برای احمد زیدآبادی و خانواده اش
امیر / ایران
نميدانم مادر،
آيا او هم با من مثلِ وقتي دارم ميخوابم از «چقدر دلتنگم» ميگويد؟
نميدانم مادر،
آيا او هم روزهاي «حتی صدايش را نشنيدهام» را ميشمارد؟
نميدانم مادر
آيا او هم مانند تو،
هر شب صدا ميكند تو را
و از خواب با گريه ميپرد؟
نميدانم مادر
آيا او هم به يواشكي رفتن به جايي كه فقط دوباره ببينمش
فكر ميكند؟
نميدانم مادر
آيا او هم
مثل دختر همسايه
كه در خیابان های سبز گم شد
و تو ميگويي ديگر نمي آيد،
ديگر نميآيد؟…




















