این شعر / سارا محمدی اردهالی

این شعر اگر این شعر حرف نمی‌زند اگر این شعر هر جا می‌رود به هر زبانی ترجمه می‌شود رد خون پشت سر می‌گذارد اگر این شعر قابل چاپ نیست او را بلند بلند در خیابان بخوانید دستش را محکم بگیرید تعادلش را از دست ندهد اگر این شعر درد دارد اگر این شعر لنگ می‌زند …

ادامه‌ی مطلب

انقلاب آگاهی / مهتاب ص.

انقلاب آگاهی  مهتاب ص. تاریخ این قرن را که بنویسند، فصل اولش را با ما شروع خواهند کرد. لابد جایی در مقدمه کتاب هم خواهند نوشت که پیش از جنبش ما هم در این قرن وقایعی رخ داده است، یازدهم سپتامبر، جنگ افغانستان و جنگ عراق. اما همه‌شان بازمانده از قرن قبل بودند، با گفتمانی …

ادامه‌ی مطلب

بيرون از جهان سوم در تهران / احسان

‌ با احترام به اندیشه‌‌های داریوش همایون “من باید کاری برای آقای همایون انجام دهم.  ایران که بیایند هرطور شده، می‌روم فرودگاه. ولی تا آن روز جز نوشتن کاری از دستم برنمی‌آید. “ ‌  بیرون از جهان سوم در تهران احسان ‌ ایران دارد از کشور اسلامی ‌و خاورمیانه‌ای و جهان سومی ‌بودن رد می‌شود.  برای همین …

ادامه‌ی مطلب

ما همه ایرانی هستیم / رضا

‌ ما همه ایرانی هستیم  رضا بعضی وقت‌ها در زندگی اتفاق‌هایی می‌افتد که می‌توانستند هرگز اتفاق نیفتند و زندگی هم همانطور که داشت می‌گذشت ادامه پیدا می‌کرد و آدم هرگز متوجه نمی‌شد می‌شود بعضی چیزها و بعضی آدم‌ها را طور دیگری هم دید و کاملا متفاوت درباره‌شان قضاوت کرد. یکی از این اتفاق‌ها چند ماه …

ادامه‌ی مطلب

… / لیلا فرجامی

‌ لیلا فرجامی  ‌ بخوان:  «خانه سیاه است»  پنجره­های روشن هر روز هر روز هر روز به جزام­های تاریک تجزیه می­شوند. امروز خورشید  به تنهایی بهانۀ زندگی­کردن نیست وقتی که دو پای تو را از شرقی­ترین کوچۀ دنیا به طناب ترسشان می­آویزند و آخرین چراغ خانه­ات را غروب می­کنند بخوان: افسوس آنها از خودمان بوده­اند …

ادامه‌ی مطلب

چو تیره شود مرد را روزگار. . . / ایرج گرگین

چو تیره شود مرد را روزگار. . . ایرج گرگین چند روز پس از راهپیمایی بزرگ و مسالمت‌آمیز سبزی که علیه اعلام نتایج انتخابات در تهران برگزار شد و بازتاب وسیعی در جهان یافت، از سفری به واشنگتن باز می­گشتم. در راه فرودگاه به خانه، رانندة تاکسی به رسم معمول، شاید برای این که سر …

ادامه‌ی مطلب

در غیاب رنگ ـ نگاهی به آثار حسام ابریشمی

با سپاس از حسام ابريشمی بابت اجازه بهره‌گيری گزيده‌هائی از آثار هنريش از مجموعه‌ی «در غياب رنگ» برای  اين دفتر، همراه با بيوگرافی کوتاهی در باره‌ی نقاش، به روح اين مجموعه از نگاه پيتر فرانک منتقد آمريکائی راه می‌يابيم: حسام ابریشمی، نقاش و مجسمه ساز، سال 1330 خورشیدی در شیراز زاده شد. وی دانش آموختۀ …

ادامه‌ی مطلب

دریا نوید ِ سبز ِ “ندا” را شنیده است / رضا مقصدی

دریا نوید ِ سبز ِ “ندا” را شنیده است زیبایی ِ زمانه صدا می زند ترا از هر طرف، ترانه صدا می زند ترا **** در جان ِ این درخت ِ تناور روانه باش! شادا که هر جوانه صدا می زند ترا **** خورشید را بگو که بگوید به ارغوان : این ماه هم شبانه …

ادامه‌ی مطلب

جنبش سبز، پیشگام ائتلاف ملی / نیلوفر بیضایی

‌ جنبش سبز، پیشگام ائتلاف ملی نیلوفر بیضایی “ما امروز در اینجا جمع شده‌ایم تا صدای اعتراضمان را علیه دیکتاتورها و مستبدین و در راس آنها آقای خامنه‌ای بلند کنیم.” این بخش کوتاهی از سخنان شجاعانه‌ی مجید توکلی، دانشجوی جوانی است که در روز 7 دسامبر 2009 علیرغم سرکوبهای وحشیانه‌ی معترضین ماههای اخیر در تجمع …

