کارنامه نزدیک به سه دهه انقلاب فرهنگی، یعنی سیاست در کار علم کردن، بیش از آن منفی است که کسی بتواند درباره آن ماجرایی کند. باید طرحی نو درانداخت. در رأس این طرح نو رفع مزاحمت اهل سیاست از مدیریت نظام علمی دانشگاه است. البته، این قاعده آغاز کار است و آنگاه باید به آسیبشناسی جدی نظام دانشگاهی پرداخت، با اهل علم و استادان برجستهای که اهل علم آنان را برجسته میدانند و نه نظام دیوانی دانشگاه. تنها در این صورت راه برای اصلاحی اساسی هموار خواهد شد و الا فلا!
Category: نوشتهها و گفتهها
درباره وضعیت علم سیاست در ایران / مصاحبه حامد زارع با دکتر جواد طباطبائی
بیاعتنایی کامل به تاریخ مفاهیم / نقد دکتر جواد طباطبایی بر ترجمهی خشایار دیهیمی/ بخش سوم
مترجم کلوسکو، در مصاحبهای در پاسخ به ایراد من بر ترجمهی بیرویهی «civil society» به «جامعهی مدنی» به درستی گفته است که مترجم باید تاریخ مفاهیم را بداند. تردیدی در درستی این ادعا نیست! اما اگر بخواهم مهمترین ایراد ترجمهی دیهیمی را در یک مورد خلاصه کنم، به نظر من، این است که مترجم در بیاعتنایی کامل به تاریخ مفاهیم ترجمه میکند.
چه کسی درست ترجمه میکند؟ / نقد دکتر جواد طباطبایی بر ترجمهی خشایار دیهیمی/ بخش دوم
اشکال عمدهای که در ترجمهی فارسی فصل نخست وجود دارد، اعتماد به ترجمهای کهن از عهد جدید است و معلوم نیست که مترجم بر پایهی چه اجتهادی ترجمهی کهن را به ترجمهی جدید، که چنان که با آوردن آیههایی به زبان اصلی نشان دادم دقیقتر است و با متن بیشتر مطابقت دارد، ترجیح داده است.
ترجمه و تفنن! / نقد دکتر جواد طباطبایی بر ترجمهی خشایار دیهیمی/ بخش نخست
اگر مترجم تا این حد متفنّن نمیبود، ترجمهی کتاب کلوسکو در زبان فارسی میتوانست مغتنم باشد و پس از سه دهه فرمانروایی بلامنازع «خداوندان اندیشهی سیاسی» و اتلاف وقت دانشجوی ایرانی، جانشین مناسبی (البته در حدِ دانشگاههای ایرانی) برای آن باشد.
معنا و مقام اندیشیدن در جامعه امروز
زبان فارسی، فقط یک زبان نیست بلکه روح و جان ملتی ۲۵۰۰ ساله است که ایستاده و از پس دهها حوادث، همچنان بر جا مانده است. خوب است بدین نکته توجه دهیم که ایران طی ۱۳۰۰ سال اخیر، حتی یک نظریهپرداز خلافت ندارد. در حالیکه در سایر نقاط جهان اسلام متفکران اخوان، سلفیها و طالبان را میبینیم که همگی در پی احیای خلافتاند، اما ایرانیان همواره در پی یک شاه آرمانی بودهاند که محور اندیشه ایرانشهری محسوب میشده است. به تعبیر حافظ، همه سموم آمدند و رفتند اما یاسمن بر جای خود با قیست».
سخنان دکترجواد طباطبایی در نشست تخصصی «مکتب تبریز» در تبریز
ایران امروز، بخشی از ناحیه بسیار بزرگ جغرافیایی بوده که به تدریج از همدیگر جدا شدهاند… ایران امروز در قلب و مرکز این ناحیه واقع شده است و به رغم فراز و نشیبهای تاریخی هنوز استواری و استحکام خود را حفظ کرده است.
فصل چهارم ـ نخستین رساله در اصلاح نظام حقوقی / دکتر جواد طباطبایی
دکتر جواد طباطبائی در پاسخ مثبت به درخواست و نظرخواهی ما از ایشان در باره جنبش مشروطه و درج آن در شمارة ویژه تلاش، این فصل از اثر آتی خود را در اختیار ما قرار دادند و موجبات سپاسگذاری ما را از خود فراهم آوردند. فصلی در بررسی ارزش و اهمیت رساله «یک کلمه» به عنوان اثری در خور توجه در تاریخ شکلگیری اندیشه و نظام حقوقی و تاریخ قانونخواهی ایرانیان که بر بستر آن خواننده به صورت عمیقتری با جایگاه و قدر تلاشهای میرزا یوسفخان مستشارالدوله رجال روشنفکر عصر ناصری را در تاریخ تجددخواهی ایران آشنا میگردد.
