سال ۸۹ سال گسترش یافتن پیام جنبش سبز
- حسین مهری ـ جناب آقای داریوش همایون درود بر شما.
همایون ـ درود بر شما، حال شما چطور است؟
- حسین مهری ـ خیلی ممنونم، نوروز بر شما مبارک و پیروز باد.
همایون ـ بر شما و همه دوستان نیز.
- حسین مهری: آقای همایون، به مناسب سال نو، اولین پرسش من از حضور جنابعالی این است که بر پیشانی سال ۸۹ چه نوشتهشده است، آیا قابلخواندن است؟
همایون ـ تا آنجایی که بشود خواند، نوید است و دشواری. دشواری فراوان چه از نظر مشکلات مردم، مشکلات عمومی ایران که بسیار بدتر خواهد شد از گذشته و چه از نظر فشار بر آزادیخواهان که همچنان رو به بدی خواهد رفت و نوید. نوید باز روشنتر شدن مردم، ژرفتر شدن آگاهی و مبارزه، گسترش یافتن پیام جنبش سبز در سرتاسر جامعه ایرانی، بلوغ و پختگی بیشتر نسل جوان ایران. این هر دو را به نظرم میشود خواند.
- حسین مهری: آقای همایون، در یک گفتوگویی که تلاش آنلاین با شما انجام داده بود، درباره کنترل خیابان در ایران توسط جمهوری اسلامی نظر شما را خواسته بود. آیا بهراستی جمهوری اسلامی توانسته در برابر جنبش خیابان را کنترل کند؟
همایون ـ مسلماً ولی در تعبیر و مفهوم کنترل باید باریک شد. ما همینطوری فکر میکنیم که کنترل یعنی در دست داشتن هر کاری که اراده کنترلکننده بود انجام دادن. نه. کنترل با تسلط فرق دارد. کنترل مرحلهای است در فرایند تسلط که همیشه هم به آنجا نمیرسد و احتمالاً در اکثریت موارد نمیرسد. من در همان گفتوگو اشارهکرده بودم که بهترین نمونه این موقعیت و بهترین بیانکننده این موقعیت، یک نیروی اِشغالگر است در کشوری که واردشده و آن کشور را فتح کرده است. کنترل بر این کشور هست، بر همه شئوناش کنترل هست، ولی تسلط خیر. برای اینکه توده مردم دشمناند و مقابله میکنند با روشهای گوناگون با دشمن خارجی، با اِشغالگر و زیر بارش نمیروند و هر جا بتوانند کارش را دشوار میکنند و چون هیچ نیروی اِشغالگری نمیتواند از پس یک جامعه بهتمامی بربیاید، با هر امکاناتی، این است که هیچوقت کنترل برقرار نخواهد شد یعنی کنترل به معنای تسلط برقرار نخواهد شد.
