«

»

Print this نوشته

پیشدرامد چاپ دوم

پیشدرامد چاپ دوم

 هنگامی که «دیروز و فردا» دو سالی پس از انقلاب انتشار یافت با توفانی کوچک ــ ‏مانند هرچه سیاستهای تبعیدی از آن برآمده است – از حملات شروع شد. در آن ‏سالها از آن توفانها فراوان بود. ایرانیان تبعیدی در تب بیماری انقلاب می سوختند و ‏همه تعصب و کینه و ساده انگاریهای جامعه ای انقلابزده را با خود آورده بودند. ‏دشمنان پیشین که هرکدام به نوبت از زیر چرخ اسلام انقلابی به بیرون پرتاب شده ‏بودند کینه های دیرین را در فضای آزاد بیرون می جستند و در خشم و تلخکامی خود ‏به هر بهانه بر می آشفتند. آنها آنقدر نامرادی کشیده بودند که کمترین ناملایم را نمی ‏یارستند، و «دیروز و فردا» همه ناملایم بود. از نویسنده اش که بسیاری، از جان ‏بدر بردن او ناخشنود بودند و تقریباً همه می خواستند دم در کشد؛ تا نظرگاهها و ‏اندیشه هایش، که هیچ گرایش سیاسی را خوش نمی آمد. نویسنده با انگشت نهادن بر ‏بینوائی و نکبت و توحش سوسیالیسم واقعاً موجود آن سالها، و نفی نظریه های ‏توطئه، و تکیه بر دینامیسم عوامل بیشمار درون یک جامعه پویا بویژه ضعف سیاسی ‏آن، چه در ٢۸ مرداد و چه در ٢٢ بهمن، دشمنی سوزان و پایدار – و چنانکه ‏سزاوار نبرد زندگی است، نیروبخش – چپگرایان و سلطنت طلبان و «لیبرال»های ‏بیشمار را برانگیخت.‏

‏ این نخستین انتقاد از خود، نخستین بازاندیشی دور از یکسو نگری یک گرایش ‏سیاسی، هواداری پادشاهی در این مورد، از سوی یکی از دست اندرکاران می بود ‏که گرایشهای مهم دیگر تاریخ همروزگار ایران – چپ و اسلامی‎ ‎و‎ ‎ملی، لیبرال» – ‏را نیز بی نصیب نمی گذاشت. واکنشها، بلکه بازتابهای عصبی، و بیشترشان نخوانده ‏و از پیشداوری، چنان تند و دیرپای بود که نویسنده دیروز و فردا سراسر دهه هشتاد ‏را در رساله ها و کتابها و مقالات و کتابهای خود به روشنگری و پاسخ، و بسط و ‏اصلاح اندیشه‌های آن کتاب گذراند که بحث درباره صد‏‎ ‎ساله گذشه ایران را طبعاً ‏پیشتر برد و به بالا بردن سطح بحث سیاسی، که خواست همیشگی نویسنده است، ‏کمک کرد.‏

‏ اما پیام کتاب، ضرورت آشتی با تاریخ به عنوان آغازگاه نوسازی هیئت سیاسی ‏‏(‏polity‏) ایران، و ملی کردن تاریخ همروزگار ما از راه نقد واقع گرایانه و ‏غیرحزبی آن، و رسیدن به یک همرائی بر سر پاره ای اصول – ناسیونالیسم ‏نگهدارنده، مردمسالاری و عدالت اجتماعی – و دادن بخشودگی سیاسی همگانی به ‏یکدیگر، جایگیر شد. گذر زمان از پیشداوریها کاست و پذیرفتن بسیاری از اندیشه ‏های دور از ذهن و نامتعارف را آسانتر کرد و فروپاشی کمونیسم به یاری آمد. ‏امروز این کتاب را که مدتهاست نایاب شده است آسانتر می توان خواند و احتمالاً ‏هنوز سخنان در خوری در آن یافت.‏