دربارۀ ترجمۀ متنهای اندیشۀ سیاسی جدید / مورد شهریار ماکیاوللی / دهم/ دکتر جواد طباطبایی
چنانكه از توضيحهاي دربارة تركيب دو واژة نه چندان مهمي مانند «چه بسا»، كه در بخش پيشين اشارههايي به آن آوردم، ميتوان دريافت، اشكالات مترجم ايراني در فهم مطلب تنها به نظام مفاهيم و مباحث اصلي متنهاي اساسي انديشه مربوط نميشود، بلكه بسياري از مترجمان اهميت واژگان و جايگاه آنها در عبارتهاي فارسي را نيز نميدانند و در موارد بسياري ادبنمايي آنان حجاب بياعتنايي به مباني نظري ترجمه است.
دربارۀ ترجمۀ متنهای اندیشۀ سیاسی جدید / مورد شهریار ماکیاوللی / نهم/ دکتر جواد طباطبایی
کسی که به مناسبت پژوهشی به ترجمههای فارسی متنهای اساسی اندیشة اروپایی مراجعه کند و فقراتی از آنها را با متن اصلی بسنجد، به نکتههایی شگفتانگیز برخورد خواهد کرد. در هر سه ترجمة فارسی رسالة شهریار ماکیاوللی نیز چنین شگفتیهایی اندک نیست. مفسران ایتالیایی و فرانسوی، که به پیشرفتهای قابل ملاحظهای در فهم ظرافتهای اندیشة سیاسی ماکیاوللی دست یافتهاند، و بویژه با توجه به آشنایی نزدیک آنان به زبان او، توانستهاند پرتوی بیسابقه بر نکتههایی که در نوشتههای او وجود دارد، و تاکنون از نظرها پنهان مانده بود، بیفکنند.
دربارۀ ترجمۀ متنهای اندیشۀ سیاسی جدید / مورد شهریار ماکیاوللی / هشت/ دکتر جواد طباطبایی
برای هر فردی که از عقل سلیم بهرهای برده باشد، اینکه مترجم باید از موضوعی که کتابی دربارة آن ترجمه میکند اندک دانشی داشته باشد، باید از بدیهیات بوده باشد. با نظری به بسیاری از متنهای ترجمه شده در سالهای اخیر به آسانی میتوان دریافت که این امرِ بدیهی، در کشوری که ادبیات عالیترین فرآوردة علمی و تتبعات لغوی و ادبی بالاترین تولید علم به شمار میآید، مانند بسیاری از بدیهیات، چندان بدیهی نیست.
دربارۀ ترجمۀ متنهای اندیشۀ سیاسی جدید / مورد شهریار ماکیاوللی / هفت/ دکتر جواد طباطبایی
تكرار ميكنم كه، به خلاف آنچه نويسندگان و مترجمان ايراني گفتهاند، رسالة شهريار ماكياوللي نه تنها هيچ ربطي به «دستورنامه»، «اندرزنامه» و … ندارد، بلكه، برعكس، تدوين مبناي نظري اين انديشة سياسي جديد جز با گسستي از منطق سياستنامهها ممكن نشده است. اگر اين بحث بر خوانندهاي ــ يا مترجمي ــ روشن نشده باشد، بسياري از نكتههاي ظريف رسالة ماكياوللي از او فوت خواهد شد، چنانكه از نويسندگان ايراني و مترجمان فارسي فوت شده است.
دربارۀ ترجمۀ متنهای اندیشۀ سیاسی جدید / مورد شهریار ماکیاوللی / شش/سه/ دکتر جواد طباطبایی
چنانكه گذشت، ماكیاوللی، در سه رسالة مهم خود، شهریار، گفتارها و تاریخ فلورانس، توصیف تنشهای نظام سیاسی هر دولتـ شهر و كشوری را با اصطلاح «دو طبع مخالف» بیان كرده است. تأكید من بر اینكه نمیتوان این اصطلاح را نفهمید و آن رسالهها را ترجمه كرد، از این حیث اهمیت داشت كه اگرچه ماكیاوللی فیلسوف نبود، و به زبان فلسفی سخن نمیگفت، اما با اهل فلسفه هم سخن میگفت و، از اینرو، شیوة نوشتاری او فلسفی است، یعنی با دقتی فلسفی دستگاه مفهومی اندیشة سیاسی خود را بیان كرده است تا به تعبیری كه در آغاز دفتر نخست از رسالة گفتارها آورده «راهی» را هموار كند كه تا زمان او كسی در آن قدم نگذاشته بود.
