شایعة کنارهگیری
در نتیجه انتشارات خارجیان و تلقینات اقلیت مجلس در تهران، مشهور شده بود که من از آمدن بهاصفهان قصدم کنارهگیری است و چون در مرکز نمیتوانستم از کار دوری بگیرم خود را بهاصفهان رسانیدهام که در اینجا از عمل کنارهجویی نمایم. این شایعه بهقدری رواج گرفته بود که حتی در هیأت وزرا هم مؤثر واقع شده و یک نفر از وزرا بهخیال اشغال مقام ریاست افتاده و بعضی بهواسطه محبت من و تذکر فعالیت من مضطرب و متاسف شده بودند. در همین باب تلگراف رمزی از سردارمعظم خراسانی وزیر فواید عامه رسید که تمنّا کرده بود من از استعفا صرفنظر کرده و راضی بهاختلال امور مملکت و پریشانی دوستان خود نگردم.
جوابی اطمینانبخش دادم و تعجب خود را از تأثیر و شیوع این اخبار ابراز داشتم و نوشتم که من عازم خوزستان و سرکوبی اشرارم و از هرزهدرایی چند نفر مفسدهجو، از خدمت مملکت و اکمال سعادت ایران صرفنظر نخواهم کرد.
قبل از حرکت اخباری از فرونت میرسید. از جمله مطالب ذیل بود:
«در چهاردهم عقرب ۳۰۰ صندوق اسلحه نو، با دو توپ وارد هندیجان شده و میان قوای خزعل تقسیم گردیده، دو کشتی بادی آذوقه آورده است. سه سفینه جنگی اروپایی بهشطالعرب آمده و در مقابل آبادان لنگر انداخته است.»
با توجه بدین اخبار چون فشنگ در اصفهان بهقدر کفایت موجود نبود، بهتهران امر دادم۵۰۰۰۰ فشنگ فوراً ارسال دارند.
راپرت تلگرافخانة اردوی زیدون
«بر حسب حکم فرمانده محترم قوای فارس و بنادر دستگاه تلگراف را کنار رودخانة زیدون آورده که راپرتهای قشونی داده شود. صبح نهم علیالطلوع فرمانده با عده بهطرف زیدون آمدند از ساعت یازده صبح جنگ شروع شد تا پنج بعدازظهر در طرف جنوبی رودخانه از «شاهبهرام» تا قلعة «خاکستری» که چندین قلعه و برج بود بهتصرف قواینظامی درآمد. عصر نیز طرف دشمن حمله نمودند شب هم بهشهر زیدون خراب، شبیخون زده از ساعت پنج صبح الی ساعت دوازده، جنگ دوام داشته، در نتیجه خزعلیان تمام فراری، تلفات زیاد، و چند نفر اسیر و چند باب چادر و چند رأس قاطر و اسب و اثاثیه بهتصرف نظامیها درآمد یک نفر نظامی و یک نفر چریک هم زخمی شده.»
ابراهیم
راپرت اردوی زیدون
از قرار خبر واصله و رؤیت هم که کردهاند برادر عبداللهخان و چند نفر دیگر و چهارپنج رأس اسب غیر از تلفات دیگر از طرف دشمن بهگلوله توپ مقتول شدهاند.