«

»

Print this نوشته

ایران تن و کُردستان پارۀ تن / علی کشگر

شاید آقای هجری بدلیل حیات پادگانی که برای خویش و حزبش ساخته قادر به درک تفاوت فرآورده‌های زنده باد جنگ مسلحانه با زنده باد مبارزه مدنی را نداند، که حتماً نمی‌داند!! اما مردم ایران در هر پاره‌ای از ایران که ساکن باشند با تجربه‌اندوزی و آموخته‌های خود در ۳۷ سالۀ بعد از انقلاب اسلامی و با باز نگهداشتن چشم و گوش خود و جستجو و دانش‌اندوزی می‌دانند که برای رسیدن به آزادی و بنای حکومت قانونی باید به مبارزه مدنی و کسب آگاهی و دانش تکیه نماید؛ چرا که آزادی و حکومت قانونی مبتنی بر حقوق بشر و برخاسته از آن، نه از لوله تفنگ بلکه برپایه علم و آگاهی و دانش بنا می‌شود. و برای رسیدن به آن نیازی نه به جنگ مسلحانه دارند و نه حمایت زر و زور بیگانگان و ابزار دست این و آن شدن.

‌ایران تن و کُردستان پارۀ تن

علی کشگر

با توجه به خطراتی که امروز ایران را تهدید می‌کند ما ایرانیان در برابر چالش بس بزرگی قرار داریم. فرصتی در برابر ما گشوده شده تا موقعیت و نسبت خود را بطور شفاف و صریح در برابر میهن و ملت ایران بعنوان یک ایرانی مسئول روشن نمائیم. در وضعیت خطیر امروز، ما ایرانیان باید به روشنایی و شفافیت روشن کنیم مطالبات آزادیخواهانه و عدالتخواهانه و دمکراسی‌خواهانۀ ما، بر محور کدامین گرانیگاه قرار گرفته و استوار خواهد شد و بر محور کدامین گردونه خواهد چرخید. اصولاً مطالبات ما ایرانیان مطالبات مشترک بوده و بر محور سرزمین ایران بعنوان خانه و کاشانهٔ مشترک ما می‌چرخد و یا اینکه چون سلول‌های پراکنده در هوا و جدا از هم با هر نسیمی از این رو به آن رو شده و هر روز برگِرد این و آن در حال چرخش خواهد بود. باید به روشنی مشخص نمائیم که مطالبات ما برای انسان انتزاعی و انسان مجرد مورد نظر بوده و یا بهروزی انسان‌های مشخص در سرزمین مشخصی را در نظر داریم. متاسفانه با نگاه از این روزن سیاست‌های امروز آقای مصطفی هجری و حزبش دارای انحرافات اساسی، سراسر مخدوش و دور از مصالح و خیر مردم ایران و بویژه هم‌وطنان کُرد ما می‌باشد.

متاسفانه آقای مصطفی هجری بجای باز نگهداشتن درهای حزب دمکرات کردستان ایران و حراست از زنده و حساس بودن بدنه و اعضای حزب در راه ساختن و برکشیدن این حزب در قد و قامت تشکیلاتی مدرن و حامی ارزش‌های مدرن، با بستن چشم و گوش اعضای این حزب در چند ساله گذشته از حزب دمکرات کردستان ایران پادگانی بنا کرده که بیشتر به ابزاری در دست نیروهای بیگانه و در خدمت آنان بدل شده تا یار و نگهدار کشور ایران و کردستان ایران این پارۀ تن ایران‌زمین.

وقتی آقای مصطفی هجری دبیرکل حزب دمکرات کردستان ایران در کنفرانس «استقلال کرد، دمکراسی و آرامش منطقه» بطور شفاف درخواست حزب دمکرات کردستان را چنین ارائه می‌کند که:

«حزب دمکرات کردستان ایران حق تعیین سرنوشت در همهٔ اشکال آن منجمله کسب یکپارچگی همهٔ بخش‌های کردستان و ایجاد دولت مستقل کردی در خاورمیانه را حق مسلم ملت کرد دانسته و سوای آن براین باور است که همهٔ بخش‌های کردستان نیز حق تشکیل دولت مستقل در شمال، جنوب، شرق و غرب کردستان را دارا می‌باشند. اما علیرغم اعتقاد راسخ حزب دمکرات کردستان ایران به این حقوق تاکنون این حزب مبارز شعار کردستان مستقل را مطرح نساخته است. مطرح نساختن این شعار از سوی حزب دمکرات کردستان ایران به این مفهوم نیست که این حزب مبارز استقلال کردستان را حق ملت کرد نمی‌داند، بلکه چنین شعاری از سوی حزب دمکرات کردستان ایران با توجه به فاکتورهای بین‌المللی، منطقه‌ای و داخلی و همچنین مدنظر قرار دادن وضعیت ژئوپولیتکی خاورمیانه و کردستان بوده و با وجود این عوامل حزب دمکرات شعار استقلال‌طلبی را برای مردم کردستان و بویژه مردم کردستان ایران مناسب ندانسته است.»۱

به نظر می‌رسد آقا هجری امروز «وضعیت ژئوپولیتکی خاورمیانه» و «فاکتورهای بین‌المللی، منطقه‌ای و داخلی را» برای طرح «شعار کردستان مستقل» ایران مناسب دانسته و از همین رو کارزار جدید خود یعنی جنگ مسلحانه را در دستور کار خود و حزبش قرار داده و با شفافیت نیز حمایت بیگانگان از آمریکا تا اسرائیل و عربستان را به حمایت و یاری از حزبش دعوت می‌نماید. و همچنین از مردم کردستان ایران می‌خواهد که به وی و حزبش با کارزار جدیدی که برگزیده‌اند بعنوان پیش‌رو آزادی کردستان ایران اقتدا کرده و همراه با وی و حزبش فریاد؛ زنده باد جنگ مسلحانه سر دهند.

