Category: ادبیات

… / پل الوار

پل الوار

ما تنها به سوی هدف نخواهیم رفت

جفت جفت می‌رویم

و چون هر یک دیگری را می‌شناسیم

همه همدیگر را خواهیم ‌شناخت

همدیگر را دوست خواهیم ‌داشت

و فرزندانمان

به افسانه‌ی سیاه گریه‌ی مرد تنها خواهندخندید.

با مایی ای یگانه و تنهایی ای درخت *

‌‌

‌داریوش همایون درگیر «زمان» خود بود، نوشتن برای او ابزار زندگی کردن بود، ابزار کارکردن، اندیشیدن، ابزار فرصت تازه ساختن- ظرفی که زندگانی در آن جای می گیرد، و زندگانی واژه نیست، فرصتی است که در دست نویسنده-چنان نویسنده ای- واژه می شود.

ادامه‌ی مطلب

مجید توکلی برنده جایزه صلح دانشجویی اتحادیه دانشجویان اروپا شد.

‌‌‌‌

مجید توکلی برنده جایزه صلح دانشجویی اتحادیه دانشجویان اروپا شد.

لمس آب

رسول یونان/ ایران

جاده های بی پایان را دوست دارم

دوست دارم باغ های بزرگ را

رودخانه های خروشان را

من تمام فیلم هایی را

که در آنها

زندانیان موفق به فرار می شوند

دوست دارم!

دلتنگ رهایی ام

دلتنگ نوشیدن خورشید

بوسیدن خاک

لمس آب.

درمن یک محکوم به حبس ابد

پیر و خمیده

با ذره بینی در دست

نقشه های فرار را مرور می کند!

یهودا آمیکای / شاعر اسرائیلی

‌‌و من  /  سنگين  از خواهش رؤيا  /  به امکان روشنایی فکر می‌کنم،  /  به سایۀ آرامش دست می‌کشم  /  و زیر درختان زیتون  /  به دختری فلسطینی  /  دل می‌بندم  /  که نام کوچکش «آشتی» ست.

ادامه‌ی مطلب

امید و آزادی / ایرج گرگین

«من همیشه گفته‌ام که رسانه‌های گروهی یک جامعهٔ مهاجر – از جمله ایرانی – انجام وظایف دوگانه‌ای را به عهده دارند و مهم‌تر از هر چیز، خوب است بدانند‌ که بین یک جامعهٔ مهاجر و یک ملت، تفاوت است. نباید جامعهٔ مهاجر را که بخش کوچکی از‌کل مردم ایران‌اند، با «ملت ایران» اشتباه گرفت.

ادامه‌ی مطلب

یاد آر ز شمع مرده، یاد آر؛ با صدای ایرج گرگین

مسمط «یادآر زشمع مرده، یاد آر»؛ سروده‌ی علی اکبر دهخدا در سوگ میرزا جهانگیرخان صور‌اسرافیل- مدیر روزنامه صور‌اسرافیل- که در سال ۱۳۲۶ هجری قمری، در سن ۳۴ سالگی، به دستور محمدعلی شاه، در باغ شاه کشته شد. روزنامه‌ی صوراسرافیل با شعار «حريت، مساوات، اخوت» بر پیشانی، از آثار مطبوعاتی نام آشنا و محبوب دوران مشروطیت است.

ادامه‌ی مطلب

بیست و هشت ِ پنج ِ سی و دو* / ابراهیم گلستان

این برای تو. آن را بخوان ببین که چهل سال رفته است. می بینی چگونه چهل سال رفته است؟ آن روزها کجا بودی، چه می کردی، چند سالت بود؟ می بینی چگونه واقعیت ها هر روز با رنگ روز، و این که هوا ابری ست یا باد، خاک و شن دارد، یا آسمان آبی ست، یا برف می بارد به جورهای دیگری به چشم آمدند و می آیند اما می دانی چیزی که روی داده است آن جوری که روی داده است بوده است و می ماند.

ادامه‌ی مطلب

آی آدم‌ها! / نیما یوشیج، آذر یکهزار و سیصد و بیست خورشیدی

آی آدم‌ها، که در ساحل نشسته شاد و خندانید، /  یک نفر در آب دارد می‌سپارد جان  /  یک نفر دارد که دست و پای دائم می‌زند  /  روی این دریای تند و تیره و سنگین که می‌دانید،

ادامه‌ی مطلب

مینو نصرت/ ایران

در پنجِ غروب  /  به وقت  اَهَر  هَریس  وَرزَقان  کلیبر  /  زبانم  /  ایلم  /  قبیله‌ام  /  زیر آوار ماند

ادامه‌ی مطلب

در اندوه میهن خویش شریکیم…

«این دستمال را بگیر  /  چروک‌های پیشانی‌ات را پاک کن  /  یک روز با هم  /  گوری برای مرگ می‌کَنیم  / بعد  /  همه چیز را  /  سر جای خودش می‌گذاریم  /  همه چیز را …»  شبنم آذر

ادامه‌ی مطلب

مدار صفر / ماندانا زندیان

گمان نکن قد کشیده ای /  “عاطفه ” *  را سنگ باران نکردی؛ / این حقوق بشر است / که دارد به مدار صفر می‌رسد / – حقوق بشر خاور میانه ای –

ادامه‌ی مطلب

سکوت را حمل می‌کنم / کتایون ریزخراتی/ ایران

چراغ‌ها را می‌شمارم در مسیر رودخانه  /  لنگه کفش‌های رها شده را  /  انگار تو را جستجو می‌کنم  /  خیابانی را جستجو می‌کنم  /  که به قلب شهر باز شود  /  تا به همه‌ی کوچه‌ها خون برساند  /  گلوله از کنار گوش‌هایمان می‌گذرد

ادامه‌ی مطلب

به کودکان “حوله” / سپیده جدیری

‌‌

ترازو به احترام چه کسی      ترازو شده است؟  /  و آب به احترام چه کسی       آب  /  گناهِ خُرد شده‌ی من!؟

ادامه‌ی مطلب

«صدایت از جنسِ آتش است»

شعر سیمین بهبهانی شعری زنانه، بخشنده و بخشایشگر و آمیخته با زندگی مردم است. زن در شعر عاشقانۀ او  قدرت و اختیار دارد: برمی گزیند، عشق می ورزد و با جرات از دنیای شخصی اش سخن می گوید.

ادامه‌ی مطلب

هنری را دوست دارم که محورش انسان باشد / گفتگو با ماندانا زندیان، شاعر و نویسنده / حامد رحمتی

امروز برای من هنر یعنی مفهوم. تأکید بیش از حد روی فرم و تکنیک به نظر من بیشتر صنعت می‌سازد تا هنر.

ادامه‌ی مطلب

دو شعر از نسیم جعفری / ایران

‌‌

دسته‌جمعی پرواز می‌کنیم  /  دسته‌جمعی روی درختان سرو      سرود ملی می‌خوانیم  /  حتی دسته جمعی  /  از آدم‌ها می‌ترسیم  /  از آدم‌ها فرار می‌کنیم

‌‌

ادامه‌ی مطلب

صد سال از روزنامه نگاری به سیاست ـ اندیشه‌هائی دربارة دو «کاریر» یک زندگی / داریوش همایون

انتلکتوئل چاره ای ندارد که «دیگری» را بالا بکشد. گفتن و نوشتن بخشی از چنین کوششی است، عمل سیاسی بخشی دیگر از آن.

ادامه‌ی مطلب