«

»

Print this نوشته

چند پاسخ درباره سلاح‌های هسته‌ای

چند پاسخ درباره سلاحهای هستهای

دوستی در شماره ۲۳ اکتبر ۲۰۰۳ کیهان به نوشته‌ای از من انتقاداتی کرده است و پاسخ‌هائی خواسته است. در آن نوشته، (قمار بازنده با امنیت ملی) پیام اصلی آن است که تلاش‌های جمهوری اسلامی برای دست یافتن به سلاح هسته‌ای زیر پوشش بهره برداری صلح‌آمیز از انرژی اتمی با امنیت ملی ایران مغایر است و اولویت دادن به انرژی هسته‌ای از سوی رژیم نه به دلیل کمبود برق در ایران بلکه از تصمیم به کره شمالی کردن ایران بر می‌خیزد. پیش از پاسخ پرسش‌ها اندکی درباره “ثبت در کارنامه“ که نویسنده محترم به عنوان انگیزه آن نوشته اشاره کرده‌اند لازم است.

ما تبعیدیان که دل از مزایای دو زیستی در بیرون و درون، در بهترین دو جهان، کنده‌ایم  نیازی به اثبات و یادآوری مراتب دولتخواهی خود نداریم و نمی‌دانم برای ثبت در کدام کارنامه باید خطرات آشکار برنامه تسلیحات هسته‌ای رژیمی را گوشزد کنیم که بیست و پنج سال است دارد شیرازه جامعه ما را از هم می‌گسلد و اکنون صرفا برای تضمین دیر ماندن خود، اسلحه اتمی را نیز لازم می‌شمارد؟ دوستانی که در گرمسیر و سردسیر کردن‌هایشان لابد آگاهی بیشتری از روزگار اکثریت مردم ایران دارند بهتر می‌دانند که تنها من نیستم که “دلائل کافی برای دشمنی و کینه‌توزی با نظام حاکم“ دارم. این کینه و دشمنی چنان فضای ایران را انباشته است که مانندهای مرا نیز نگران می‌کند. همه ایرانیان دارای امکانات دوستان نیستند و کار آنان را قیاس از خود نباید گرفت. اما پاسخ پرسش‌ها که پس از خلاصه‌ای از هر پرسش می‌آید:

   ۱ ــ آیا نظام“آخوندی“ ایران [کذا] … برای منطقه خطرناک‌تر است یا اسرائیل که نام نبرده‌اند ولی منظور پرسش نخستین است؟

در منطقه، رژیم صدام حسین از همه خطرناک‌تر بود ولی چه ارتباط به برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی دارد؟ اسرائیلیان و فلسطینیان از چهار پنج هزار سال پیش با هم در جنگ بوده‌اند و هنوز کاملا نپذیرفته‌اند که با اسلحه کاری از پیش نخواهد رفت. این فلسطینی کردن هر بحث مربوط به ایران که مرده‌ریگ چپ مترقی و راست مذهبی ارتجاعی است کم کم مردم ایران را بهم برآورده است. می‌توان یکی از شعارهای تظاهرات روزافزون مردم را به یاد نویسنده محترم آورد: «فلسطین و رها کن.»

   ۲ ــ آیا دستیابی به دانش اتمی پیش از سال ۱۳۵۷ هم سابقه داشته است و کسی بر آن خرده نمی‌گرفته است؟

درست است.  در رژیم شاهنشاهی داشتند برای تولید ۲۳ هزار مگاوات برق از اتم کار می‌کردند که برنامه‌ای گزافه و از امکانات اقتصادی و نیازهای واقعی ایران بیرون بود. اما در نظام شاهنشاهی بسیار کارهای درخشان به سود کشور و در بالا بردن سطح زندگی مردم ــ بالاتر از هر زمانی پیش و پس از آن ــ نیز می‌کردند، از جمله صنعتی کردن ایران با رشد سالی ۲۰% بخش صنعت. آیا آن کارها دنبال گرفتن ندارد و تنها می‌باید به برنامه انرژی هسته‌ای چسبید؟ این هم درست است که کسی در آن زمان خرده‌ای نمی‌گرفت. اکنون هم نه تنها خرده نمی‌گیرند بلکه دفاع می‌کنند. اما پاره‌ای کارها را بهتر است دیر انجام داد تا هرگز انجام نداد.

   ۳ ــ  چرا به پیشنهاد غیر اتمی کردن منطقه که در دوران گذشته هم عنوان شده است توجهی نمی‌شود؟

این پیشنهادها با همه خوبی تا کنون عملی نشده است و راه غیراتمی کردن خاورمیانه از مسلح شدن رژیمهای نابکاری مانند عراق بعثی و جمهوری اسلامی نمی‌گذرد.

  ۴ ــ آیا اسرائیل و پاکستان و هند از ایران آسیب‌پذیرترند که حق داشتن سلاح هسته‌ای دارند؟