ادامه‌ی مطلب

… / ماندانا مشایخی

ماندانا مشایخی پوتین­های سیاه بر ذهنش بر نبضش تکه تکه زیر آوار ضربه­ها نعره می­شود: «دستانم از آنِ شما پاهایم، حتی لبانم با طعم بوسه­های او بر آن» فریاد می­کشند دو حفره به جای چشمانش: «از آنِ شما همه از آنِ شما». . . . . . «رؤیاهایم را پس­دهید. »

نبود خواسته‌های زنان در خواسته‌های عمومی‌جنبش … / شهلا فرید

‌نبود خواسته‌های زنان در خواسته‌های عمومی‌جنبش آنگاه که زنان بهای سنگین برای حضور می‌پردازند و نمایندگی نمی‌شوند   شهلا فرید   مهمترین مشخصه جنبش سبز که همگان بر آن توافق دارند، شرکت گسترده زنان و دختران جوان در آن است. آنها با فداکاری در خیابان حضور دارند، شعار می‌دهند، نمادهای جنبش را همگانی می‌کنند، کتک …

ادامه‌ی مطلب

… / شهاب مقربین

شهاب مقربین ‌ نمی­توانم با کلاشینکف شعر بنویسم نمی­توانم با کوکتل مولوتف نقش بزنم بر کاغذ نمی­توانم با تفنگ… تف بر تفنگ تف بر کوکتل مولوتف بر کلاشینکف بر همۀ این کلمات تف ‌ اینها شاعرانه نیستند می­خواهم از تو بنویسم اما تو را با همین کلمات نقش­کردند بر زمین.

… / نارسیس زهره نسب

‌  نارسیس زهره نسب ‌ ندای گلوی بریده­ام! شب وقتی نیست که می­خوابیم، وقتی که نمی­گویمت شب است وقتی که نمی­شنوندت شب است. نترس این گونه که با توام این گونه که با هم هستیم در دست­های به پیروزی فرازشده و پاهای دوان از مسلخی به مسلخی دیگر، بگذار بگویمت شب نمی­شود هرگز در این …

ادامه‌ی مطلب

… / شبنم آذر

  شبنم آذر ‌ خنجری درمن بود که می­دویدم  ‌ دویدنِ باهم آزادیِ کوچکی­ست.  ‌ ما به خیابان­هایمان بازگشته بودیم و اشک­هایمان طبیعی بود وسکوتمان طبیعی بود  ‌ دویدنِ باهم آزادی کوچکی­ست.  ‌ سنگی  بودیم که پرتاب می­شدیم گلوله­ای بودند که اصابت می­کردند  ‌ خنجری درمن بود که می­دویدم زخمی که به خونریزی فکرنمی­کرد ‌

خانه‌ام آتش گرفته ست / دکتر ارکیده بهروزان/ آمریکا

خانه‌ام آتش گرفته ست ‌ دکتر ارکیده بهروزان/ آمریکا ‌ بی کلمه مانده‌ام ـ بی کلمه. برای حجم این بهتی که هی اشک می‌شود و هی خشم. مدام یاد التهابی می‌افتم که توی صدای اخوان است وقتی می‌خواند : «خانه ام آتش گرفته ست ـ آتشی جانسوز…» رای‌ها را به صندوق انداختیم، انگار که به …

ادامه‌ی مطلب

… / شهاب مقربین

‌ شهاب مقربین ‌‌ اعتراف می‌کنم هرچه کردم  اشتباه بود هرچه گفتم  اشتباه بود هرچه دیدم  اشتباه بود درخت‌ها  سبز نبودند سربی بودند آسمان را  نشانه گرفته بودند ‌‌ اعتراف می‌کنم خواب دیدن‌ م  اشتباه بود بیدارشدن‌ م  اشتباه بود آن‌ها  رویاهای مخملی بودند کابوس‌ها را نمی‌دیدم ‌‌ اعتراف می‌کنم سکوت کردن‌ م  اشتباه بود …

ادامه‌ی مطلب

پشت پرده / روجا چمنکار

پشت پرده  ‌ گوشه ی جگرم! آب گل آلود بود و دود بود و هر چه قطعه ها را کنار هم می چیدیم مخروبه بزرگ تر می شد و خاک تر می شد و لای لای لای     که تمام سیاهی ها از تو دور شوند حالا چطور عصرها از خیابان های زیرو رو شده بگذرم …

ادامه‌ی مطلب