ملاقات با قونسول نگلیس
در این اثنا قونسول انگلیس نیز در همان تلگرافخانه تقاضای ملاقات کرد. او را پذیرفتم. پس از مقدماتی راجع بهامر خوزستان، ورود مرا بهاصفهان با نگرانی و احتیاط تلقی کرد، و تا یک درجه اظهار خوف و هراس نمود، که از اصفهان جلوتر نروم، و فوقالعاده سعی کرد مسافرت را بههمین نقطه خاتمه داده، بهتهران بازگردم. نوشتن تمام مذاکرات بهتفصیل میانجامد. چون زمینة مطلب روشن است شرح آن را زاید میبینم. بهطور خلاصه تصمیم قبل خود را بهاو خاطر نشان کرده و قطعاً تذکر دادم که انصرافم از این سفر غیرممکن و گوشمال دادن بهاشرار حتمی است.