در ایام گذشته ایرانیان خود توجهی بسزا بزبان خویش نکرده و آنچه همت و قوه داشتهاند به دریافت نکات و دقائق زبان تازی مصروف ساختهاند چنان که اکثر کتب ادبی از قوامیس و صرف و نحو معانی و بیان و بدیع و نقد شعر و تحقیقات دیگر که برای زبان عرب نوشته شده کار ایرانیان است و ابنای وطن ما برای زبان خود آنچه کردهاند عشری از اعتبار آثاری که در زبان عرب گذاشتهاند نیست.
تقریظی بر فرهنگ نفیسی
محمدعلی فروغی
از اموری که در این زمان حقاً محل توجه و اعتنای تام است تکمیل زبان و ادبیات فارسی است و بنابرین وسایل حصول این مقصود از هر قسم باشد در کمال اهمیت است و شک نیست که یکی از وسایل بزرگ برای این منظور فراهم ساختن کتب فرهنگ است و نیز بر ارباب بصیرت پوشیده نیست که تنظیم یک فرهنگ کامل که همه حوائج را از کسانی که با زبان و خواندن و نوشتن کار دارند رفع کند بسیار دشوار و شاید بتوان گفت محال است و اینجانب در هیچ زبانی از زبانهای اروپایی و آسیایی که با آنها سروکار داشتهام یک کتاب فرهنگ کامل که شخص را از کتب دیگر بینیاز کند نیافتهام و چاره جز این ندیدهام که هنگام حاجت به فرهنگهای مختلف رجوع کنم و بسا شده است که با رجوع به فرهنگهای متعدد باز مقصود خود را حاصل نکردهام.
جایی که برای زبانهای اروپایی و عربی که قرنهاست اهل فضل و علم در تکمیل و پرداختن فرهنگهای جامع برای آنها میکوشند حال چنین باشد یقین است که برای زبان فارسی غیر از این نمیتوان توقع داشت چون زبان فارسی این اختصاص را داشته است که در ایام گذشته ایرانیان خود توجهی بسزا بزبان خویش نکرده و آنچه همت و قوه داشتهاند به دریافت نکات و دقائق زبان تازی مصروف ساختهاند چنان که اکثر کتب ادبی از قوامیس و صرف و نحو معانی و بیان و بدیع و نقد شعر و تحقیقات دیگر که برای زبان عرب نوشته شده کار ایرانیان است و ابنای وطن ما برای زبان خود آنچه کردهاند عشری از اعتبار آثاری که در زبان عرب گذاشتهاند نیست.
این اهتمامی که ایرانیان در زبان تازی بکار برده و مسامحهای که نسبت به فارسی روا داشتهاند نمیتوان یکسره به غفلت و قصور یا تقصیر حمل نمود و میدانیم که در ایام گذشته زبان عرب زبان رسمی و دینی و علمی و ادبی عموم مسلمانان بود و همه خود را به فراگرفتنش نیازمند میدانستند همتی که مصروف زبان عربی میکردند از روی احتیاج بود و اگر وقتی به فارسی میپرداختند تفنن میخواستند و چون فارسی زبان مادری و طبیعی ایشان است شاید بدرس و بحث آن احساس احتیاج نمینمودند.
اما امروز احوال دیگرگون شده و بر ما معلوم گردیده است که هر قومی باید حوائج علمی و ادبی خود را بوسیلۀ زبان اختصاصی خویش فراهم آورد خاصه این که زبان و ادبیات بنیاد و رکن اعظم قومیت است و مسامحه در آن به اساس ملیت لطمه میزند و گروهی از مردم که زبان مکمل و آثار ادبی قابل توجه نداشته باشد به بقا و استقلال ملی او نمیتوان اطمینان داشت و بر عکس هر قوم که دارای زبان و ادبیاتی شایان است بر فرض آن که بر حسب حوادث و سوانح روزگار به اساس استقلالش رخنه وارد شود چون بنیان ملیتش بواسطۀ زبان و ادبیاتش استوار است زود یا دیر البته آن رخنه مسدود و لطمهای که وارد شده جبران خواهد شد.
اکنون که به این نکته متوجه شده و به اهمیت زبان ملی خود پی بردهایم بخوبی حس میکنیم که احتیاج ما به انواع مختلف کتب فرهنگ چه اندازه شدید است و ضمناً برمیخوریم به این که اگر کسی در زمان گذشته در این خط کار کرده و اثری از خود گذاشته و برای کارهایی که از این پس باید بکنیم زمینه ساخته و اسباب تسهیل فراهم آورده است چقدر باید سپاسگزار او باشیم و استفاده از آثارش را مغتنم بشماریم.
