“آیندگان“ روزنامه صبح را وارد تصویر مطبوعات كرد / گفتگویی با داریوش همایون

فیروز گوران روزنامه‌نگار قدیمی دیروز 30 خرداد در تهران درگذشت. یاد او را گرامی می‌داریم و در یابودش گفتگوی وی با زنده یاد داریوش همایون را به نقل از فصلنامه تلاش شماره 18 بار دیگر در اختیار خوانندگان قرار می‌دهیم. این مصاحبه برای نخستین بار در روزنامه آیندگان، چهارم دی‌ماه 1352 منتشر شده بود.

‌ ‌

gooran 3

گفتگویی با داریوش همایون

 

“آیندگان“ روزنامه صبح را وارد تصویر مطبوعات كرد

این گفت‌وگو با داریوش همایون داستانی دارد که آوردن آن در مقدمه بر جاذبه آن خواهد افزود. مصاحبه را فیروز گوران، روزنامه‌نگار مشهور، سی سال پیش انجام داده و در روزنامه آیندگان روز سه‌شنبه چهارم دی‌ماه 1352 چاپ‌شده است. گوران می‌گوید یکی دو ماه بود وارد روزنامه آیندگان شده بودم، کار مشخصی نداشتم و این وضع خوشایند من نبود. یک‌شب نزد همایون رفتم و گفتم که من به حال روزنامه مفید نیستم و اجازه بدهید مرخص شوم. گفت نه، وجود شما بسیار هم سودمند است. ولی من می‌دانستم که مفید نیستم و مانده بودم که چه بکنم که سودمند واقع شوم. روز بعد فکر یک مصاحبه با خود همایون به سرم زد و شب‌هنگام موضوع را با او در میان گذاشتم. پذیرفت. قرار مصاحبه گذاشته شد. در شروع مصاحبه به آقای همایون گفتم تنها شرط من در این گفت‌وگو این است که هرگاه من سئوالی داشتم که شما نخواستید جواب بدهید، اجازه بدهید سئوال چاپ شود و به‌جای پاسخ نوشته شود به این سئوال جواب نمی‌دهم. بازهم پذیرفت. وقتی مصاحبه انجام شد و آن را نوشتم اسم خودم را چنانکه رسم است در بالا یا پایین مصاحبه نگذاشتم. تصورم این بود که مسئول یا دبیری که آن را می‌خواند و به چاپ می‌‌سپرد، اسم خواهد گذاشت. این به راه و رسم کار و نیز به فروتنی در کار روزنامه‌نگاری نزدیک‌تر بود چراکه وقتی دبیری روی نوشته‌ای اسم نویسنده را می‌گذاشت به نحوی ارزش آن کار را تأیید می‌کرد. اما گذشته از ارزش‌گذاری، در این مصاحبه بخصوص حتماً باید نام مصاحبه‌کننده ذکر می‌شد چراکه بدون آن، این معنی را می‌داد که صاحب روزنامه‌ای با خودش مصاحبه کرده و در روزنامه‌اش چاپ کرده است. همایون به چنین کارها نیازی نداشت. به‌هرحال وقتی روزنامه منتشر شد دیدم اسم ندارد. من ناراحت شدم و همایون هم خیلی اوقاتش تلخ شد. مرا خواست که این چیست؟ خیلی بد شده بود. جوابی برای آن نداشتم ولی بلافاصله گفتم آقای همایون امشب اسم می‌‌گذارم. گفت تمامش چاپ‌شده است امشب روی چه اسم می‌‌گذارید؟ گفتم من درباره آیندگان با چند تن ازجمله عباس مسعودی، مصطفی مصباح زاده، علی‌اصغر حاج سید جوادی، سالور ( استاندار کرمان ) و … مصاحبه کرده‌ام که در دنباله مصاحبه شما چاپ خواهد شد. خوشش آمد گفت بارک‌الله و از اوقات تلخی‌اش کاسته شد. روز بعد آن مطالب با امضای من چاپ شد.

اما گذشته از این حکایت، که درواقع داستان شروع کار فیروز گوران در روزنامه آیندگان است، امروز در بازخوانی مصاحبه، برجستگی‌های آن بعد از سی سال نمایان‌تر می‌‌شود. همایون علاوه بر آنکه وضع و موقع روزنامه آیندگان را در آن روزگار مشخص می‌‌کند در ارتباط با روزنامه و روزنامه‌نگاری و رابطه دولت با آن سخنانی بر زبان می‌‌راند که هنوز و همچنان درخشان است. سخنانی مانند «برخورد با مقامات و دستگاه حکومتی جزو طبیعت کار روزنامه‌نگاری زنده و فعال است و از آن نباید هراسید»، «می‌‌شود جانبدار بود و بی‌غرض ماند»، «بزرگترین کمک دولت به مطبوعات باید دادن خبر و اطلاعات باشد و نرنجیدن از مطبوعات»، «مطبوعات ایران آیینه تمام نمای جامعه ایرانی است و بیش از جامعه ایرانی نقطه‌ضعف ندارد» هنوز هم در جامعه ایرانی راست می‌‌آید و درست و بجاست. عنوان مصاحبه اشاره به نقش روزنامه آیندگان در عادت دادن خوانندگان به روزنامه صبح دارد که در آن زمان معمول نبود: «آیندگان روزنامه صبح را وارد تصویر مطبوعات کرد».

