ارجمندترین کتاب نظم فارسی شاهنامه فردوسی است و زیباترین کتاب نثر گلستان سعدی و این هر دو کتاب به سبب همین که پسندیده خاص و عام شده در دست و پای مردم افتاده و گرفتار دستبرد نویسندگان و خوانندگان گردیده چنان که من چندین سال به اندازهای که توانستم جستجو کردم و سرانجام ناامید شدم از این که از این دو کتاب نسخهای بیابم که بتوان گفت مطابق آن است که از دست مصنف برآمده است.
بنام خدای بخشاینده مهربان
محمدعلی فروغی
ارجمندترین کتاب نظم فارسی شاهنامه فردوسی است و زیباترین کتاب نثر گلستان سعدی و این هر دو کتاب به سبب همین که پسندیده خاص و عام شده در دست و پای مردم افتاده و گرفتار دستبرد نویسندگان و خوانندگان گردیده چنان که من چندین سال به اندازهای که توانستم جستجو کردم و سرانجام ناامید شدم از این که از این دو کتاب نسخهای بیابم که بتوان گفت مطابق آن است که از دست مصنف برآمده است.
گلستان که اینک منظور نظر ماست چنین مینماید که از اوایل امر و شاید از روزگار خود شیخ سعدی در استنساخ دچار تحریف و تصرف شده و دیرگاهیست که ادبا به این معنی برخوردهاند جز این که تا این اواخر ذهنها همواره متوجه بود به این که در استنساخ سهو و غلط رفته است ولیکن تأمل در نسخههای فراوان قدیم و جدید معلوم میدارد که بسیاری از تحریفها عمدی بوده و هر کس گلستان را نوشته یا نویسانده است آن را موافق ذوق و سلیقۀ خویش ساخته است چنان که شاید دو نسخه خطی از این کتاب یافت نشود که تماماً با یکدیگر مطابق باشند.
این جانب از اول عمر میدیدم و میشنیدم که مغلوط بودن گلستان مورد توجه اهل فضل و ادب گردیده و تصحیح این کتاب گران بها از اموریست که آرزوی آن را در دل میپرورانند ولیکن غالباً از این نکته غافل بودند که این کار به حدس و قیاس و به قوّت فضل و سواد و ذوق و سلیقه میّسر نیست و چارۀ منحصر آن است که نسخههای قدیمیتر که نزدیک به زمان شیخ بزرگوار نوشته شده و کمتر گرفتار دستبرد و تصرف نویسندگان گردیده باشد بدست آید و مأخذ قرار داده شود.
نخستین و شاید تنها قدم صحیحی که تا کنون در این راه برداشته شده آن است که استاد گرامی آقای عبدالعظیم قریب گرگانی برداشتهاند که گلستانی به خط بسیار خوش، که ممکن است به قلم میرعماد معروف باشد، به دست آوردهاند و نویسندۀ آن در سال ۱۰۲۱ در پایان کتاب اظهار کرده است که از روی نسخهای که در سال ۶۶۲ به دست مصنف نوشته شده استنساخ نموده است و آقای قریب از روی آن نسخه به طبع گلستان اقدام کرده مقدمهای محققانه در ترجمه حال شیخ سعدی و مقام بلند او در سخن سرایی و چگونگی احوال گلستان مشتمل بر تحقیقات بسیار سودمند و نیز توضیحاتی در آخر کتاب بر آن افزودهاند و شک نیست که این گلستان صحیحترین نسخهایست که تا کنون به چاپ رسیده و با آن مقدمۀ نفیس و توضیحات همیشه باید مورد استفاده دانشطلبان باشد.
ولیکن پس از تأمل در آن، و مطابقه با بعضی نسخههای کهنۀ دیگر چنین به نظر میرسد که آن نیز کاملاً مطابق با نسخۀ اصل گلستان نیست و نویسنده یا خود باز تصرّف در عبارات شیخ را روا دانسته یا نسخهای که از آنرو نقل کرده و بلاواسطه منقول از خط شیخ نبوده و در نسخههای واسطه تصرّفات بعمل آمده و بنابراین هنوز به یافتن نسخۀ صحیح گلستان باید چشم داست.
در مسافتهایی که من به اروپا نمودم به راهنمایی دوست دیرینه گرامی دانشمند خود آقای محمّد قزوینی که مقالات علمی ایشان بر همۀ اهل فضل معلوم است و محتاج به شرح و بیان نیست آگاه شدم که در کتابخانۀ ملّی پاریس نسخهای از کلیات سعدی موجود است که در سال ۷۶۸ نوشته شده و بالنسبه صحیح است.
