«

»

Print this نوشته

در اندوه میهن خویش شریکیم…

ma1

در هر رنجی، یا در هر احساسی، یا در هر شور و شهوتی، مرحله‌ای هست که به شخصی‌ترین و بیان‌نشدنی‌ترین چیز در انسان تعلّق دارد و مرحله‌ای هست که به هنر تعلق دارد. اما در مرحله‌ی نخست، هنر کاری با آن نمی‌تواند بکند. هنر فاصله‌ای‌ست که زمان به رنج می‌دهد.

‌*****

در اندوه میهن خویش شریکیم…

«تسلای این جهان این است که رنجِ مُدام و پیوسته وجود ندارد. غمی می‌رود و شادی‌ای باز زاده می‌شود. اینها همه در تعادل‌اند. این جهانْ جهانِ جبران‌هاست. و حتی اگر اراده‌ی ما از این جهانِ متحول و شدن، اندوهی ممتاز را بیرون بکشد که ما آن‌را بدل به نیرویی می‌کنیم تا دائماً احساسش می‌کنیم، این انتخاب دلیلی‌ست برای این‌که ما این رنج و اندوه را خیر می‌دانیم و این‌بار جبران در همین رنج و اندوه است.

  در هر رنجی، یا در هر احساسی، یا در هر شور و شهوتی، مرحله‌ای هست که به شخصی‌ترین و بیان‌نشدنی‌ترین چیز در انسان تعلّق دارد و مرحله‌ای هست که به هنر تعلق دارد. اما در مرحله‌ی نخست، هنر کاری با آن نمی‌تواند بکند. هنر فاصله‌ای‌ست که زمان به رنج می‌دهد.

  هنر فرا رفتنِ انسان از خویش است.»

 آلبر کامو؛ کتاب یادداشت‌ها، ترجمه‌ خشایار دیهیمی