***

گفتگویی با داریوش همایون

 

“آیندگان“ روزنامه صبح را وارد تصویر مطبوعات كرد

“آیندگان“ وارد هفتمین سال فعالیت مطبوعاتی‌اش شده است. زمان چه زود می‌‌گذرد. انگار همین دیروز بود كه می‌‌گفتند: “یك روزنامۀ جدید باهدف و برنامه جدید قرار است منتشر شود، و امروز هفت سال از آن زمان كه این شایعه در محافل مطبوعاتی حاكم بود می‌‌گذرد.

سرانجام “آیندگان“ منتشر شد و تا به امروز هم دوام كرده است درحالی‌که برنامه‌ها و هدف‌ها برای آینده‌اش دارد.

یک‌وقت بود كه توی مملكت ما هركس كه سواد خواندن و نوشتن داشت و صدالبته اگر “نفوذ“ هم داشت می‌‌توانست امتیاز “روزنامه“ بگیرد و حال‌آنکه همین فرد سال‌ها می‌‌گذشت تا می‌‌توانست روزنامه‌نویس بشود. اما بعد‌ها این وضع دیگر گون شد و گرفتن امتیاز روزنامه كار آسانی نبود. “آیندگان“ در چنین دورانی صاحب‌امتیاز شد و منتشر گردید. همین مسأله و همین موقعیت حرف‌ها و بحث‌ها و سئوال‌هایی پیش كشید كه هنوز هم کم‌وبیش ادامه دارد.

در این شش سال “آیندگان“ چه كرده است؟ چه هدفی داشته و چه آرمان‌هایی را می‌‌خواهد تعقیب كند. من جدیدترین عضو تحریریه آیندگان هستم كه در آستانه هفتمین سال عمرش به بچه‌های قدیمی‌ اضافه شدم.

مثل فلان كارمند و فلان دانشجو كه “روزنامه“ می‌‌خوانند ـ می‌‌خواهند آیندگان بخوانند یا روزنامۀ دیگر. سئوال‌های متعددی برایم مطرح است كه چطور شد “آیندگان“ منتشر شد. تا به امروز چه كرده و فردا چه می‌‌خواهد بكند؟

می‌‌نشینم پای صحبت داریوش همایون بنیادگذار آیندگان ـ و همه‌کاره امروزِ آیندگان ـ به این امید كه به سئوال‌هایم پاسخ دهد و صریح هم پاسخ بدهد.

***

ــ شما ابتدا “نویسنده“ بودید و نه “ناشر“ چه انگیزه‌ای باعث شد كه در جرگه ناشران در بیائید؟ـ (البته منظورم انتشار روزنامۀ آیندگان نیست بلكه می‌‌خواهم جواب بدهید كه چطور شد تصمیم گرفتید “ناشر“ باشید)

داریوش همایون ـ دو دلیل داشت. یكی اینكه مرا از نویسندگی بیرون كردند و جائی برایم باقی نگذاشتند و دیگر اینكه دیدم با انتشار یك روزنامه بیشتر می‌‌توانم به هدف‌هائی كه در نویسندگی آنها را تعقیب می‌‌كنم خدمت كنم. خاصه كه ناشر بودن آسیب زیادی به كار نویسندگی‌ام نمی‌‌زند.

ــ آیا اتفاق افتاد كه درگذشته ـ آن زمان كه نویسنده بودید ـ نوشته‌هائی از شما نه بخاطر محدودیت‌هائی خاص بلكه صرفاً بخاطر سلیقه یا منافع ناشر چاپ نشود ولی امروز نظائر همان نوشته را چون ناشر هستید چاپ كنید؟ اگر چنین موقعیت‌هائی امروز در مقام “ناشر“ برای شما وجود دارد با چه سیاست و روشی آیندگان را منتشر می‌‌كنید؟

داریوش همایون ـ با آنكه در دوره نویسندگی از آزادی قابل ملاحظه‌ای برخوردار بودم بهرحال اختلاف نظرها و سلیقه‌هائی بود كه برد نویسندگی مرا محدود می‌‌كرد. در شش سال آیندگان مقالات بسیار نوشتم كه اطمینان دارم در هیچ روزنامه مهم دیگری نمی‌‌توانستم آنها را انتشار دهم و همین نكته دوم از جهت نشان دادن روش و سیاست آیندگان بسیار پرمعنی است.