من یک مثال بزنم. در جنگ جهانی دوم، بلاروس ۴ سالی زیر اِشغال آلمانها بود و نیمی از جمعیت بلاروس را آلمانها کشتند. اینها که راجع به کشتارجمعی و فجایع و این موضوعات صحبت میکنند، ابعاد فجایع جنگ جهانی دوم را فراموش نکنند. نیمی از جمعیت آن کشور را آلمانها از بین بردند. ولی بلاروس تا روزهای پایان جنگ و تا هنگامیکه ارتش سرخ آمد و آلمانها را بیرون کرد، با آلمانها جنگیدند و یکی از اسباب عمده پیروزی متفقین در جنگ جهانی دوم همین جنگندگان بلاروس بودند. فکر بکنید، ۴ سال ارتش آلمان که در اطراف مسکو میجنگید یا استالینگراد و هر چه در بلاروس افتاده بود کنترل میکرد، آن تسلط را نداشت. حالا این رژیم اسلامی هم، درست است کنترل دارد بر خیابان، میتواند ۱۰۰ یا ۲۰۰ هزار نفر بیاورد و میتواند روزی ۲۰۰ دلار به افرادی بدهد که مردم را بزنند و بکشند، میتواند ۱۸۰۰۰ نفر را در طول ۹ ـ ۸ ماه گذشته دستگیر بکند. ۱۸۰۰۰ نفر بعد از انتخابات ریاست جمهوری در ایران دستگیر شدند. و چه شکنجهها دیدند و چه فشارها تحمل کردند. و چه خانوادهها کشیدند بماند. چند صد نفر را هم کُشتند. ولی خیابان در زندگی مردم و جامعه بهطور کلی زیر تسلط رژیم نیامده است. همین ۲۲ بهمن که تبدیلشده است بهروز رسوایی و بدبختی رژیم، برای اینکه بزرگترین روز انقلاب شد نماد ورشکستگی این انقلاب، در این روز رژیم اسلامی با همه کوشش ـ من یک عکسی دیدم، دوستان شاید دیدهاند صف این اتوبوسها که سپر به سپر ایستاده بودند و مردم را میبردند به میدان آزادی، مردمی که به هر ترتیب گردآوریشده بودند، چه پولها خرج کرده بودند، چه پذیرایی از این عده کرده بودند ـ میدان نیمهخالی بود. و در تهران و دیگر شهرهای ایران تظاهرات سخت بر ضد رژیم ادامه یافت. این است که از نفس کنترل نباید هراسید.
- حسین مهری: آقای همایون، اینکه فرمودید در سال نو یکی از نویدها گسترش پیام جنبش سبز است، منظورتان این است که پیام این جنبش هنوز به لایههای اجتماع ما نرسیده؟
همایون ـ نه، برای اینکه این جنبش از سطح روشنفکری جامعه آغازشده است و وقتیکه پیامی از سطح روشنفکری جامعه آغاز میشود و یا از سرآمدان و الیت جامعه آغاز میشود، این تا برسد به لایههای دیگر فرهنگی زمان میبرد. ما باید در نظر داشته باشیم که جنبش سبز تکانی داده است در یک مرداب ۸۰۰ ساله در ایران. شوخی نیست. ۸۰۰ سال این جامعه از نظر انتلکتوئل خوابیده بود. از ۱۰۰ یا ۱۲۰ سال پیش شروع کرد بیدار شدن. ولی این بیدار شدن ۴۰ ـ ۳۰ سال پیش باز به یک خواب بدتری افتاد و با انقلاب اسلامی از آن خواب بیدار شد. حالا بعد از ۳۰ سال، این دوره ۸۰۰ ساله را ـ البته با استثناهایی در این میانه ـ این جنبش سبز تکانی داده است به این ارکان فکری این جامعه، بعد از این دوران بسیار طولانی، کار دارد تا این پیام برسد به همه لایههای اجتماعی. به نظر من باز در این سال گامهایی برداشته خواهد شد، باز افراد بسیار بیشتری با این پیام آشنا خواهند شد. شوخی نیست عادتهای ذهنی صدها ساله را تغییر دادن، گونه دیگری اندیشیدن و این جنبش سبز قدرت و شگفتیای که درش هست همین است که با یک حرکت سیاسی کموبیش شروع شد ولی چنان ابعاد فلسفی و فرهنگی به خودش گرفته است که میشود گفت که ما دوباره داریم دوره از رنسانس تا روشنگری اروپا را در همین مدت کوتاه تجربه میکنیم.
- حسین مهری: آقای همایون، از یکی از تحلیلگران سیاسی پرسیدهاند که جنبش سبز چگونه پیروز میشود، او جواب داده است که: با مشروعیتزدایی از حکومت، با فرسایش حکومت و ایجاد شکاف در آن، با فلج سازی حکومت و بالاخره تقویت همبستگی و مقاومت ملی. شما نظرتان در این باب چیست؟
همایون ـ من بر اظهارنظر ایشان تنها یکچیز میتوانم بیفزایم و آن این است که با کمک بسیار گرانبهای خود حکومت. این حکومت ـ یکجایی نوشته بودم که از قول یک نویسنده چک ـ این حکومت بهترین گورکن خودش است و بیشترین کمک را دارد میکند به این مردم که از دستش راحت بشوند.
