تخلیۀ خلیج فارس از نیروهای انگلیسی که هر چه به ۱۹۷۱ نزدیکتر میشویم اجتنابناپذیرتر جلوه میکند، در وضع سیاسی و استراتژیک این منطقه آثار پردامنه خواهد داشت.
دفاع از دریای عمان
آیندگان ۲۰ اسفند ۱۳۴۸
داریوش همایون
پس از گزارشهای مربوط به همکاریهای نفتی وسیع ایران و پاکستان اکنون یک نتیجۀ مهم دیگر بازدید شاهانه از پاکستان آشکار میشود. نیروهای دریایی دو کشور در امر دفاع از دریای عمان و اقیانوس هند غربی با یکدیگر همکاری خواهند کرد. چنان که از لحن سخنان فرماندۀ نیروی دریایی پاکستان آشکار است، این همکاری هماکنون وارد مراحل عملی شده است.
پاکستان به صراحت حقوق ایران را در خلیج فارس پشتیبانی کرده است و مقامات پاکستانی قدرت دفاعی ایران را در این منطقه دارای اهمیت حیاتی دانستهاند. واقعیتهای تازۀ اوضاع در خلیج فارس و دریای عمان و نتایج و آثار آن بر رهبران پاکستانی پوشیده نبوده است. آنان مسئولیتهای ایران را در پرتو تحولات جدید به خوبی میشناسند و آمادهاند در راه انجام این مسئولیتها با ایران همکاری کنند.
تخلیۀ خلیج فارس از نیروهای انگلیسی که هر چه به ۱۹۷۱ نزدیکتر میشویم اجتنابناپذیرتر جلوه میکند، در وضع سیاسی و استراتژیک این منطقه آثار پردامنه خواهد داشت. در عین حال این تخلیه جزیی از طرح کلی انگلستان به ترک مواضع نظامی و شرق سوئز است که با شکستهای پیاپی انگلستان در خاورمیانه از سالهای پنجاه این قرن و تغییر فضای سیاسی آسیای جنوب شرقی بسیار عاقلانه مینماید.
در این منطقۀ وسیعی که از نیمۀ قرن نوزدهم تا نیمۀ قرن بیستم قلمرو نفوذ انگلستان بشمار میرفت و مسئولیت سیاسی و نظامیش با آن دولت بود، اکنون دولتهای ملی نیرومند قادر به دفاع از منافع خود تشکیل شدهاند و حضور یک قدرت استعماری را تحمل نخواهند کرد.
اما تصمیم خردمندانه و واقعگرایانۀ حکومت کارگری به شانه خالی کردن از نقشی که نه با قدرت و نه حتی با منافع واقعی انگلستان هیچ تناسبی ندارد، با طرز عملی همراه شده است که دست کم در خلیج فارس دانههای ناراحتیهای بزرگ آینده را افشانده است و یک عامل بالقوۀ عدم ثبات با ابعاد بسیار خطرناک بر اوضاع افزوده است.
اصرار انگلستان به تحمیل یک طرح پیشساختۀ محصول دست مقامات مستعمراتی سابق در خلیج فارس و حمایت از دست نشاندگان قدیمی به ضرر مراجع واقعی قدرت منطقهای و تلاش در بیحق کردن کشوری که بار اصلی مسئولیت را در آینده ناگزیر باید بر دوش بکشد، وضعی بالقوه بحرانی بوجود آورده است.
ایران برای کم کردن احتمالات خطرناک به حداکثر، از دو سال پیش به فعالیتهای وسیع دیپلماسی دست زد و طبیعی است اگر همه جا با پاکستان، که نزدیکترین دوست ایران است، در تماس نزدیک بوده و جای بزرگی در طرحهای آیندۀ خود به پاکستان داده است.
دست همکاری که ایران به سوی عربستان سعودی، کویت و یکایک شیخنشینهای خلیج فارس دراز کرده است و قول پشتیبانی مشروطی که به فدراسیون امارات داده (به شرط آن که پیشنهاد شاهنشاه در مورد بحرین عملی شود و فدراسیون بدون جلب نظر ایران با عضویت بحرین، تشکیل نگردد) طبعاً زمینه را برای ترتیبات رضایتبخشی برای همگان فراهم آورده است.
ولی این ترتیبات کامل نمیبود اگر پایههای همکاری استواری میان ایران و پاکستان برای دفاع از سراسر منطقه اقیانوس هند غربی گذاشته نمیشد.
ایران برای دفاع از خلیج فارس و جلوگیری از رخنه نیروهای خارجی به آن نیازمند خط دفاعی مقدمی در دریای عمان است در آنجا که حوزههای منافع ایران و پاکستان بهم میخورد و با هم یکی میشود. به عنوان دو قدرت نیرومند این منطقه هر دو کشور توانایی کافی دارند که آن را برای همۀ ساکنان این منطقه امن و دور از کشاکشهای خارجی و دستاندازیهای سودجویان نگهدارند.
ارادۀ همکاری که از سالها پیش در میان حکومتها و مردم ایران و پاکستان وجود داشت، اکنون با گفتگوهای موفقیتآمیز شاهنشاه و ژنرال یحییخان به عمل ترجمه میشود. نیروهای دریایی جوان ایران و پاکستان اکنون باید دامنه و جنبههای گوناگون این همکاری را تعیین کنند.