ـ می‌‌خواهید بگوئید محدودیت بود اما نه آنقدر ـ یعنی ناشر بنابر مقتضیات خاص خودش كم یا زیاد می‌‌كند؟

داریوش همایون ـ تا آنجا كه به من و طرز تفكر من ارتباط دارد می‌‌توانم بگویم این محدودیت‌ها بیشتر ناشی از خود مطبوعات است. ممكن است نویسنده دیگری باشد كه محدودیت دیگری داشته باشد ولی من كمتر احساس كردم.

ـ بدون هیچ برخوردی؟

داریوش همایون ـ مقصودتان از برخورد چیست؟

ــ مثلاً، مطلبی را بشود نوشت و صلاح هم باشد ولی نویسنده یا ناشری با وجود اعتقادش صرفاً باین خاطر كه مبادا مسأله‌ای را پیش بیاورد یعنی برخوردی بوجود بیاورد از انتشارش جلوگیری كند.

داریوش همایون ـ بنظر من شخص باید وضع خود را چه برای خودش و چه دیگران صددرصد روشن كند. در آنصورت آزادی‌هائی خواهد یافت كه در شرایط دو دلی و ابهام و نگهداشتن همه جوانب بدان نخواهد رسید. من خیال می‌‌كنم ما در آیندگان موضع خود را بخوبی روشن كرده‌ایم از این رو گفتارمان از صراحتی برخوردار است كه شاید در همه جا مانند نداشته باشد.

ــ چطور شد كه به فكر انتشار “روزنامه“ افتادید و نه نشریۀ دیگری مثل “مجله“ یا “ماهنامه“ وو…؟

داریوش همایون ـ آنچه مورد نظر من بود یك نشریه فراگیرندۀ همه جنبه‌های زندگی جامعه ایرانی در رتبه اول و گسترش دادن فضای فكری مردم از طریق آشنا كردنشان با تحولات دنیای خارج در رتبه دوم بود. پیداست كه چنین وظیفه‌ای از یك روزنامه بهتر ساخته است تا نشریات دیگر. من در پی حداكثر ارتباط جامعه خود بودم و روزنامه این ارتباط را بهتر از یك مجله و یا نشریه دیگر تأمین می‌‌كند ـ اگر بپذیریم كه اشكال عمده فرهنگی جامعه ایرانی كم بودن اطلاعات است، روزنامه را بهترین وسیله اطلاعاتی خواهیم شناخت.

ــ با چه مقدار سرمایه “آیندگان“ را پی‌ریزی كردید؟

داریوش همایون ـ 10 میلیون ریال

ــ می‌‌توانم بپرسم این سرمایه را از كجا آوردید؟ البته قصد طرح از كجا آورده‌ای ندارم! ـ در آن زمان، یعنی شش سال پیش و حتی امروز، هیچ نویسنده‌ای كه اسیر ناشر است چنین سرمایه‌ای نداشت و ندارد.

داریوش همایون ـ ما شركت تشكیل دادیم و این 10 میلیون ریال هم در طول چندین ماه بتدریج پرداخت شد كه قسمتی از آن از محل حقوق‌هائی بود كه مدیران شركت دریافت نكردند و به حساب سرمایه گذاشتند.

ــ اینكه شش نفر آنهم در آنزمان طی چند ماه بتوانند 10 میلیون ریال جمع كنند برای من قانع كننده نیست.

داریوش همایون ـ چطور ممكن است پنج شش نفر دور هم جمع شوند و نتوانند یك میلیون تومان تعهد كنند؟

ــ از این مسأله می‌‌گذرم سئوال دیگری را طرح می‌‌كنم. در اولین روزهای انتشار آیندگان و حتی هفته‌ها قبل از تدارك انتشار “روزنامه“ در محافل مطبوعاتی شایع بود كه یك روزنامه رقیب برای روزنامه‌های پرسابقه عصر می‌‌خواهد منتشر شود. آیا هدف چنین رقابتی بود؟ در اینصورت و یا بهرحال چرا “صبح“ را برای انتشار آیندگان انتخاب كردید؟ توجه دارید كه مردم ما عادت دارند یا عادت داده شدند كه “عصر“ روزنامه بخوانند.

داریوش همایون ـ ما به قصد رقابت با اطلاعات و كیهان انتشار نیافتیم. اگر چنین قصدی در میان بود می‌‌بایست آنها را الگوی كار خود كنیم. قصد ما انتشار روزنامه‌ای بكلی متفاوت بود از جمله از نظر ساعت انتشار. برای ما این حالت غیر طبیعی بود كه مطبوعات ایران، مطبوعات عصر باشد و صبح روزنامه نداشته باشد.

   اما، صبح با طبیعت روزنامه ما هم سازگارتر بود. روزنامه صبح معمولاً جدی‌تر است. روزنامه بحث و اظهار نظر و تحلیل است زیرا فرصت بیشتر دارد. این خاصیتی است كه در همه جای دنیا روزنامه صبح در برابر عصر دارد. با این استدلال، انتخاب صبح برای ما كاملاً طبیعی بود هر چند همۀ امكانات مطبوعاتی ایران در طول دهه‌ها متوجه روزنامه‌های عصر و نیازهای آنها شده بود.