از جمله رادمردان معدودی که در شمار این گروه است مرحوم میرزاعلی اکبرخان ناظمالاطبای کرمانی است که از فضلای نیمۀ اول سدۀ چهاردهم هجری قمری و از معاصران سالخوردۀ ما بود و فرهنگ بزرگی که نخستین جلدش اینک چاپ شده و به نظر ارباب کمال میرسد از آثار اوست.
مرحوم ناظمالاطبا از احفاد حکیم برهانالدین نفیسی پزشک بلند پایۀ اواخر سدۀ هشتم و اوایل سدۀ نهم هجری بود که در علم طب مؤلفات معتبر دارد و از آن جمله کتاب شرح اسباب که تألیفی نفیس و در ظرف پانصد سال اخیر محل استفادۀ دانشجویان پزشکی بوده و همه پزشکان از آن بهره بردهاند. خانوادۀ حکیم برهانالدین نفیسی همواره دانشمندان و پزشکان والامقام پروده است و از آن جمله مرحوم ناظمالاطبا مؤلف این فرهنگ است که اینجانب به مناسبت دوستی که میان او و پدرم بود درک محضرش را کرده و به عوالم بزرگواری او پیبردهام. علم طب را در مدرسۀ دارالفنون آموخته و پس از فراغت از تحصیل همۀ عمر به طبابت مشغول و یک چند به ریاست مریضخانۀ دولتی منصوب و به طبابت خانوادۀ سلطنتی نیز نائل گردیده بود.
گذشته از معالجۀ امراض که خود از شریفترین اعمال است همه وقت به انواع مختلف خدمتگزار علم و معرفت بوده چنان که در عهد مظفرالدین شاه در انجمن معارف که جمعی از معارفپروران برای ترویج علم و تأسیس مدارس تشکیل داده بودند عضویت داشت و در تأسیس کتابخانۀ ملی شرکت نمود و مدرسۀ شرف را که مجاناً تربیت ایتام میکرد به همت خود بنیاد نهاد و در ضمن این مشاغل یک رشته تألیفات مفید نیز به یادگار گذاشت و از کتب دبستانی از قبیل قرائت فارسی به اسلوب جدید و کتاب زبانآموز که دستور زبان فارسی است گرفته تا کتابهای علمی معتبر مانند پزشکینامه در مفردات طب و خواص ادویه و کتابهای جراحی صغیر و امراض اطفال و امراض داخلی و از همه مهمتر همین کتاب فرهنگ است که به همت فرزند دانشمندش که به مناسبت نام نفیسی را برای خانوادۀ خود اختیار کردهاند به چاپ میرسد.
مرحوم ناظمالاطبا برای جمعآوری این فرهنگ سی سال رنج برده است و اصل کتابش شش برابر این جلد نخستین است. از ملاحظۀ همین اوراق دیده میشود که این کتاب جامعترین فرهنگی است که تا کنون برای زبان فارسی نوشته شده و بعلاوه مقید به فارسی خالص نشده و به سبب اختلاط فارسی به عربی لغات زبان تازی را نیز تماماً آورده است چنان که هم فرهنگ فارسی است و هم قاموس عربی. از جهت لغات فارسی آنچه را در فرهنگهای دیگر اعم از داخله یا خارجه مانند برهان قاطع و برهان جامع و فرهنگ انجمن آرا و جهانگیری و سروری و رشیدی و فرهنگهای استینکاس و جانسن و ریچاردسن و ولاستن و غیره هست دربردارد و از جهت لغات تازی جامع موادی است که در کتابهای مهم مانند قاموس و صراح و صحاح و منتهیالارب و مجمعالبحرین و غیاثاللغات و غیره آمده است چنان که میتوان گفت این کتاب ما را از آن جمله بینیاز میکند و از کلمات زبانهای دیگر هم آنچه در فارسی بکار رفته است شامل است و به مفردات نیز اکتفا نشده مرکبات و اصطلاحات و استعمالات مختلف الفاظ را هم ایراد کرده و به علاوه افادات علمی و تاریخی و جغرافیایی نیز دارد که تا یک اندازه جنبۀ دایرةالمعارفی دارد و حق اینست که کتابی نفیس است.
سعی مرحوم ناظمالاطبا البته مشکور و دانشمندان قدر زحمات او را خواهند دانست. از فرزندان هنرمندش آقایان نفیسی هم باید سپاسگزار باشیم که این اثر معظم را در گوشۀ فراموشی نگذاشتند و به نشر آن همت گماشتند و باید امیدوار بود که توفیق چاپ پنج جلد دیگرش را نیز به زودی دریابند.
منبع: مقالات محمدعلی فروغی