- حسین مهری: آقای همایون، خیلی از هممیهنان پرسششان این است که جنبش چه زمانی پیروز میشود. خب، میدانید که خیلیها التهاب برچیدن بساط جمهوری اسلامی را دارند.
همایون ـ ما اگر به ژرفای پیام جنبش سبز برویم، که در طول ۹ ـ ۸ ماه گذشته بسیار تحول پیداکرده است، دیگر مسئله اینکه در انتخابات تقلب شد، احمدینژاد غاصب است، ریاست جمهوری از آنِ کس دیگری است، اینها رفته به پسزمینه. اینها دیگر توجه کسی را جلب نمیکند. امروز صحبت، صحبت تغییر گفتمان است و تغییر رژیم. مردم درنهایت به چیزی کمتر از تغییر این رژیم، برچیدن بساط ولایتفقیه، گذاشتن آخوندها در مسجد، کنار گذاشتنشان از مراجع قدرت، گرفتن اختیار از دست فرماندهان پاسدار راضی نخواهند بود. این است که حالا انتخابات تجدید بشود و کس دیگری بیاید، اینها تأثیر چندانی در خواستههای اصلی مردم که خیلی عمیق شده است نخواهد داشت. البته گامهایی در آن راه خواهد بود. هر شکست رژیم، هر پیروزی تاکتیکی مردم. ولی کار دیگر از رضایت تاکتیکی گذشته است.
- حسین مهری: آقای همایون، فرمودید که به هر حال جنبش سبز خواستار برکناری این رژیم است ولی ما میبینیم که یکی از بهاصطلاح چهرههای نمادین این جنبش ـ حالا در مورد رهبری ایشان سخن بسیار است ـ آقای موسوی، ایشان زیر عکس آقای خمینی مینشیند و درباره اصول بنیادین انقلاب سخن میگوید.
همایون ـ من ناچارم این امتیاز را به سخنی که همان ۹ ـ ۸ ماه پیش به نظرم رسید بدهم. و آن اینکه میان جنبش سبز و راه سبز امید که همان وقتها اعلام شد، میباید تفاوت بگذاریم. راه سبز امید بیهوده اعلام نشد. یعنی موسوی و پیرامونیانش بهسرعت متوجه شدند که جنبشی که آغازشده است در کنترل آنها نه هست، نه خواهد بود و هر روز کمتر بر این جنبش کنترل خواهند داشت. و در برابرش هم نمیتوانند بایستند. در نتیجه جدا شدند و یک ماهیت دیگری ساختند که آن ماهیت در چهارچوب نظام اسلامی عمل میکند و باید بکند. ولی جنبش سبز، جنبشی است در حال شکلگیری. بهاصطلاح یک جنبش کلاسیک و شکلگیرنده است. این است که کار خودش را میکند و راه خودش را میرود. بین این دو ماهیت، البته ارتباط هست و نبریدند از یکدیگر و نباید هم بِبُرند ولی باید آزادی یکدیگر را محترم بشمرند و این کاری است که در این مدت کردهاند. و راه سبز امید با گامهای خیلی احتیاطآمیز و کوتاه دارد میکوشد که به جنبش سبز نزدیک بماند و زیاد فاصله نگیرد. از طرف دیگر، جنبش سبز، جنبشی است بسیار گوناگون و همه جور افراد در آن هستند. بسیاری از هواداران جنبش سبز وابستگان رژیم هستند؛ اصلاحطلبان هستند. اینها نمیخواهند رژیم یکسره از بین برود. دنبال اصلاحش هستند، دنبال بهبودش هستند که هدفشان این است که برگردند بر سر قدرت سالهای پیش خود. این است که تمام این تابشها و نوانسها را باید در نظر داشته باشیم. موسوی باید زیر عکس خمینی بنشیند. وگرنه جایش در زندان خواهد بود و سودمندیاش برای این جنبش از بین خواهد رفت. این است که مهم نیست در کنارش راه سبز امید دارد چکار میکند.