حقیقتاً باید گفت دریغ از ذره‌ای شعور!! شاید ذهن آشفته و پریشانی چون ذهن هجری قادر به درک آنچه که از پس جنگ مسلحانه ارزانی مردم ایران و بویژه مردم کردستان ایران خواهد شد، نباشد، اما مردم سراسر ایران زمین و بویژه مردم کردستان ایران با توجه به شرایط امروز منطقه خاورمیانه، بعد از این همه تجربه و مشاهده خون و خون‌ریزی و کشتار و جنایت و ویرانی و دربدری آموخته‌اند؛ خارج از اینکه ماشه تفنگ بدست پاسدار چکانده شود یا بدست پیشمرگه نتیجه یکی است و تفاوتی میان فرآورده این و آن نخواهد بود.

شاید آقای هجری بدلیل حیات پادگانی که برای خویش و حزبش ساخته قادر به درک تفاوت فرآورده‌های زنده باد جنگ مسلحانه با زنده باد مبارزه مدنی را نداند، که حتماً نمی‌داند!! اما مردم ایران در هر پاره‌ای از ایران که ساکن باشند با تجربه‌اندوزی و آموخته‌های خود در ۳۷ سالۀ بعد از انقلاب اسلامی و با باز نگهداشتن چشم و گوش خود و جستجو و دانش‌اندوزی می‌دانند که برای رسیدن به آزادی و بنای حکومت قانونی باید به مبارزه مدنی و کسب آگاهی و دانش تکیه نماید؛ چرا که آزادی و حکومت قانونی مبتنی بر حقوق بشر و برخاسته از آن، نه از لوله تفنگ بلکه برپایه علم و آگاهی و دانش بنا می‌شود. و برای رسیدن به آن نیازی نه به جنگ مسلحانه دارند و نه حمایت زر و زور بیگانگان و ابزار دست این و آن شدن.

این درست است که آرمان نهایی هر نیروی سیاسی آزادیخواه و دمکرات همچون هر نیروی انساندوست دیگر، خوشبختی همه انسان‌های ساکن در جهان است. اما نباید فراموش کنیم که وظیفه اصلی و عملی نیروهای سیاسی ایران که در حوزه سیاست ایران فعالیت می‌کنند، خوشبختی «انسان» انتزاعی و انسان مجرد نیست، بلکه بعنوان یک نیروی سیاسی ایرانی، در عمل، انسانی مفروض، انسانی که دارای خانه و کاشانه، ارض و هستی، و سرزمینی بنام ایران دارد مورد نظرش می‌باشد. بنابراین هیج نیروی سیاسی ایرانی در هیچ شرایطی نبایدحاضر شود و حاضر نخواهد شد که هستی و بود انسان ایرانی و سرزمین همان انسان‌هایی که وی در مرکز سیاستش قرار داده با جنگ مسلحانه و از طریق لوله تفنگ و آنهم با حمایت و اسلحه و زور بیگانگان به نابودی و ویرانی بدل سازد.

متاسفانه با سیاست‌هایی که امروز مصطفی هجری در پیش گرفته و از آن تاسف‌بارتر اینکه؛ بدنه حزب وی نیز به این سیاست مخرب و ویرانگر تن داده و در بیراههٔ شوم و ضد ملی که بر سر راهش قرار داده چشم بسته در مسیر تجزیه و ویرانی کردستان و خون و خونریزی دانسته و یا ندانسته گام گذاشته و سرنوشتی چون سوریه و عراق را می‌خواهد برای ایران رقم زند.

و اما در پایان باید به همهٔ سازمان‌های تجزیه‌طلب و بیگانگان حامی این سازمان‌ها و همچنین چلبی‌های خود فروخته ایرانی هشدار داد؛ همانگونه که برای تمامی ملت‌های جهان حفظ و بقای سرزمین‌شان اصل اساسی و تعیین کننده منافع ملی آن‌هاست، برای ملت ایران نیز حفظ و بقای سرزمین ایران مبنای انتخاب راهکارها و تاکتیک‌ها می‌باشد. ملت ایران و نیروهای آزادیخواه و دمکرات ایران هر چند سرسختانه در مبارزه با سیاست‌های واپسگرایانه و ارتجاعی جمهوری اسلامی هستند اما حاضر نخواهند شد هستی خود، تاریخ خود، سرزمین خود و بالاخره بود و نبود خود را برای نابودی جمهوری اسلامی آنهم از طریق ضرب و زور بیگانگان هزینه کنند.

۱-   http://bonyadhomayoun.com/pdf/Talash%2025.pdf