ــ گفتید روزنامه‌های صبح معمولاً جدی‌تر است. می‌‌شود بیشتر و رساتر توضیح بدهید؟ مقصودتان از جدی‌تر چیست؟

داریوش همایون ـ جدی‌تر از یك نظر باین معنی كه می‌‌كوشد به مطالب همانقدر اهمیت بدهد كه واقعاً دارند. “حس انداز“ بیشتری دارد و كمتر در پی سرگرم كردن است.

ــ من فكر می‌‌كنم این چیزی نباشد كه روزنامه‌های عصر نتوانند از عهده انجام آن بر بیایند. توضیح بیشتری می‌‌خواهم.

داریوش همایون ـ چطور ـ یعنی روزنامه‌های عصر به راهی غیر از روزنامه‌های صبح رفته‌اند. در غرب كه روزنامه‌نگاری از آنجا برخاست، روزنامه‌های صبح 200سالی برتری داشتند و وقتی روزنامه‌های عصر پیدا شدند بازار خود را در میان خوانندگان متفاوتی، توده‌هائی كه انقلاب صنعتی به صحنه آورده بود جستجو كردند و آن توده‌ها بیشتر سرگرمی‌ می‌‌خواستند و به روزنامه‌های صبح كه بطور سنتی جدی‌تر بودند كمتر توجه داشتند. در ایران، ایران 50سال پیش همین رویاروئی میان روزنامه‌های صبح و عصر وجود داشت. اما روزنامه‌های صبح آن دوران در برابر رقیب عصر خود دوام نیاوردند، مطبوعات ایران ماند و یك روزنامه عصر كه سلیقه و برداشت خود را به روزنامه عصر رقیب خود كه سال‌ها پس از آن آغاز به انتشار كرد به وام داد. روزنامه‌های عصر در ایران تا مدت‌ها همه مطبوعات روزانه فارسی بودند و ناگزیر كوشیدند همه چیز برای همه كس باشند.

   ما از همان آغاز كار سعی در برگزیدن گروه‌های خوانندگان خود كردیم. گروه‌هائی كه در شماره محدودترند و محدودتر خواهند ماند ولی ما میل داریم آن گروه‌ها را مخاطب خود داشته باشیم.

ــ آقای همایون، بقول معروف حرف توی حرف آمد. من قبلاً سئوال كرده بودم كه با چه سیاست و روشی “آیندگان“ را انتشار دادید و دنبال كردید؟ هنوز جوابم را نگرفتم.

داریوش همایون ـ در همان سئوال پنج باین مسأله پاسخ دادم. جوابم را اگر با دقت مرور كنید متوجه

می‌‌شوید. نیازی به توضیح بیشتر نیست.

ــ چرا در “آیندگان“ سرمایه‌گذاری نمی‌‌كنید با توجه باین نكته كه ما امروز در مملكتی زندگی می‌‌كنیم كه اگر بخواهیم هركار “آزاد“ را شروع كنیم احتیاج به سرمایه‌گذاری سنگین داریم وگرنه می‌‌رویم توی شكم “رقیب“ كه سرمایه بیشتری دارد.

داریوش همایون ـ گفتم ما با 10 میلیون ریال كارمان را شروع كردیم. بعد برای پایه‌گذاری چاپخانه‌مان قرض كردیم و چون سرمایه اولیه روزنامه در همان یكسال اول از بین رفت و روزنامه تا مدت‌ها ضرر می‌‌داد ما به وام گرفتن ادامه دادیم تا جائی كه سه سال پیش میزان وام‌های ما به 25میلیون ریال رسید. از آن به بعد ما بیش از آنكه در فكر گسترش روزنامه باشیم به بازپرداخت وام‌ها پرداخته‌ایم. و امروز در حدود یك سوم بدهی‌های ما باقی مانده كه مهمترین مانع را در سر راه سرمایه‌گذاری‌های تازه تشكیل می‌‌دهد.

ــ ارزش فعلی “آیندگان“ چقدر است؟

داریوش همایون ـ می‌‌شود گفت 5برابر سرمایه اولیه‌اش.

ــ چطور با این سرمایه توانستید در چنین شرایطی كه سرمایه‌گذاری‌های سنگینی در دیگر مطبوعات شده است مقاومت كنید؟

داریوش همایون ـ ما كمی‌ سرمایه‌مان را با گذاشتن وقت و نیرو و زندگی خودمان جبران كردیم و همچنان داریم می‌‌كنیم.

ــ آیندگان در گذشته چه مشكلات مالی داشت یا هم اكنون دارد. این مشكلات اثری در انتشار و موقعیت روزنامه گذاشت؟

داریوش همایون ـ ما زمانی بود كه چهار ماه حقوق كاركنان آیندگان را نتوانستیم بدهیم و بالاخره هم در برابر بدهی به كاركنان سفته دادیم و همكاران ما، اكثریت بسیار بزرگ‌شان ، در چنان شرایطی تحمل كردند و به همكاری‌شان ادامه دادند و اگر جبرانی وجود داشت برای مشكلات مالی ما همین صمیمیت همكاران آیندگان یود.

