«

»

Print this نوشته

آغاز سخن

FH Kopie

آغاز سخن

سوگ درگذشت داریوش همایون سنگین بود، اما حسرتِ از دست دادن شخصیتی با اندیشه‌‌های تأثیرگذار، کلامی پر نفوذ و ایده‌های راهگشا در لحظه‌های خطیر کنونی کشورمان بسی پردامنه‌دارتر از آن است، که پس از یک سال، خاموشی گرفته باشد. درگذشتی در پی یک حادثه: حادثة زمین خوردن روی پلکان زیر زمین منزل (شهر ژنو، کشور سوئیس، نیمروز نوزدهم ژانویه ۲۰۱۱) به هنگام جابجائی کتاب و شکستگی استخوان پا در اثر این زمین‌خوردگی، و سپس انتقال به بیمارستانی در شهر محل سکونت، انجام عمل جراحی به تشخیص پزشکان. هر چند نتیجه جراحی رضایت‌بخش می‌نمود و بهوش آمدن چند لحظه‌ای نیز نشانه موفقیت آن، اما با پیش‌آمد دیگری ـ آمبولی ریه ـ ایشان بار دیگر به اغماء فرو رفته و پس از گذشت چند روز در وضعیت بیهوشی، شامگاه جمعه ۲۸ ژانویه ۲۰۱۱ به هنگام ۸۲ سالگی درمی‌گذرند. (تولد: تهران پنجم مهرماه ۱۳۰۷ ـ درگذشت: ژنو هشتم بهمن ۱۳۸۹)

خبر درگذشت داریوش همایون همچون بانگی بلند، طنینی پردامنه یافت. خبر در ایران، زیر سلطه‌ی استبداد و سانسور، زبان به زبان گشت و پیام اندوه آن، گاه به زمزمه و گاه با فریادهای دلاورانه، در مصاحبه‌ها، پیام‌های کتبی و نامه‌های تسلیت به همدلان رسید. و در جهان بیرون از میهن‌ش، در شهرها و کشورهای میزبان ایرانیان تبعیدی و از میان آنان، موجی بلند از ادای احترام به خدمات ارزشمند فرهنگی و سیاسی‌اش برآمد و سیمای رسانه‌های تبعیدی را در خود گرفت. دوستان، دوستداران و یارانش در هر کجا که بودند، دست به کار برگزاری گردهم‌آئی‌ها و مراسمی در بزرگداشت و یادبود وی شدند. دفتر حاضر یعنی «یادنامه داریوش همایون» (نشر بنیاد داریوش همایون ـ برای مطالعات مشروطه‌خواهی) گلچینی است از آنچه در آن روزها از دل‌ها و یادها برآمد  و بر زبان‌ها و از قلم‌ها جاری شد، از جمله شرح کاملی است حاوی سخنان میهمانان سخنران در مراسم یادبود داریوش همایون در شهر کلن آلمان (۲۷ فوریه ۲۰۱۱)  توسط «مجموعه فرهنگی ـ سیاسی تلاش».

بنیاد داریوش همایون ـ برای مطالعات مشروطه‌خواهی که بنای خود را بر زمین حمایت اخلاقی اعضای خانواده، به ویژه بر اجازه و به پشتگرمی هما زاهدی همسر داریوش همایون استوار کرده است، این دفتر را به نشانه‌ی تقدیر از حضور این بانوی گرانقدر در زندگانی داریوش همایون، که بدون این حضور چنین درخشان مقدور نمی‌شد، به ایشان تقدیم می‌کند. و به ادای احترام به هما زاهدی در مقدمه‌‌ی این دفتر، سخنان آغازین مراسم یادبود «تلاش» را که در برگیرنده‌ی پیام‌ ایشان به آن گردهم‌آئی و همه‌ی گردهم‌آئی های دیگر نیز بود، در اینجا درج می‌نماید:

«داریوش همایون واژه خویشکاری به معنای گردن نهادن بر وظیفه و مسئولیت انسانی به صورت داوطلبانه در حوزه‌ی شخصی و زندگی اجتماعی را دوباره به ما داد. او خود در زندگی اجتماعی خویش به نمونه‌ی استثنائی کار و تلاش شبانه روزی در خدمت ایران و جامعه ایرانی بدل گردید. اما این تلاش داوطلبانه و خستگی ناپذیر وی، خاصه در سی سال زندگی تبعید و تنگی‌های آن، ممکن نمی شد مگر در بلند نظری و همت اعضای خانواده و به ویژه پشتیبانی همسرش، هما زاهدی.

داریوش همایون در باره‌ی خویشکاری زنان نوشته است. وی، هنگامی که خویشکاری زنان را می‌ستود، بی تردید نگاهی به همسرش داشت.  همسری که با بلند همتی و گذشت، همه نیروی داریوش همایون را آزاد گذاشت تا با حیات پویا و حضور دائمی خود در حوزه‌ی اجتماعی آن بنائی را بی‌آفریند، که امروز ما در برابرش سر احترام خم می‌کنیم. هنگامی که نزد خانم زاهدی بابت این همه بلند نظری، بلند همتی و گذشت شخصی در برابر امر اجتماعی، قدردانی کردم، با صدائی لرزان نه از غم بلکه از شیدائی گفت؛ همه از عشق به او بود، عاشقش بودم و باورش داشتم.

DH HZ Kopie

هما زاهدی را نه گذر عمر که درگذشت همسرش از پای انداخته و یارای حضور در چنین جمعی را، علیرغم میل درونی، از او گرفته است. او، هما زاهدی، از صمیم دل می‌خواست در این جمع باشد، و میان همه ایرانیانی که همسرش را گرامی داشته و می‌دارند.

از این رو در غیاب خود از من خواسته و به من اجازه داده است که پیام‌های قلبی و سپاس صمیمانه‌اش را به تک تک شما برسانم.»

این دفتر ـ یادنامه داریوش همایون ـ در عین آن که ثبت‌نامه‌ایست از یادها و از دل‌برآمده‌ها، همچنین شاهدیست برآغاز «هستی دیگرگونه» روزنامه‌نگار ـ سیاستگر و روشنفکر برجسته میهنمان، به زبان و قلم جمعی از اهل فرهنگ، هنر، سیاست و روزنامه‌نگاری همروزگار او. سندی است ماندگار از یاد پایدار او  از زبان انسان‌هائی که هر یک در جائی و به مناسبتی با داریوش همایون و بیشتر با اندیشه‌های وی آشنا شده بودند، دفتری که آن را با وصفی زیبا، ظریف و در فشرده‌ترین و ژرف‌ترین لایه‌های استدلالی از علت ماندگاری داریوش همایون در میان ما و در میان آیندگان، تا جائی که چشم کار می‌کند، به قلم آرش جودکی می‌گشائیم: