در سال ۱۳۱۲ بیش از ۵۰ دختر در خارج درس میخواندهاند که طبیعی است برای اجتماع آن روز کشور نمیتوانستند مفید باشند.
اولین محصلین ایرانی در اروپا
بخش پایانی
آیندگان ۶ خرداد ۱۳۴۸
تحقیق از محمدطاهر موسویزاده
دانشجویانی که در خارج گورکنی میکردند!
دوران پهلوی
از سال ۱۳۰۲ وزارت جنگ اقدام به فرستادن صاحب منصب و محصل برای تکمیل و تحصیل اطلاعات فنی به فرانسه کرد و طبق گزارش، عدهی مذکور در سال ۱۱ـ۱۳۱۰ به ۲۶۱ نفر میرسیده است.
وزارت طرق و شوارع نیز برای یادگیری فنون جدید، از سال ۱۳۰۵ اقدام به فرستادن عده ای محصل به فرنگ کرد. از این عده ۳۰ نفر برای فراگرفتن فنون عملی راهآهن در سال ۱۳۰۸ اعزام شدند و بقیه برای تحصیل فنون علمی و عملی رشتههائی نظیر: طرق، راهآهن، ذوبآهن و معادن.
هنگامی که در سال ۱۳۰۷ قانون اعزام دانشجو به تصویب رسید، در این قانون مقرر شد که ۳۵ درصد از محصلین اعزامی باید در رشتههای تعلیم و تربیت تحصیل کنند. در سال ۱۳۰۷، وقتی که اولین دسته محصلین به فرنگ اعزام شدند، برای مدارس عالی ایران به میزان ۳۰۰ دیپلمه لازم بود. در حالی که فارغالتحصیلان، ۱۳۰۶ و ۱۳۰۷در حدود ۱۴۸ بودند که با دیپلمههای سال پیش، به زحمت تأمین نیاز مدارس عالی را مینمودند. در این موقع بدون آن که قانون الزامی را برای فرستادن محصل به فرنگ تصریح کرده باشد، ۱۱۱ نفر در دو نوبت پذیرفته شدند تا به فرنگ اعزام شوند. کمبود دیپلمه موجب شد که وزارت معارف عدهای از محصلین متوسطه را به اروپا اعزام کند. همین محصلیناند که به جای دو سال، دورهی متوسطه را، به علت ندانستن زبان خارجی چهار سال، آن هم در قصبات پاریس گذراندند.
رویهمرفته مجموع محصلین اعزامی وزارت معارف را بر طبق قانون یکم خرداد ۱۳۰۷ میتوان در حدود ۶۰۰ نفر دانست از این عده ۴۳ نفر جدا شده به دانشجویان وزارت جنگ یا طرق پیوستند، یا بازگردانده شدند و دو نفر نیز مردند.
علاوه بر اینها طبق گزارش سرپرستی در سال ۱۳۱۱ پانصد نفر به خرج خود در خارج تحصیل میکردهاند که ۲۴۱ نفر آنها در فرانسه بودهاند.
با وجود آن که رشتههای تحصیلی محصلین از پیش تعیین شده بود، اما بازهم عدهای به رشتههای دلخواه، چون طب و مهندسی وارد شدند و در نتیجه وزارت معارف به مقصود نرسید.
در سال ۱۳۱۲ بیش از ۵۰ دختر در خارج درس میخواندهاند که طبیعی است برای اجتماع آن روز کشور نمیتوانستند مفید باشند.
در سال ۱۳۳۶ تعداد دانشجویان در خارج به ۸۸۰۰ نفر رسید که از این عده ۳۵ درصد در رشته پزشکی، ۳۰ درصد در رشته مهندسی، ۱۷ درصد در رشته کشاورزی و ۸ درصد در رشته تعلیم و تربیت، ۱۶ درصد در رشته ادبیات و حقوق …درصد در رشتههای هنرهای زیبا و موسیقی سرگرم تحصیل بودهاند.
از همین زمان است که به علت تراکم تعداد دیپلمهها و عدم امکانات دانشگاه برای پذیرش تمامی داوطلبان تحصیلات عالیه، هجوم جوانان به اروپا و آمریکا شدت میگیرد.
نماینده جامعه معلمین در نامه سرگشادهای به نخستوزیر، در سال ۱۳۴۱، چنین ارزیابی تأسفانگیزی از دانشجویان مقیم خارج میکند که خواندنی است.
از دانشجویان مقیم خارج عدهای با اخذ گواهینامههائی که فاقد هرگونه ارزش علمی است، به نام دکتر و مهندس به ایران مراجعت میکنند و عدهای از دانشجویان ایرانی در خارج به گورکنی و کفن و دفن اموات و از این نوع مشاغل دست میزنند. با این همه به علت نبودن آمارها و ارقام دقیق و مورد اعتماد نمیتوان به درست تعداد دقیق محصلین ایرانی در خارج را تعیین کرد. میتوان تمایلات تحصیلی دانشجویان را در این رشتهها که نام میبریم محدود کرد و گفت که دانشجویان ایرانی مقیم خارج بیشتر به تحصیل در رشتههای پزشکی و فنی میپردازند. با همه این ها در بخشهائی از فنون و دانش که امکان تحصیل در ایران نیز فراهم است، تعداد زیادی دانشجو در خارج به تحصیل آموزش سرگرمند.
اگر چه در سال ۱۳۴۳ اداره کل مطالعات و برنامهها، هر ساله آماری از تعداد دانشجویان مقیم خارج و رشتههای تحصیلی آنها، به کمک اداره تعلیمات عالیه و اعزام دانشجو، تنظیم ومنتشر میکند، اما این آمار کمکی به تشخیص دقیق تعدادی که هر سال به خارج میروند و رشتههای تحصیلی آنها نمیکند و نیز آمار فارغ التحصیلان و بازگشتگان را معلوم نمیدارد.
پایان