ــ رابطه “آیندگان“ با مردم و كسانی كه این روزنامه را می‌‌خوانند چطور است؟ با دولت و دستگاه‌های مملكتی چه رابطه‌ای دارید؟

داریوش همایون ـ همان است كه همه روزنامه‌های دیگر.

ــ آیا به مواردی برخورد كردید كه از نظر چاپ مطلب یا خبر یا مقاله‌ای دچار مخاطراتی بشوید یعنی به نوعی و به نحوی از انحا با مقام یا دستگاهی از دستگاه حكومتی مملكت برخورد داشته باشید؟

داریوش همایون ـ چه بسیار. با تقریباً همه اركان‌های اجرائی حكومت و سازمان‌ها و موسسات مختلف مواردی پیش آمده است كه مطالب آیندگان یا سوءتعبیر شده است و یا بر آن مقامات خوش نیامده است. این جزو طبیعت كار روزنامه‌نگاری زنده و فعال است و از آن نباید هراسید. واكنش‌های دستگاه‌ها و مقامات نیز همیشه در حدی بوده كه لازمه كار روزنامه‌نگاری در جامعه‌ای مانند ایران است.

ــ می‌‌گویند روزنامه‌نویس در بازگو كردن خبر باید بی‌طرف باشد. آیا چنین چیزی امكان دارد؟ آیا در همۀ كشورها و در همۀ موقعیت‌ها این امكان هست و اگر نیست یا نباشد نقش یك روزنامه‌نویس ـ مثلاً در آیندگان‌ ـ چیست؟

داریوش همایون ـ بیطرفی محض نه در روزنامه‌نگاری و نه در سیاست امكان‌پذیر است. همیشه محدودیت‌های سیاسی یا مالی یا ملاحظات شخصی هستند كه بیطرفی شخص و بیطرفی روزنامه‌نگار را كم و بیش محدود می‌‌كنند.

   هنر و توانائی روزنامه‌نگار مسئول در آن است كه از میان همه این محدودیت‌های ناگزیر راهی هرچه بیطرفانه‌تر بیابد. ما بسهم خود در آیندگان می‌‌كوشیم از هدف بیطرف بودن بمعنی بیغرض بودن دور شویم. اما بیطرف بودن بمعنی بی‌تفاوت بودن را نمی‌ پذیریم. ما بویژه در مسایلی كه كمترین ارتباط با منافع ملی ایران دارد بشدت جانبدار هستیم. اما می‌‌شود جانبدار بود و بیغرض ماند.

ــ در مقام یك روزنامه‌نویس و نیز ناشر مسئول نسبت به احزاب فعلی مملكت چه نظری دارید؟

داریوش همایون ـ من طرفدار حزبی كردن سیاست ایران بوده‌ام و هستم. من با پاره‌ای احزاب كه در ایران بوجود آمده‌اند سخت مخالف بودم و نقش حزب بعنوان چهار چوبی برای بسیج سیاسی توده‌های مردم ایران لازم است.

   روزنامه آیندگان بی‌آنكه وابستگی به هیچ حزب و دسته و جمعیتی داشته باشد كوشش‌های سازنده همه احزاب را پشتیبانی می‌‌كند و از انتقاد نقطه‌های ضعف و نارسائی‌های آنان نیز روگردان نیست. احزاب نیز مانند مطبوعات وسایل حتمی‌ پرورش سیاسی جامعه‌اند.

ــ آیا گرایشی به هیچیك از احزاب دارید ـ با توجه باین مسأله كه احیاناً ممكن است باریك‌بینی‌ها و سیاست‌هائی خاص یكی داشته باشد و دیگری فاقد آن باشد؟

داریوش همایون ـ من در برابر احزاب كم و بیش بیطرف هستم و منتظرم احزاب به پایه‌ای از تكامل و پیچیدگی برسند كه تفاوت‌های میان‌شان آشكار شود و اگر در این راه از آیندگان خدمتی ساخته باشد بی‌تردید خدمتی است كه با میل انجام خواهد داد.

ــ نظرتان در مقام یك روزنامه‌نویس مسئول در باره دولت چیست؟

داریوش همایون ـ حكومت كنونی بهترین حكومتی است كه من در 30ساله آشنائی‌ها و آگاهی‌های سیاسی خود شناخته‌ام. حكومتی است برخوردار از درجه بالائی از دوام و استمرار با منابع بی‌مانندی در اختیارش كه سهم بزرگی در اجرای برنامه‌های انقلاب اجتماعی ایران داشته است و اكنون بحق از میوه‌های كوشش‌های گذشته بهره‌مند می‌‌شود.