در پاسخ بخش اول بلی. هند و پاکستان سه بار با هم جنگیده‌اند و هند یکبار با چین جنگیده است و اسرائیل چهار بار با همسایگان عرب خود جنگیده است، همه اینها از ۱۹۴۷ و ۱۹۴۸، سال‌های تقسیم شبه قاره و فلسطین به بعد. ایران از پایان جنگ جهانی تا کنون تنها یکبار با عراق جنگیده است و عراقی که ایران را تهدید کند از بهار امسال در دورترین افقها نیز دیده نمی‌شود. هیچ قدرت خارجی دیگر نیز ایران را تهدید نمی‌کند. امریکائیان پس از دو هزار و دویست سال مشکل امنیت مرز باختری، و پس از دویست سال امنیت مرز شمالی ایران، را احتمالا برای همیشه حل کرده‌اند. چه هند و چه پاکستان و چه اسرائیل هنوز در شرایط بحران تند امنیت خارجی بسر می‌برند؛ هر لحظه احتمال جنگ را در کشمیر و سوریه و جنوب لبنان می‌توان داد. هدف اعلام شده اکثریت اعراب ریختن اسرائیلیان به دریاست و یک «هولوکاست» دیگر برای پنج میلیون تن در میان صد میلیون دشمن آشتی ناپذیر به اندازه‌ای جدی است که نویسنده محترم نیز در مقام یک رهبر اسرائیلی حاضر نمی‌بود با آن بازی کند. ولی در آن نوشته من از حق کسی برای داشتن سلاح هسته‌ای دفاع نکرده‌ام.

   ۵ ــ  آیا اعتراضاتی که به بعضی از اقدامات نظام حاکم بر ایران می‌شود به این معناست که ملت ایران از پیشرفت دانشمندان اتمی‌اش ناراضی است؟

ملت ایران از هیچ پیشرفتی ناراضی نیست ولی اولویت برای مردمی که آسپیرین را هم از مسافران بیرون می‌خواهند و اکثریت‌شان باید دو سه شغل داشته باشند در جاهای دیگر است. خود دانشمندان اتمی هم نمی‌باید از وضع اسفناک صنعت نفت ایران راضی باشند. اما “اعتراض‌هائی که به بعضی اقدامات … “ می‌شود آفرین بر نظر پاک خطاپوش نویسنده می‌آورد. بد نیست مثلا، یک مثال از یک میلیون، نظر افسانه نوروزی و بازماندگان زهرا کاظمی را هم بپرسند.

***

سخن نویسنده محترم درست است و همه دولت‌ها می‌توانند بسته به اولویت‌هایشان به دانش اتمی دست یابند. بکار بردن نیروی اتم برای مقاصد غیر نظامی نیز هیچ منعی ندارد. اما استفاده از نیروی اتم برای مقاصد نظامی که نویسنده به تمسخر می‌نویسند “منع دارد آنهم فقط برای دولی که به آن دسترسی ندارند!“ بحث دیگری است. دنیا در جمهوری اسلامی بایک حکومت مسئول سرو کار ندارد. یک رژیم تروریست‌پرور که معلوم نیست به صدور انقلاب و اسلامی کردن بقیه جهان، یا آزاد کردن قدس از راه کربلا و بمب گذاشتن در کنیسه بوئنوس آیرس و آپارتمانهای خبار چه کار دارد؛ و دیپلماتهایش بمب در کیسه‌های دیپلماتیک می‌بردند و مخالفان رژیم را در بیرون ترور می‌کردند همین مانده است که بمب اتمی هم داشته باشد. آیا داشتن سلاحهای کشتار جمعی یک حق است که مثلا لیبریا هم یکی بخرد؟

اینکه به نظر ما مخالفان رژیم، مافیای آخوندی نباید دست بر ماشه هسته‌ای داشته باشد کجایش نادرست است؟ آیا هیئت موتلفه، مافیا نیست و آیا سردار بساز و بفروشی پدر خوانده مافیای سیاسی ـ مالی نیست؟ چه کسی می‌تواند به عنصری که در مقام دومین مرد نیرومند رژیم، در نماز جمعه می‌گوید اگر یک بمب اسلامی روی اسرائیل بیندازیم پنج میلیون کشته می‌شوند و پنج میلیون هم با بمب آنها کشته می‌شوند که در ۱۰۰۰ میلیون مسلمان جهان چیزی نیست، اعتماد کند؟ دست یافتن به دانش هسته‌ای حق هر کسی است و من هرگز منکر آن نشده‌ام؛ ربطی هم به عقاید اولترا ناسیونالیستی ندارد. ولی در موضوع بمب اتمی، حکومت‌ها همه مانند یکدیگر نیستند و جمهوری اسلامی را مثلا با فرانسه قدرت هسته‌ای نمی‌توان مقایسه کرد.

من باز تکرار می‌کنم که در باره سلاح‌های هسته‌ای کسی نظر مردم ایران را نپرسیده است ــ در هیچ زمینه‌ای به نظر یا دست‌کم منافع مردم کاری ندارند ــ ولی به عنوان یک نمونه می‌توان این خبر را آورد که ضمن دیدار سه وزیر خارجه اروپائی از تهران در تظاهرات به سود موضع جمهوری اسلامی تنها صد دانشجو را در برابر دانشگاه تهران جلب کرد.

نکته پایانی را خود رژیم و سازمان بین‌المللی انرژی اتمی پاسخ گفته‌اند. به عقیده آن سازمان، جمهوری اسلامی به ساختن بمب اتمی نزدیک شده است و باید تن به نظارت آزاد بین‌المللی بدهد. خود رژیم هم با همه اشتلم‌های سرانش سرانجام ناگزیر شده است نیمه جام زهری سربکشد و بی‌گرفتن هیچ امتیازی تعهد کند که در پی بمب اتمی نخواهد بود و به بازرسی‌هائی که درگذشته رد کرده بود گردن خواهد گذاشت. ما نیز همین را می‌خواستیم و امیدوارم اینهمه بازی دیگری نباشد که در آن صورت با همه اطمینان‌های نویسنده محترم، کشورهائی که بیشترین نگرانی را از مقاصد رژیم اسلامی دارند بیکار نخواهند نشست و بزرگ‌ترین ترس‌های ما تحقق خواهد یافت.

نوامبر ۲۰۰۳