- حسین مهری: جناب آقای داریوش همایون، برخی میگویند که یکی از عاملهای عمده تحرک و رشد و نمّو جنبش سبز تغییر الگوی دموگرافیک در ایران بوده. یعنی به هر حال شکل جمعیت دگرگونشده و نیروی جوان در همهجا به چشم میخورد. آیا این نیروی جوان است که در حقیقت این جنبش را به حرکت درآورده یا یک عامل و دو عامل نیست؟
همایون ـ ما در ایران با سه دگرگونی روبرو هستیم. یک دگرگونی همین تغییر نسلی است. یک نسل دیگری آمده رو در جامعه که هم از نظر ابعاد، هم از نظر نسبتی که از جمعیت دارد و هم از نظر درجه آگاهی و تحصیلات بهکلی در تاریخ ایران بیمانند است. هیچوقت جامعه ایرانی ۶۰ ـ ۷۰ یا ۸۰ درصد افراد زیر چهل سال نداشته است. هیچوقت اینهمه افراد درسخوانده نبودهاند. حالا هر مقدار درس که خواندهاند. ولی هر مقدار درس، انسان را عوض میکند. میلیونها دانشگاه دیده در این جمعیت هست. و هیچگاه در جامعه ایرانی چنین توده عظیمی اینهمه دسترسی به آگاهی نداشته است که اینها دارند. برای اینکه این تغییر، تغییر اقیانوسی است بهاصطلاح. بهکلی همهچیز جامعه ایرانی را عوض کرده است. تغییر دوم، تغییر گفتمان است که اشاره شد. این مردم و افراد بسیاری هم از نسل قبلی بهویژه در ایران، اینها سرانجام زیر تازیانه سخت روزگار به خود آمدهاند و درسهای لازم را گرفتهاند و این گفتمان ۸۰۰ ساله آمیختگی دین با هر چیز را عوض کردهاند و دین را گذاشتهاند سر جایش و به مسائل با سلاح خرد و دانش و سواد و فهم نگاه میکنند نه ایمان، نه تقلید و تقیه. اینها را گذاشتهاند سر جای خودش. خب، این تغییر دوم، تغییر بسیار بیمانند و اساسی است در تاریخ گذشته ما. و خب تغییر سوم، ناگزیر از این دو، بر خواهد آمد: تغییر رژیم؛ تغییر اَشکال رابطه سیاسی و ساختار قدرت در جامعه. این هم در جریان است، طول میکشد حال نمیدانیم چند سال، ولی در جریان است و شروعشده است. برای اینکه آن دو تغییر در کار است و اصل آن دو تا هستند.