   روند عمومی‌ این حكومت بربالا رفتن سطح مدیران و مسئولان بوده است در طول تغییرات و ترمیم‌های بیشمار استعدادهای تازه‌ای بحكومت جلب شده‌اند و این گرایش است كه احتمالاً باید ادامه یابد و تشدید شود شخص رئیس دولت یكی از برجسته‌ترین استعدادهای سیاسی سال‌های اخیر ایران است و اطمینان شاهنشاه و قدرت كار یك دستگاه حكومتی گسترش یافته و پشتیبانی سازمانی بزرگترین حزب سیاسی كشور را با خود دارد. از این مجموعه كارهای بزرگ برخاسته است و برخواهد خاست. ولی ما در شرایطی هستیم كه هر چیز را می‌‌توانیم و باید بسیار بهتر كنیم.

ــ در مورد حزب “مخالف“ چه نظری دارید؟

داریوش همایون ـ من به حزب مخالف یا اقلیت در صورت كنونی آن بسیار امیدوارتر از گذشته‌ام. حزب مردم تا كنون بخود فرصت نداده بود كه بصورت یك حزب مخالف واقعی درآید. مقصود من از حزب مخالف واقعی حزبی است كه بالقوه جانشین باشد و بالفعل انتقاد كننده و راهنمای حكومت. اكنون بنظر می‌‌رسد دارند به حزب مردم این فرصت را می‌‌دهند كه به چنان صورتی درآید. من امیدوارم حزب مردم در این راه موفق‌تر از گذشته باشد.

   وجود یك حزب نیرومند مخالف برای سلامت نظام سیاسی جامعه سودمند است و كار حكومت را در نهایت امر بهبود خواهد داد. ما در ایران لازم نیست پیكارهای تلخ و بنیان‌كن حزبی پاره‌ای جامعه‌های دیگر را تجربه كنیم و در نظام سیاسی ایران چنین تجربه‌ای ممكن بنظر نمی‌‌رسد ولی درجه‌ای از رقابت‌های حزبی به گسترش سیاسی ایران كمك خواهد كرد.

ــ مطبوعات مملكت در چه سطحی هستند؟

داریوش همایون ـ مطبوعات ایران آئینه تمام‌نمای جامعه ایرانی هستند. ما چهره خود را در مطبوعات می‌‌بینیم و آن را نمی‌‌پسندیم و شاید بهمین جهت زیاد در آن نمی‌‌نگریم. مطبوعات ایران بیش از جامعه ایرانی و بیش از قشرهای گوناگون جمعیت ایران نقطه ضعف ندارند.

   باید امیدوار بود همپای تكامل و تعالی جامعه ایرانی مطبوعات شایسته‌تر و بهتری نیز داشته باشیم.

ــ معمولاً ناشران ـ تیراژ روزنامه‌شان را فاش نمی‌‌كنند. به چه علت نمی‌‌دانم ـ شما اگر حساسیتی در این مورد بخصوص ندارید می‌‌توانید تیراژتان را اعلام كنید؟

داریوش همایون ـ ما به 30هزار نسخه در روز رسیده‌ایم.

ــ این تیراژ در طی 6سال گذشته نوسان زیادی نداشت؟

داریوش همایون ـ مسیر پیشرفت ما پیوسته بود ولی گاه تندتر رفته‌ایم. در مورد یك روزنامه خبری معمولاً دوره‌های پرهیجان خبری با پیشرفت‌های نمایان‌تر همراه می‌‌شود. ما در 6سال گذشته چند دوره پرهیجان خبری داشته‌ایم كه آخرین آن جنگ اكتبر خاورمیانه بود.

ــ می‌‌شود قیاس نسبی از 30هزار تیراژ آیندگان با تیراژ كثیرالانتشارترین روزنامه مملكت بكنید؟

داریوش همایون ـ من از تیراژ واقعی روزنامه‌های دیگر اطلاع ندارم ولی می‌‌دانم كه روزنامه‌های دیگری با تیراژ بسیار بیش از آیندگان انتشار می‌‌یابند.

ــ نمی‌‌توانید بگوئید كه از نظر تیراژ در میان روزنامه‌ها در چه نسبت و موقعیتی قرار دارید؟

داریوش همایون ـ ما باید سومین روزنامه كشور باشیم.

ــ اولین شماره آیندگان با چه تیراژی منتشر شد؟

داریوش همایون ـ اولین شماره آیندگان حدود 5هزار فروش رفت.

داریوش همایون ـ من پرسیدم با چه تیراژی منتشر شد شما گفتید 5هزار فروش رفت!

داریوش همایون ـ تیراژ روزنامه را باید همان دانست كه به فروش می‌‌رود نه آن كه منتشر می‌‌شود.

ــ آیا “آیندگان“ را روزنامه موفقی می‌‌دانید؟ ـ موفق به معنی “واقعی“ كلمه نه اینكه فرضاً بگوئید چون تیراژش 6برابر شده موفق است. در این صورت ممكن است كسی بگوید اگر با سیاست و روش دیگری منتشر می‌‌شد تیراژش 60برابر می‌‌شد.

