«

»

Print this نوشته

… / شبنم آذر

 

شبنم آذر

خنجری درمن بود

که می­دویدم

 ‌

دویدنِ باهم

آزادیِ کوچکی­ست.

 ‌

ما

به خیابان­هایمان بازگشته بودیم

و اشک­هایمان

طبیعی بود

وسکوتمان

طبیعی بود

 ‌

دویدنِ باهم

آزادی کوچکی­ست.

 ‌

سنگی  بودیم

که پرتاب می­شدیم

گلوله­ای بودند

که اصابت می­کردند

 ‌

خنجری درمن بود

که می­دویدم

زخمی

که به خونریزی فکرنمی­کرد