پيش از هرچيز میبايستی يک طرح سياسی را با توجه به ظرفيت درونی آن سنجيد. اما از آنجايی که توفيق هر طرح سياسی به پشتيبانی و اقبال عمومی نياز دارد، نمیتوان ظرفيت و کاراکتر کسانی که میکوشند آن طرح را از حرف به عمل دربياورند ناديده گرفت.
Category: فلسفه سیاسی
«ايران» نام ديگر برابری ـ آرش جودکی
تبعيضهايی که به احساسات جدايیطلبی در ايران امروز دامن میزنند ريشه در صفت «اسلامی» نظام حاکم دارند و نه در برتریجويیهای يک قوم خاص در قبال قومهای ديگر. از سوی ديگر اقبالی که قومسالاری از پس فروپاشی کشورهای سوسياليستی يافته است، زمينهی مناسبی برای طرح و گسترش چنين احساساتی فراهم میآورد. اگر به مردمسالاری همچون يگانه راهِ برونشو از تنگناي جمهوری اسلامی باور داريم ـ تنگنايی که همهی ايرانيان از هر قوم و مسلک و مذهبی در آن گرفتار آمده اند ـ میبايستی معنای فراقومیِ مردم ِ دموکراسی را پيش چشم داشته باشيم.
داريوش همايون زنده از پس مرگ، در پيش مرگ، آرش جودکی
او که در مرگی که آزموده بود مرگ همگانی را میديد در پیِ پروبال دادن به «شايدبود»هايی همگانی رفت که همان مرگ چشمش را بر آنها گشوده بود. در اين راه هوشِ همايون او را از همه پيشتر میبُرد اما اين پيشروی را دستمايه فخرفروشی به ديگران نمیکرد بلکه با زبان فاخرش از آن سرمايهای همگانی میساخت.
- 1
- 2






