داریوش همایون ـ آیندگان در وظایفی كه برای خود قرار گذاشت چنانكه انتظار داشتیم موفق نبوده ولی ما بیش از اندازه خوش‌بین بودیم و مطابق معمول مشكلات را دست‌كم می‌‌گرفتیم. با توجه به امكانات روزنامه می‌‌توان آن را موفق دانست. انتشار آیندگان بی‌خودستائی یكی از نقطه‌های برگشت تاریخ مطبوعات فارسی به قلم خواهد رفت. ما نه تنها بار دیگر روزنامه صبح را وارد تصویر كردیم. شیوه تازه‌ای از روزنامه‌نگاری ارائه دادیم كه هم در روزنامه‌های موجود تأثیر كرد و هم از روزنامه‌هائی كه پس از آیندگان آمده‌اند و می‌‌آیند.

   در آنچه مربوط به پرورش و گسترش سیاسی جامعه ایرانی می‌‌شود تصور می‌‌كنم آیندگان بیش از امكانات خود خدمت كرده است و سهم داشته است.

   در زمینۀ فرهنگی آیندگان بی‌تردید از همۀ روزنامه‌های دیگر هم بیشتر كوشیده است و هم بیشتر سودمند بوده است. با توجه باین سرجمع، من و همكاران دیگر آیندگان از 6سال گذشته خود ناراضی نستیم.

ــ پاره‌ای معتقدند كه آیندگان در ماه‌های اول انتشار و حتی سال اول درخشان‌تر از امروز بود. عقیده شما در این مورد چیست؟

داریوش همایون ـ آیندگان در نخستین ماه‌های خود چنان برداشت تازه‌ای عرضه كرد كه ناگزیر تأثیر ذهنی تند آن تا به امروز مانده است. امروز مردم همان برداشت را در آیندگان تازه نمی‌‌یابند و آن تأثیر ذهنی را به اكنون انتقال نمی‌‌دهند.

   ممكن است كه آیندگان در طول سال‌ها پاره‌ای تندی‌ها و تیزی‌های خود را از دست داده باشد ولی در برابر آن جامعیت و تجربه و بینش عمیقتر بدست آورده است. از نظر فن روزنامه‌نگاری شك ندارم كه آیندگان امروز در سطحی بالاتر از گذشته خود قرار دارد.

ــ آیا دولت می‌‌تواند و باید برای تقویت و رشد مطبوعات تسهیلاتی بوجود بیاورد كه تا كنون نیاورده است و نمی‌‌آورد؟

داریوش همایون ـ می‌‌تواند یك دستگاه پخش مركزی بوجود بیاورد برای اینكه ما یك توزیع مطبوعات نداریم و هر روزنامه ناگزیر است برای خود یك دستگاه پرهزینه و ناكارآمد توزیع برپا كند و این كاری است كه تنها از دولت برخواهد آمد.

   دولت تا كنون در این مورد كاری نكرده است و ما با همان شیوه‌های عقب مانده و ناكافی توزیع سروكار داریم. بدون یك توزیع درست، مطبوعات ایران نخواهند توانست از امكانات موجود بازار بهره برداری كنند و این امكانات را گسترش دهند.

ــ من منظورم در این قسمت نبود. با این وجود فكر نمی‌‌كنید چنین مشكلی را خود مطبوعاتی‌ها، یعنی سرمایه‌گذاران رشته مطبوعات با سرمایه‌گذاری سنگین‌تر در زمینه مطبوعات بتوانند حل كنند؟

داریوش همایون ـ راه‌حل سالم مشكل پخش مطبوعات همین است ولی ما هنوز سال‌ها با دورانی كه در آن مردمان نفع شخصی هوشمندانه خود را بشناسند فاصله داریم.

ــ در اینصورت فكر نمی‌‌كنید پیشنهاد شما در مورد كمك دولت به امر توزیع مطبوعات اگر گوشه‌ای از مشكلات را حل كند مسایل دیگری را بوجود بیاورد؟ ـ یعنی برای خود مطبوعاتی‌ها؟

داریوش همایون ـ امكان آن هست ولی سودی كه از توزیع درست و كارآمد بهره مطبوعات خواهد شد بیش از هر زیان احتمالی خواهد بود.

ــ اخیراً گرانی كاغذ، ماشین چاپ و لوازم دیگر، مطبوعات را دچار مخاطراتی كرده است و حتی “پاره‌ای“ مدیران مطبوعات را به آستانه ورشكستگی كشانده است. آیا شما هم در آیندگان با چنین مسایلی مواجه هستید؟ در این صورت چه باید كرد؟  (چون شنیدم پاره‌ای مدیران مطبوعات در نظر دارند برای حل این مشكل بهای تكفروشی روزنامه را اضافه كنند).