این اکتشاف مشوّق من شد که در امر گلستان به تحقیق پردازم آقای قزوینی لطف فرموده از آن گلستان برای من عکس برداشتند در طهران هم دوستان دانشپرور در این باب یاری کردند و وزارت معارف ما نیز مساعدت و همراهی فرمود و چندین نسخۀ کهنۀ گلستان بدست آمد که البته نسبت به گلستانهای چاپی و نسخههایی که در این سیصد چهارصد سال گذشته و نوشته شده صحیحتر بود امّا هیچ یک مقصود را کامل حاصل نمینمود.
عاقبت در اصفهان یک نسخه یافت شد که به ذوق خود این جانب و به تصدیق بسیاری از اهل بصیرت میتوان آن را صحیحترین نسخهای که تا کنون به نظر آمده دانست. هزار افسوس که یک نقص و یک عیب بزرگ دارد: نقض آن این که در چند جا چند صفحه از آن افتاده و به این واسطه قریب یک خمس از تمام گلستان را فاقد است. عیب آن این که دارندگان این کتاب هم مانند بسیاری از کتاب مرض دخل و تصرف داشته و در بسیاری از مواضع کلمات و عبارات را تراشیده و به سلیقۀ خود درست کردهاند یا جملههایی بر آن در متن یا حاشیه افزودهاند. و نیز این نسخه از غلط کتابتی هم خالی نیست یعنی اغلاطی دارد که نویسنده سهواً خطا کرده است.
از این دو سه فقره عیب و نقص که بگذریم این کتاب بهترین نسخهای گلستان به نظر میرسد و گذشته از اغلاط کتابتی و مواضعی که در آن قلم برده شده است و تشخیص بعضی از آنها به آسانی و بعضی به دشواری ممکن است، شاید بتوان گفت که تقریباً مطابق است با آنچه از قلم شیخ سعدی بیرون آمده است.
پس چنین به نظر رسید که اکنون میتوان نسخهای از گلستان تهیه کرد که نسبةً صحیح و به قلم شیخ اجل نزدیک باشد و جناب آقای علی اصغر حکمت وزیر معارف و اوقاف و صنایع مستظرفه که برای نشر و ترقی علم و ادب سری پرشور دارند و از هیچ اقدام و اهتمامی در این راه فروگذار نمیکنند محرّک این جانب در این امر شده اسبابی که برای حصول مقصود لازم بود فراهم نمودند یعنی هر نسخه از گلستان که هر جا نشان داده شد به هر وسیله بود عین یا عکس آن را بدست آوردند و به اختیار این جانب گذاشتند علاوه بر این آقای جبیب یغمایی از اعضای با فضل وزارت معارف را که دارای ذوق سلیم و طبع شاعری و عشق مفرط به کارهای ادبی میباشند به دستیاری این جانب گماشتند.
و ایشان استنساخ و عملیات مربوط به چاپ و تصحیح و کلیۀ زحمات را بر عهده گرفته در امور مادی و معنوی این کار با این جانب مساعدتی بسزا نمودند و از هیچ نوع همکاری دریغ نداشتند از این رو من نظر به عشقی که به کتاب گلستان داشتم و اسبابی که فراهم دیدم به اینکار دست بردم و برای این که به درستی معلوم شود که در تهیۀ آن نسخه چه روش اختیار شده است و توضیحات ذیل را مینگارم:
نسخه اصفهان که وصف آن کرده آمد اصل و متن قرار داده شد و کاملاً از آن تبعیت نمودیم مگر در مواضعی که غلط بودن آن را یقین کردیم و در این موارد تجاوز از آن را جایز بلکه واجب شمردیم و آنچه از روی نسخههای معتبر دیگر یافتیم بجای آن گذاشتیم و این مواضع هم دو قسم بود:
یکی آنکه غلط بودنش بر حسب املا یا عیب و نقص کلمه و عبارت آشکار بود مانند «حاظر» به جای «حاضر» و «عمر» به جای «عمرو» و «مشاورالیه» به جای «مشارالیه» و « جهلت» به جای «جاهت» و «مخالفت» به جای «مخافت» و امثال آن.
دیگر مواضعی که غلط بودن آنها این اندازه آشکار نیست ولیکن بر حسب سیاق عبارت و ذوق و ملاحظه وزن شعر، مخصوصاً با اتفاق یا اکثریت نسخههای کهنۀ معتبر دیگر، توانستیم مطمئن شویم که در آن نسخه غلط واقع شده است. مانند اینکه: به جای «شکر نعمت بگفتم و زمین خدمت ببوسیدم» نوشته شده است «شکر خدمت بگفتم و زمین خدمت ببوسیدم» و به جای «از نیک و بد اندیشه و از کس غم نیست» نوشته شده است «از نیک و بد و اندیشه و از کس غم نیست» و از این قبیل.