- حسین مهری: آقای همایون، امروز من یک مقالهای را از دی وِلت برای هممیهنان بازخوانی کردم که در بخشی از آن آمده است: برقراری دموکراسی در ایران با توجه به تاریخ ایران امری ممکن است. و دی ولت اضافه میکند: چیزی که اینک فقدان آن مشهود است نقشه راه است تا مسیر انتقال از جمهوری اسلامی ایران به نظامی بهتر را مشخص سازد. اینچنین نقشه راهی اکنون در میان تحلیلگران متصور است؟ یعنی دربارهاش میاندیشند؟
همایون ـ مسلم، ولی ما امروز در مراحل آغازین هستیم. یعنی نقشه راه وقتی است که اسباب همه آمادهشده است و حالا باید نگاه کرد که چه مراحلی را باید پشتسر هم گذاشت و طی کرد. ما هنوز به آنجا نرسیدهایم. دوستان شتاب دارند. در عرض ۶ ماه و ۸ ماه نمیشود همه این کارها را کرد. ما باید نگاه بکنیم که در فاصله از ۲۲ خرداد تا کنون چه اندازه آمدهایم. اگر نگاه کنیم چه اندازه باید برویم خب ممکن است وحشت کنیم. ولی اگر فعلاً نگاه کنیم که چقدر از این راه را آمدهایم بسیار خوشحال خواهیم بود. زمان نقشه راه خواهد رسید. ولی اول باید آن ژرفایی که لازم است به جنبش سبز داده بشود، نیروهای اجتماعی بیشتری بپیوندند و مبارزه مستقیم. جنبش سبز دست در دست لایههای اجتماعی که زیر فشار اقتصاد درهمشکسته و نابرابری و بیعدالتی و کمبود و فقر کمرش خم خواهد شد کما اینکه خمشده است و بیشتر خم خواهد شد، دست در دست آن بگذارد. اینها زمان میگیرد ولی اجتنابناپذیر است. خواهد شد. جمهوری اسلامی تمام کوشش خود را دارد میکند که اسباب فراهم شدن چنین موقعیتی را پیش بیاورد. این موقعیت پیش خواهد آمد.
- حسین مهری: آقای همایون، برگردیم به رویدادهای روز. اطلاع دارید که در منطقه دبیر کل اتحادیه عرب، عمرو موسی، خواستار گفتوگوی کشورهای عربی با ایران شده است. میخواستم از شما تقاضا کنم بفرمایید که مشکل جامعه عرب و به هر حال کشورهای عرب با جمهوری اسلامی بر سر چیست؟ واقعاً مشکل ایدئولوژیک است، اسلام است، یا سبک حکومت یا چیزهای دیگر؟
همایون ـ دنیای عرب، بهویژه همسایگان ما، بسیار هراسانند از قدرت بالا گیرنده جمهوری اسلامی در زمینه تسلیحات؛ و از مداخلات روزافزونش در هر جایی که دستش برسد؛ و از ادعاهایش درباره رهبری دنیای اسلام؛ و از اینکه در صف مقدم مبارزه با اسرائیل خودش را قرار میدهد و خیابان را در دنیای عرب متوجه خودش کرده است. از اینها نگراناند. ولی عمرو موسی و اتحادیه عرباش بیخاصیتترین افراد و نهادهایی هستند که من در این ۴۰ ـ ۳۰ ساله دیدهام. یک باشگاه پرگویی است، این عمرو موسی هم هنرش در این است که بماند در آنجا به عنوان دبیرکل و هیچ دستاوردی اینها نداشتهاند. دنیای عرب، آنچه که بهحساب میآید در این معادله خلیجفارس است و آنها مشغول مذاکره هستند با آمریکاییها برای افزایش دفاعیشان و افزایش فشار بر ایران و افزایش فشار بر روسیه و چین برای تحریم ایران و اصلاً ربطی به مذاکرات ندارد. البته بدشان نمیآید مذاکره کنند بهقصد اینکه جمهوری اسلامی دست بردارد. ولی امیدی به این موضوع ندارند. شما اصلاً عمرو موسی و اتحادیهاش را جدی نگیرید.
- حسین مهری: یعنی در واقع این سخنان توخالی است.
همایون ـ شما نگاه کنید این آدم ۲۰ سال چه گفته. هیچ. فقط حرف زده. و آن دولتها جمع شدهاند و گاهوبیگاه جلسه کردهاند هیچی از آن درنیامده. امکان ندارد دربیاید. از جمهوریخواهان معذرت میخواهم، ولی شبیه جلسات اتحاد جمهوریخواهان است. هیچی از آن درنمیآید برای اینکه اصلاً مبنایی ندارد.