دربارۀ ترجمۀ متنهای اندیشۀ سیاسی جدید / مورد شهریار ماکیاوللی / شش/دو/ دکتر جواد طباطبایی
من از این حیث به رسالة اسكینر و ترجمة فارسی آن اشاره كردم كه اسكینر از مفسران مهم اندیشة سیاسی سدة شانزدهم است و رسالة او تنها نوشتة مهمی است كه تاكنون دربارة ماكیاوللی به زبان فارسی ترجمه شده است.
دربارۀ ترجمۀ متنهای اندیشۀ سیاسی جدید / مورد شهریار ماکیاوللی / شش/یک/ دکتر جواد طباطبایی
یشتر، گفتم كه اندیشة سیاسی ماكیاوللی نقیض آن چیزی است كه در نوشتههای فارسی آمده است. خوانندهای كه اندك آشنایی با مبانی اندیشة سیاسی جدید داشته باشد، با نظری به دو رسالة مهم او، در یكی از زبانهای اروپایی، یا به تفسیرهای مهم اندیشة سیاسی ماكیاوللی، در خواهد یافت كه ترجمة این متنها یا نوشتههای فارسی تا چه پایهای تُنُكمایه است. از اشارههای من به برخی از اشكالات ترجمة این متنها نیز كمابیش میتوان دریافت كه دانش ایرانی حتی در كلیات این مباحث نیز از حدِّ تفنن فراتر نرفته است.
دربارۀ ترجمۀ متنهای اندیشۀ سیاسی جدید / مورد شهریار ماکیاوللی / پنج/ دکتر جواد طباطبایی
بر مبنای آنچه به اجمال دربارۀ اندیشۀ سیاسی ماکیاوللی از درسنامۀ حمید عنایت، و نیز مقدمههای مترجمان بر رسالۀ شهریار، آوردم، میتوان گفت که اندیشۀ ماکیاوللی نقیض آن چیزی است که در این نوشتهها آمده است. به خلاف گفتۀ عنایت، شهریار مهمترین نوشتۀ ماکیاوللی نیست و آن رساله را نیز نمیتوان، و نباید، به برخی از تدابیری که ماکیاوللی برای نگاه داشت قدرت پیشنهاد کرده، و گویا موجب بدنامی او شده است، فروکاست. اگر اندیشۀ ماکیاوللی جز آن نبود که عنایت، و دیگر نویسندگان ایرانی، خلاصهای از آن را بر مبنای خلاصههای دیگر نویسندگان آوردهاند، نمیبایست اهمیتی داشته باشد.
دربارۀ ترجمۀ متنهای اندیشۀ سیاسی جدید / مورد شهریار ماکیاوللی / چهار / دکتر جواد طباطبایی
از زمانی که رسالۀ شهریار ماکیاوللی نخستین بار توسط محمود محمود به فارسی برگرانده شده، بیش از هفت دهه گذشته است. این نخستین ترجمه به سال ۱۳۱۱ انتشار پیدا کرده واز آن پس نیز در ۱۳۲۴ تجدید چاپ شده است. محمود محمود بر ترجمۀ خود دیباچهای را نیز افزوده که حاوی اطلاعاتی دربارۀ تاریخ ایتالیا و فلورانس، زندگی و نوشتههای ماکیاوللی، و خلاصهای از اندیشۀ سیاسی اوست. در این صفحات در مواردی مطالبی سودمند برای خوانندۀ آن زمان آمده است، اما اطلاعات نادرست نیز در آنها اندک نیست.
دربارۀ ترجمۀ متنهای اندیشۀ سیاسی جدید / مورد شهریار ماکیاوللی / سه / دکتر جواد طباطبایی
در مدرسۀ علوم سیاسی و در نخستین دهههای دانشکدۀ حقوق دانشگاه تهران، اندیشۀ سیاسی جایی در میان موادی که تدریس میشد نداشت. علم سیاست در ذیل و در صورت حقوق عمومی، که مهمترین بخش آن حقوق اساسی بود، وارد ایران شد.






