داریوش همایون ـ گرانی كاغذ و لوازم چاپ و بالا رفتن دستمزدها تا كنون فشار تحمل‌ناپذیری بر آیندگان وارد نكرده است. قطع كمك‌های دولت بهیچ روی در آیندگان موثر نیفتاده است زیرا كمكی در میان نبوده ولی بنابر تازه‌ترین اطلاع كارخانه‌ها و واردكنندگان كاغذ، نرخ كاغذ دوبرابر افزایش یافته است و این ضربه‌ای نیست كه هیچ روزنامه با مقیاس‌های آیندگان یا بالاتر از آن بتواند تحمل كند. تنها راهی كه برای ما مانده است افزودن بر بهای آگهی‌های تجارتی و تكفروشی روزنامه است كه در مورد آیندگان تقریباً نه دهم درآمد روزنامه را تشكیل می‌‌دهد.

ــ آگهی در روزنامه ظاهراً ‌نقش اساسی دارد و این طبیعی است. اما باعتقاد بعضی از نویسندگان، نقش آگهی دهندگان تا بحدی است كه گاه نظرشان را برروزنامه و سیاست روزنامه تحمیل می‌‌كنند و حتی بعضی مواقع از انتشار مطالبی جلوگیری می‌‌كنند. شما با این مسائل چگونه مقابله می‌‌كنید؟

داریوش همایون ـ‌ به این پرسش در پاسخ سئوال دیگری جواب دادم.

ــ متوجه جواب‌تان بودم و هستم ولی در مورد آگهی بخصوص، و فشارها و محدودیت‌هائی را كه گاه باعث می‌‌شود به هرحال یك ناشر مسئول چه نوع باید مبارزه كند؟

داریوش همایون ـ ما چون هنوز آگهی زیادی نمی‌‌گیریم در برابر فشارهائی كه از آن نام می‌‌برید كمتر آسیب پذیریم با این ترتیب معلوم نیست باید آرزومند آگهی‌های بیشتری باشیم یا نه؟

ــ دائماً می‌‌شنویم كه بعلت عدم تحرك كافی در مطبوعات و نیز نبودن ضابطه معین جهت معیشعت نویسنده و خبرنگار، مطبوعاتی‌ها به تدریج از كار كناره می‌‌گیرند و جلب و جذب دستگاه‌های دولتی و بخش خصوصی می‌‌شوند. با توجه به اینكه ادامه این وضع لطمه شدید به مطبوعات می‌‌زند چگونه باید این مشكل را حل كرد؟

داریوش همایون ـ تحرك در مشاغل ویژگی یك جامعه زنده و اقتصاد شكوفنده است. نمی‌‌توان انتظار داشت كاركنان یك دستگاه همیشه پایدار بمانند. آیندگان تا كنون كاركنان بیشماری را به موسسات مطبوعاتی دیگر، دستگاه‌های دولتی یا موسسات خصوصی تجارتی باخته است و كاركنان بسیاری را نیز از جاهای دیگر به دست آورده است.

   ما به ضرورت بالا بردن سطح زندگی روزنامه‌نگاران كاملاً‌ آگاهیم و تا مرز توانائی خود در این راه كوشیده‌ایم در دفتر آیندگان خبر از هیچگونه تجمل و تزئینات نیست و چاپخانه آیندگان بصورت موزه ماشین‌های چاپ در نیامده است. ما تنها ضرورت حتمی‌ را برای كار خود فراهم داشته‌ایم و هر چه از آن بیشتر بوده به كاركنان خود داده‌ایم. بین نصف تا دوسوم هزینه‌های آیندگان هزینه‌های پرسنلی است.

ــ من منظورم این بود كه نویسنده و خبرنگار در موسسه مطبوعاتی كه كار می‌‌كند هیچ تضمینی برای كارش نیست و تأمین ندارد؟ تأمین و تضمینی كه بهر حال فلان كارمند در اداره‌اش و وزارتخانه‌اش دارد.با این مسأله چه باید كرد؟

داریوش همایون ـ ما نخستین موسسه مطبوعاتی بودیم كه با نویسندگان خود قرارداد كار بستیم. (انگار كیهان بود؟ ـ نه ما قرارداد را امضا كردیم). و از هنگامی‌ كه صندوق بیمه نویسندگان و خبرنگاران مطبوعات تأسیس شده هر ماه درصدی از درآمد آگهی‌های دولتی خود را به آن صندوق می‌‌پردازیم. با افزایش امكانات مالی روزنامه پس از پرداخت بدهی‌های گذشته ما بیش از بیش در رفاه كاركنان خود سرمایه‌گذاری خواهیم كرد. این دینی است كه من به همكاران آیندگان دارم.

ــ بهر حال نگفتید چه ضابطه‌ای از همان ابتدا باید بین نویسنده و ناشر و صاحب موسسه مطبوعاتی باشد و دولت چه نقشی می‌‌تواند یا باید داشته باشد؟

داریوش همایون ـ بزرگترین كمك دولت باید دادن خبر و اطلاع باشد و نرنجیدن از مطبوعات.

ــ متشكرم، دیگر سئوالی ندارم.