«

»

Print this نوشته

آقای نوری‌زاده! ایران چند هزار ساله در “انتظار” چیست؟ / پرویز خسروی

نوری‌زاده در کشف بزرگی ضمن بر شمردن “ویژگی‌های اپوزیسیون ایران در داخل و خارج کشور از “آیت‌الله‌زاده سکولار ملی” تا انواع و اقسام “گروه‌های قومی” هم‌چون “کومله” و “جنبش تضامن (همبستگی) عرب‌های ایرانی و…” و مقایسه آن با “اپوزیسیون عراق”، به “چاره درد وطن، جدایی دین از حکومت، و برابری نژادی و جنسی و مذهبی” اشاره می‌کند و با ناامیدی از بی‌توجهی و سستی دولت‌های خارجی در حمله به ایران و با فغان از ناکامی مخالفین “آخوندها” در خارج از کشور در برپایی “اپوزیسیون”ی هم چون مدل عراقی‌ها، زانوی غم به بغل گرفته و… در شرایط پر مخاطره کنونی کشور واحد کهن سال ایران در عمل راه تجزیه ایران را نشان و بشارت می‌دهد.

‌ ‌

آقای نوری‌زاده !

ایران چند هزار ساله در “انتظار” چیست؟

پرویز خسروی

‌ ‌

اگر تا کنون افاضات جدید علیرضا نوری‌زاده تحت عنوان: “اپوزیسیون در انتظار کیست؟” را نخوانده‌اید، پیشنهاد می‌کنم حتما بخوانید.

آقای نوری زاده که در بیش از چهار دهه پیش هم عناوین و القاب پر طمطراقی یدک می‌کشید، به کلی فراموش کرده و یا خود را به فراموشی زده است که چه درس‌های ویرانگری در جایگاه “شاعر و مترجم” به گروه‌هایی از جوانان ایرانی داده است، ذکر نشانه‌هایی هر چند اندک از “آموزه”های ایشان به قصد یادآوری شاید اتلاف وقت نباشد.

ایشان نباید فراموش کرده باشند که در مقام “شاعر و نویسنده و مترجم” از شمار “معلم”هایی بوده است که در ستایش مرشد خود، جلال آل احمد، برایش عنوان «جلال اهل قلم» برگزید و به قصد ایجاد هیجان‌ها و شورش‌های کور که سرانجام منتهی به انقلاب اسلامی شد، به نام نامی «جلال اهل قلم» سخن آغاز کرد. کسی که به گفته خود نوری‌زاده «جوانه فلسطین را در ذهن او «شکوفه» کرده بود.

نوری‌زاده که با سرودن چند بیتی “شعر” و ترجمه اشعاری از “محمود درویش” به گروه‌های وسیعی از جوانان ایرانی، سینه‌زنی برای فلسطین را یاد داد و در خیالات خود با فریاد “شمشادهای خونین شهریور” متوهمانه نوید درختان زیتون “فلسطینی” را برای جمعیتی بی‌خبر از همه‌چیز و همه‌جا سرداد، بعید می‌نماید هنوز هم فهمیده باشد که چگونه با سایر رفقای “اهل قلم” بر نخستین جرقه‌ها آتش ویرانگر انقلاب اسلامی بنزین ریخته است.

آقای نوری‌زاده که پس از کلی صغری و کبری چیدن‌گویی به کشف بزرگی نائل شده است و تازه “چاره درد وطن را جدایی دین از حکومت” فهمیده، نباید فراموش کرده باشد که به عنوان “اهل قلم” و بیشتر از سهم خود از هموار کنندگان راه انقلاب اسلامی و از سربازان «فکر» ادغام “دین درحکومت” به جای حکومت عرفی دوران پهلوی بوده است. و شگفت آن که امروز هم پس از چهار دهه باز هم ناآموخته با جسارتی بی‌بدیل و به واقع عوام‌فریبانه زیر عبارت پُر خریدار امروزی، یعنی “جدایی دین از سیاست” به خوانندگان خود “رهنمود”هایی ارائه کرده است و با صراحتی باور نکردنی برای آینده ایران باز هم نسخه پیچی می‌کند.

باید به آقای نوری‌زاده که به ظاهر تنها عربی‌دان ایرانی است و به همین دلیل آشنایی با زبان عربی شاغل در نزد عرب‌هاست، یاد آور شد که در پاسخ به پرسش خود تحت عنوان : “اپوزیسیون در انتظار کیست؟” به جوابی که بیشتر به خوابی آشفته می‌ماند دست یافته است. نوری‌زاده در کشف بزرگی ضمن بر شمردن “ویژگی‌های اپوزیسیون ایران در داخل و خارج کشور از “آیت‌الله‌زاده سکولار ملی” تا انواع و اقسام “گروه‌های قومی” هم‌چون “کومله” و “جنبش تضامن (همبستگی) عرب‌های ایرانی و…” و مقایسه آن با “اپوزیسیون عراق”، به “چاره درد وطن، جدایی دین از حکومت، و برابری نژادی و جنسی و مذهبی” اشاره می‌کند و با ناامیدی از بی‌توجهی و سستی دولت‌های خارجی در حمله به ایران و با فغان از ناکامی مخالفین “آخوندها” در خارج از کشور در برپایی “اپوزیسیون”ی هم چون مدل عراقی‌ها، زانوی غم به بغل گرفته و با کلمات و واژگانی بی‌معنا در صورت ژورنالیسمی مبتذل و وارد کردن شعارهای “ادبی” به منطق حوزه سیاست و قدرت، هم چون زمانی که “سیاست” را عین دیانت تلقی می‌کرد، آن هم در شرایط پر مخاطره کنونی کشور یکپارچه کهن سال ایران در عمل راه تجزیه ایران را نشان و بشارت می‌دهد.