اما اگر دشواریهای کار مالزی از اختيار آن بيرون بوده رهبری اين کشور به اندازهی کافی چيرهدستی سياسی و قابليت اداری داشته است که نه تنها بر مشکلات يک کشور نوخاسته چند نژادی، بلکه بر تهديدهای خارجی و شورشهای داخلی و ناهماهنگی اجزاء پراکندهی يک فدراسيون غلبه کند.
***
آيندگان دوشنبه 18 فروردين 1348
داريوش همايون
سفر رسمی پادشاه و ملکه مالزی به ايران فرصتی ديگر در بسط روابط دو کشور است. مالزی کشور مهمی در آسيای جنوب شرقی است و به دلائل سياسی و مذهبی کشش بزرگی به دنيای اسلامی خاورميانه دارد. مرکب بودن جامعه مالزی ـ يک اکثريت چينی و تاميل در برابر اقليت مسلمان ماله ـ و نامساعد بودن فضای جغرافيائی آن، ماله ها را در يک انزوای سياسی و فرهنگی قرار داده است که جبران آن را در استواری پيوندها با دنيای اسلامی غرب خود میجويند.
نزديکترين اقوام به مالزی اندونزیها و فيلیپينیها هستند. اما اندونزی با وجود اشتراک در مذهب تا پيش از سقوط سوکارنو بزرگترين تهديد برای مالزی به شمار میرفت و مالزیها بهرحال در همسايگی همنژادان و همزبانان و همکيشان صد ميليونی خود احساس آسودگی نمیکنند.
فيلیپينیها در نژاد و زبان به مالهها نزديکند و در ميان خود اقليت مسلمانی نيز دارند. ولی از لحاظ فرهنگی سخت از آنان دور افتادهاند و با پافشاری بيهوده بر سر مالکيت صباح ـ يکی از اجزاء فدراسيون مالزی ـ روابط را به نحوی جبرانناپذير تيره کردهاند. در اين مورد نيز عادی شدن روابط مستلزم تغيير حکومتی در مانيل، چنانکه در جاکارتا، خواهد بود.
از اين همه گذشته مالزی از چينیها و سيامیها و ديگر هندوچينیها احاطه شده است. ثروت طبيعی آن مانند آهنربائی آزمندیهای آنان را به خود میکشد. دفاع آن پس از تصميم انگلستان به تخليه شرق سوئز در 1971 به پشتيبانی استراليا بستگی يافته است که در حکم تضمين استواری نيست و به همکاری با سنگاپور، که فدارسيون را ترک گفت و قابل اتکا نيست.
اما اگر دشواریهای کار مالزی از اختيار آن بيرون بوده رهبری اين کشور به اندازهی کافی چيرهدستی سياسی و قابليت اداری داشته است که نه تنها بر مشکلات يک کشور نوخاسته چند نژادی، بلکه بر تهديدهای خارجی و شورشهای داخلی و ناهماهنگی اجزاء پراکندهی يک فدراسيون غلبه کند. تاريخ پس از جنگ مالزی، چه پيش از استقلال و چه پس از تشکيل فدراسيون پر از داستانهای نادر موفقيت است. نادر از آن جهت که در آن منطقه کمتر کشور ديگری توانسته است آنها را تکرار کند.
تنگو (شاهزاده) عبدالرحمن، نخستوزيرمالزی، که معمار بسياری از اين موفقيتهاست، در عين حال نيروی محرک سياست اسلامی کشور خود بشمار میرود. اسلام برای مالزیها چيزی بيش از مذهب است. يک خط دفاعی و مايه رستگاری در دنيائی است که از درون و بيرون با مخاطرات انباشته است. کوششهای عبدالرحمن برای رسيدن به يک تفاهم اسلامی ميان 500 ميليون مسلمانان جهان و نزديک ساختن مناسبات کشورش با کشورهای مسلمان دور دست يکی از پايههای ثابت سياستش را تشکيل میدهد. او برای تشکيل کنفرانسی که در 24 آوريل از نمايندگان و مقامات کشورهای مسلمان در کوالالومپور برپا میشود سالها کوشيده است. اين کنفرانس بايد در نزديک ساختن مسلمانان در زمينههای مذهبی به يکديگر و در آشتی دادن اسلام با دنيای نوين بکوشد.
ايران به منافع و سرنوشت مالزی با همه دورافتادگی آن، بیاعتنا نمانده است. بر اثر مساعی شاهنشاه ايران بود که مالزی و پاکستان روابط گسيخته خود را به سبب پشتيبانی پاکستان از اندونزی و سياست “مقابله” آن تجديد کردند. و ايران يکی از پشتيبانان مالزی در سياست همکاری اسلامی آن بوده است.
در زمينه مبادلات بازرگارنی مالزی شريک بالقوهی قابل ملاحظهای برای ايران است و در قلمرو فرهنگی، ايران وظيفه دارد که در مالزی فعالتر باشد. مالهها را بيشتر درويشان و دريانوردان و ماجراجويان ايرانی به اسلام آوردند: زبان ماله پر از آثار نفوذ فارسی است و يک ايرانی هنوز در مالزی در سرزمين آشناست.




















