هیچ فرد ایراندوستِ اندک آگاه به تاریخ ملت ایران نمیتواند ذرهای به این منشور احساس تعلق داشته باشد. این «منشور» همانگونه که در عنوان آن دیده میشود گستاخانه بدون نام کشور ایران و پرچم و ملت آن تنظیم و طراحی شده است! ساختار معنایی بند بند این به اصطلاح «منشور»، سخیف و مغلوط است و به جرئت میتوان گفت این متن در معنا، «منشور بر هم ریختگی کشور» ایران است.
در باره «منشور» بر هم ریختگی کشور ایران
پرویز خسروی
مضمون به غایت آشفته و ویرانگر ” منشور همبستگی و سازماندهی برای آزادی” ناتوانی جامع و کامل افرادی را به نمایش گذاشت که به هردلیل اصرار بر بالا کشیدن خود و ایستادن در جایگاهی را دارند که از هیچ جنبه ای زیبنده آنان نیست.
«رهبری سیاسی» انقلاب ملی ایران در پُرمخاطرهترین پیچ تاریخی خود، اگرچه باید از عالیترین ابزار ارتباطی مدرن سود جوید، اما در معنای دقیق آن در فضای مجازی و توییتر و لایو اینستا گرام و حتی سرِ میز مذاکره و توافق و تفاهم بین تعدادی یدککش «فالوورها» و بدتر از همه در راهروهای کاخهای ریاست جمهوریهای کشورهای غربی و یا هنگام دریافت جایزههای از پیش ردیف شده و جلسهگذاری و شعار دادن بیپایان در برابر دوربینها تامین نمیشود.
هیچ فرد ایراندوستِ اندک آگاه به تاریخ ملت ایران نمیتواند ذرهای به این منشور احساس تعلق داشته باشد. این «منشور» همانگونه که در عنوان آن دیده میشود گستاخانه بدون نام کشور ایران و پرچم و ملت آن تنظیم و طراحی شده است! ساختار معنایی بند بند این به اصطلاح «منشور»، سخیف و مغلوط است و به جرئت میتوان گفت این متن در معنا، «منشور بر هم ریختگی کشور» ایران است.
رمز پایندگی ایران در طول تاریخ قدیم و جدید خود، وحدت تاریخی و طبیعی ملت یکپارچه آن بوده است و خواهد بود.
ایران در طول تاریخ کهن خود دشمنان فراوان داشته و بدون تردید هم اکنون دشمنان آشکار و پنهان زیادی در کمین آن نشستهاند اما با اتکا به تجربه تحولات دهههای اخیر در جهان، و پیش و بیش از همه در مورد ایران، باید با صدای بلند گفت در این لحظات خطیر با میدانداری افراد متوهمی خطرات بالقوه، چند برابر، شرایط امکان ظهور خواهند یافت. میتوان تصور کرد که تار و پود این «منشور بر هم ریختگی ایران» به دستان مرئی و نامرئی تجزیهطلبانی چون مهتدی درهم تنیده شده باشد.
افرادی که در مقام تنظیم کننده «منشور» قرار گرفتهاند و در عین جاهطلبی، در اوج فروتنی میفرمایند، و، با مردم ایران تعارف میکنند و وعده باز کردن «جا» برای دیگران هم میدهند، هنوز نمیدانند که پایین کشیدن قدرت جهنمی حاکمان اسلامی چه معنایی دارد.
آن کس که میداند «قدرت» به عنوان عنصر کانونی حوزه سیاست چگونه از دست می رود و چگونه کسب میگردد، بدون تردید میداند که پرداخت و تولید همان عنصر کانونی یعنی «قدرت»، نیازمند شرایط امکانی است که در پیوند با اراده مردم ساخته و پرداخته و به تدریج مستحکم میشود و معنا مییابد.
پیروزی مرحله نهایی انقلاب ملی ۱۴۰۱ ایران تنها می تواند با حضور و نقش بی بدیل و فراگیر «رهبر سیاسی» ملی برخاسته از اراده ملت یکپارچه ایران به سرانجام رسد. با «قدرت»ی که به پشتوانه مبارزهای سخت و در تجربه زندگی تاریخی مورد احترام و اعتماد استوار مردمی در وسعت کشور ایران قرارگرفته باشد و نه توسط کسانی که بدون توضیح ضابطه انتخاب و تعیین آنان در چشم به هم زدنی توسط رسانههایی مشخص و جریانی در دانشگاه جورج تاون برای روزهای مبادا علم شدند و در حالی که حتی نمیتوانستند نامی برخود بگذارند از طریق رسانههای دیگر با جنجال غریبی «هویت» بینام یافتند. تردید نداشته باشیم که این تلاشهای مغرضانه پنهان و آشکار به دنبال مینگذاری در قلب پیکر کشور ـ ملت کهنسال ایران است، مینهایی که اینبار به یاری «وجدان بیدار» ایرانیان از نزدیک و دور، از هر گوشهای از این گیتی خنثی و بیاثر خواهند شد.