- حسین مهری: آقای همایون، در ضمن وزیر خارجه مصر هم اظهارنظر کرده در این باب و گفته است: کشورهای عربی تمایلی به گفتوگو با رژیم تهران ندارند. اما موضوع دیگر ترکیه است. ترکیه چه نقشی را الآن در خاورمیانه در ارتباط با جمهوری اسلامی ایفا میکند؟ گفته است که ما با افزایش تحریمهای ایران مخالف هستیم.
همایون ـ ترکیه فقط یک جای مرکزی برای خودش دستوپا میکند به عنوان قدرتی که آمریکاییها به آن نیازمندند؛ اسرائیلیها به آن نیازمندند؛ عربها به آن نیازمندند؛ و بهویژه جمهوری اسلامی هر روز بیشتر به آن نیازمند است. ترکها همینطور دارند چپ و راست از جمهوری اسلامی امتیاز میگیرند و قدرت اقتصادی بسیار قابلملاحظهای گرفتهاند و دارند شبیه روسها میشوند. آنها هر چه بخواهند جمهوری اسلامی برایشان انجام میدهد. فعلاً بهترین موقعیت را دارند. بله برای ترکیه هم فرقی نمیکند که حالا ایران بعداً دچار حمله نظامی بشود، تحریم اقتصادی بشود و… او این حرف را میزند برای اینکه نفوذش را در جمهوری اسلامی بیشتر بکند. اما ترکها هیچ تأثیری در مثلاً موضوع تحریم اقتصادی ایران ندارند. و کسی به حرفشان گوش نخواهد کرد. منتها آنها از نظر سیاسی دارند بازی میکنند و بازی سودمندی هم برایشان هست. این جمهوری اسلامی است که با سیاستهایش ایران را حقیقتاً بازیچه کشورهای دور و نزدیک کرده است، از چین، روسیه و حالا ترکیه هم و پسفردا معلوم نیست از چه کسی، هر چه بخواهند با این کشور میکنند برای اینکه رژیم جمهوری اسلامی نیازمند هر کمکی است که بتواند بگیرد و هر امتیازی را حاضر است بدهد بیتوجه به منافع ایران و وضع همین است که ملاحظه میفرمایید. من زیاد صحبتهای مقامات ترک را هم جدی نمیگیرم. آنها دارند کار خودشان را میکنند و اثری هم در تصمیم کلی ندارند.
- حسین مهری: آقای همایون، از آنجایی که من یکی از خوانندگان مقالات سیاسی شما از دیرزمان بودهام، به یاد میآورم که در باب ترکیه شما واقعاً تحلیلهایتان، تحلیلهای یک ترکیه شناس خیلی عمیق بوده همیشه. الآن دولت ترکیه که بههرحال یک دولت با رنگ اسلامی است، حال نمیدانم درجه آن رنگش چقدر است، ولی به هر حال اخیراً اعلام شد که دولت ترکیه قصد دارد مصونیت برای روحانیون و مجامع و محافل مذهبی در ترکیه پدید بیاورد. یعنی در واقع بهتدریج دارند پا بر روی اصولی که ترکیه بر آن ساختهشده، اصول آتاتورک، میگذارند. در این مورد اگر ممکن است توضیح بفرمایید.
