رؤيای جهانگيری / آیندگان ۱4 اردیبهشت ۱۳۴۸ / داریوش همایون

‌دعوی يک روزنامه عراقی را به اين که خوزستان عربستان و متعلق به عراق است از زمره هذيان‌های معمول ارگان های حکومتی و تبليغات عراقی‌ها نبايد شمرد. در اين دعوی مقامات حکومتی عراق، حزب بعث عراق و سوريه و محافل ديگری در دنيای عرب انباز هستند. ممکن است همه آنها در مسلم بودن حق عراق به اين بخش سرزمين ايران همداستان نباشند ولی در اصل دعوی اختلافی ندارند.

‌‌

رؤيای جهانگيری

 

آيندگان 14 ارديبهشت 1348

 

داريوش همايون

دعوی يک روزنامه عراقی را به اين که خوزستان عربستان و متعلق به عراق است از زمره هذيان‌های معمول ارگان های حکومتی و تبليغات عراقی‌ها نبايد شمرد. در اين دعوی مقامات حکومتی عراق، حزب بعث عراق و سوريه و محافل ديگری در دنيای عرب انباز هستند. ممکن است همه آنها در مسلم بودن حق عراق به اين بخش سرزمين ايران همداستان نباشند ولی در اصل دعوی اختلافی ندارند. در اين ميان عراقی‌ها، به سبب همسايگی، طبعاً شور بيشتر نشان می‌دهند و در دهه گذشته بارها کوشيده‌اند دست اندازيهائی به خوزستان بکنند.

با همه ناتوانی عراق به عنوان يک حکومت و ناهماهنگی آن به عنوان يک جامعه، تمايلات توسعه‌طلبانه هرگز آن را آسوده نگذاشته است از همان وقت که فيصل را فرانسويان از سوريه راندند و انگليس‌ها به پادشاهی عراق برداشتند، آرزوی تسلط بر سوريه و اردن و تشکيل “حلال خصيب” عراقی‌ها را رها نکرد. تا تشکيل اتحاد مصر و سوريه در “جمهوری متحده عربی” نافرجام و تشکيل اتحاد عربی شامل عراق و اردن و کودتای 1958 عراق تاريخ خاورميانه عربی داستان کوشش‌های عراق برای گستراندن نفوذ خود به سرزمين‌های هلال خصيب و کارشکنی عربستان سعودی و مصر در اين طرح‌ها بود.

پس از انقراض سلسله هاشمی در عراق جاه طلبی‌های آن کشور متوجه سرزمين‌های شرقی و جنوبی گرديد. عبدالکريم قاسم که در سوريه با مانع مصر روبرو بود و پيشروی در اردن را چندان جالب نمی‌‌يافت و علاقه‌ای به در بر گرفتن صدها هزار آوراه فلسطينی و همسايگی با اسرائيل نداشت، به کويت روی آورد که صدهزار جمعيت و چند صد ميليون دلار درآمد سالانه آن بود، حکومت‌های پس از قاسم زير فشار واقعيت‌های سخت دعوی بر کويت را موقتاً به کناری نهادند و به شيخ‌نشين‌های خليج فارس پرداختند که دفاع از عربيت آنان، ظاهراً وظيفه مقدس عراق بود اما در همه اين دوره‌ها خوزستان از ياد نمی‌رفت و گاه و بيگاه در بغداد انديشه تصاحب سرزمين آن سوی شط العرب به سرها راه می‌يافت.

بيست‌وپنج سال است که عراق پيوسته در هدف‌های سياست خارجی خود ناکام می‌شود و در آرزوی گسترش خارجی از حل مسائل داخلی خود عاجز می‌ماند. نتيجه اين اشتباه اساسی در استراتژی ملی را هر کسی می‌تواند ببيند. جنگ داخلی، برادرکشی‌های ترسناک، حکومت‌های بی‌ثبات، مسلط ساختن ارتش در همه شئون زندگی کشور، رکود اقتصادی، شکاف های پرنشدنی در ميان عناصر گوناگون جامعه و از هم گسيختن تاروپود زندگی ملی.

امروز عراقی‌ها هنوز به خود نيامده‌اند و رؤيای خوش تسلط بر سرزمين‌های ديگران را می‌بينند. در شط‌ العرب هر دو سوی يک رودخانه مرزی را می‌خواهند و همه عوايد کشتيرانی ايران و به مقصد ايران را. در خوزستان يک ايالت عراقی رامی‌جويند، در خليج فارس به دنبال يک درياچه عراقی می‌گردند. خشونت و خامی که با سازمان سياسی عراق عجين شده است و خاطرات خلافت عباسی در بغداد چشمان آنان را بر واقعيت‌های بيرون از خودشان می‌بندد.

دعاوی از اين قبيل را به استهزا نمی‌توان برگزار کرد. جريان درونی نيرومند دشمنی با ايران اکنون در دنيای عرب دست بالاتر را دارد. ما بايد برای مقابله با هر اقدام جنون‌آميز يا ناشی از اشتباه محاسبه يا طمع يا کينه کورکورانه آماده باشيم.