همایون ـ ترکیه جامعهای دارد برخلاف ایران بهشدت مذهبی. مذهبی هم از نظر بجای آوردن مذهب، ترکها بجای آورنده هستند، نماز و روزهشان را خیلی جدیتر از ایرانیها میگیرند و هم از نظر اینکه سهمی که مذهب در حکومت میدهد. ایران از این لحاظ احتمالاً در تمام دنیا یگانه است برای اینکه اکثریت بزرگ ایرانیها بهشدت با هر نوع مداخله دین در کار حکومت مخالفاند. ولی ترکیه اینطور نیست، قانون اساسی ترکیه کاملاً برخلاف قانون اساسی ایران است، قانون اساسی لائیک و غیرمذهبی است، ولی خب قانون اساسی ایران قانون اساسی مذهبی است. اما اجتماع فرق دارد. دو تا جامعه بهکلی متفاوت هستند و در واقع ضد قانون اساسی خودشان هستند. ترکها قدمبهقدم از راه انتخاباتی و دمکراتیک دارند تسلط مذهب را برقرار میکنند. و از نقش نیروهای لائیک جامعه میکاهند. و از ارتش هم شروع کردهاند چون ارتش تاکنون مدافع اصلی عرفیگرایی یا لائیسیته یا سکولاریسم در ترکیه بوده است. از آنجا شروع کردهاند و ادامه خواهد یافت. ترکیه با یک بحرانی روبرو خواهد شد. یعنی این وضع اگر همینطور ادامه پیدا بکند، و عجله بکنند مقامات اسلامی ترک، بحران را جلو خواهند انداخت. تکلیف ترکیه روشن نیست. تغییراتی هم که در سیاست خارجیاش روی داده است که یک کدورتی یا فاصلهای با اسرائیل گرفته است ـ خیلی نزدیک بودند با اسرائیل ـ به همین دلیل است. ولی اسرائیلیها و آمریکاییها وضع موجود را حس کردهاند برای اینکه ترکیه را بیشتر به آنطرف نیاندازند. و ترکها هم این مهارت را دارند که بازی بکنند میان نیروها و دولتهای مختلف و اسـتفاده بکنند. تا کی بتوانـند این تعادل ناپایدار را نگه بدارند، بهویژه در داخل، هنـوز معلوم نیست. بله، نقش اسلام در ترکیه هر روز برجستهتر میشود.
- حسین مهری: آقای همایون آخرین سئوال من در مورد پرونده هستهای است. هر روز از تحریمهای گستردهتر و عمیقتر سخن در میان است. فکر میکنید چه خواهد شد بخصوص که گفته میشود در ماه آینده لبنان ریاست شورای امنیت را خواهد داشت؟
همایون ـ هنوز بسیار بعید است که از شورای امنیت تحریمهای کارساز بیرون بیاید. ولی تحریمهای جدیتری در پیش خواهد بود. از همان طریق شورای امنیت. منتها آمریکاییها امیدوارند که با این روش موردی که در پیش گرفتهاند ضربات مستقیمتری بر جمهوری اسلامی بزنند. این روش موردی عبارت است از اینکه در خزانهداری آمریکا با همکاری Homebank security اینها واحدهایی درست کردهاند که تمام معاملات جمهوری اسلامی را دنبال میکنند. و شرکتهایی را که با جمهوری اسلامی معامله دارند هدف قرار میدهند و مورد به مورد جلوی آنها را میگیرند یا به آنها فشار وارد میکنند. و این از تحریمهایی که تاکنون از شورای امنیت گذشته است کارسازتر و مؤثرتر بوده است. و آمریکاییها نتایج مذاکرات شورای امنیت هر چه باشد این روش را دنبال خواهند کرد و تشدید خواهند کرد و ضمناً توانستهاند از همکاری بیشتر متحدان اروپایی خودشان هم برخوردار بشوند. نقش آلمان و فرانسه و حالا انگلیس هم کمکم پیوسته است به این باشگاه و ایتالیا هم که بود، اینها مهم است برای فشار آوردن موردی بر جمهوری اسلامی. که اینها نیاز به موافقت شورای امنیت و غیره ندارد. بخصوص معاملات سپاه پاسداران که مرکز اعصاب جمهوری اسلامی همین سپاه پاسداران است، اینها را میشود به صورتی جلویش را گرفت یا دشوار کرد یا خیلی گران تمام کرد. و فشارهایی از این بابتها به روی جمهوری اسلامی بهطور روزافزون وارد خواهد شد.
- حسین مهری: خیلی تشکر میکنم جناب آقای همایون، میدانم که یک کار فوری دارید، بیش از این مزاحمتان نمیشوم. تا گفتوگوی دیگری.
رادیو صدای ایران ـ حسین مهری
مارس ۲۰۱۰