معهذا در این قسمت باز از تجاوز از متن تا میتوانستیم خودداری کردیم و ذوق و سلیقۀ خود را حاکم قرار ندادیم مگر در مواردی که به نظر ما آشکار و حتم بود که نسخۀ اصل غلط است. با وجود این به احتیاط این که مبدأ فهم و ذوق ما به خطا رفته باشد و برای این که خوانندگان از تمام آن متن کاملاً آگاه باشند و بتوانند حکومت کنند که هر جا که از آن تجاوز کردهایم در حاشیۀ نسخۀ اصل را به دست دادهایم و آنجا که در حاشیۀ حرف «ص» گذاشته شده، علامت آن است که در نسخۀ اصلاً چنان بوده و ما در آن تصرف کردهایم.
از این موارد گذشته تخلف از نسخهای که آن را اصل قرار دادهایم جایز نشمردیم. هر چند گاهی نسخههای دیگر میدیدیم که به نظر بهتر میآمد و با آن که بعضی از دوستان از این جهت تأسف میخورند بلکه سرزنش میکردند از شیوۀ خود دست برنداشتیم زیرا بنای ما این بود که گلستان را مطابق ذوق و سلیقۀ خود ترتیب دهیم و هیچ نسخۀ دیگر را هم نیافتیم که بیش از نسخۀ اصفهان لایق اعتماد و اتکا باشد تا به تعبّد از آن متابعت کنیم. فقط برای این که خاطر خوانندگان از اختلاف نسخهها مستحضر باشند و بتوانند حکومت کنند هر جا نسخهای اصل مرجع یا لااقل با آن مساوی بود ـ خاصه مواردی که اکثر نسخههای معتبر بر آن منوال دیده میشد ـ در حاشیۀ نسخۀ بدل قرار دادیم و از توسعۀ این نسخۀ بدلها هم پرهیز کردیم زیرا اختلاف نسخ به اندازهای فراوان است که تعرض همه زیانش بیش از فایده، و فرع زاید بر اصل مینمود.
و امّا در قسمتهایی که نسخۀ اصفهان ناقص بود به نسخههای کهنۀ دیگر مراجعه کردیم و چون هیچ یک را چنان که اشاره شد قابل اعتماد تام نیافتیم در موارد اختلاف به متابعت از اتفاق یا اکثر نسخ اکتفا کردیم و ذوق و سلیقۀ خود را کمتر حاکم ساختیم.
حاصل این که کتابی را که به نظر خوانندگان میرسد نسخۀ صحیح گلستان چنان که از قلم شیخ سعدی بدر آمده است معرفی نمیکنیم و اصلا نمیدانیم به چنین آرزویی میتوان رسید یا نه ولیکن تصور میکنیم نسبتةً به آن آرزو نزدیک شدهایم و شاید بتوان گفت آن چه از قلم شیخ درآمده از این متن یا نسخۀ بدلیهایی که معترض شدهایم بیرون نیست. معهذا همواره باید امیدوار بود که نسخههای بهتر و صحیحتر به دست آید و هر کس ما را به چنین چیزی رهبری کند که از این پس بتوانیم این نسخه را بهبودی دهیم و تکمیل کنیم مایۀ امتنان، و به ادبیات فارسی خدمتی به سزا خواهد بود. چنان که نسبت به همین متن و نسخۀ بدلیهایی که اختیار کردهایم هر کس نظر انتقادی بکند اگر چه با تازیانۀ سرزنش همراه باشد با کمال امتنان نگریسته و با نهایت بیطرفی مورد استفاده قرار خواهیم داد و خوانندگان محترم را متوجه میسازیم که از اقدام به طبع این گلستان ما نه استفادۀ مادی در نظر داشتیم نه کسب شهرت و اعتبار، و فقط از راه تعشّق به گلستان و به آرزوی رسیدن به نسخۀ صحیحتری از آن، تحمل این زحمت را برخود هموار کردیم و بیش از خود شیخ سعدی در تصنیف کتاب، از عمر گرانمایه بر آن خرج نمودیم و امیدواریم کسانی که گلستان را قابل تعشّق میدانند و میسرشان میشود شخصاً یا به یاری خود ما از اصلاح و تکمیل این نسخه برای چاپهای آینده دریغ ننمایند.
در صورت ظاهر این کتاب هم تصرفی کردهایم و آن این است که بر حسب معمول اشاره به بیت و مصرع و قطعه و امثال آن نکردهایم زیرا اولاً یقین نیست که خود شیخ سعدی این کار را کرده و احتمال قوی میرود که این اشارات را بعدها استنساخ کنندگان افزوده باشند و فرضاً که چنین باشد این اشارات زمانی واجب بوده که شعر و نثر را باهم یکسره مینوشتند و مطالب را از هم جدا نمیساختند.
دیگر این که در دیباچه عناوین مانند: «سبب تألیف کتاب» و «عذر تقصیرخدمت» و «ذکر امیر کبیر» و امثال آن را، و در باب هشتم عناوین «حکمت» و «پند» و «نصیحت» و مانند آن را حذف کردیم زیرا از تأمل و مطابقۀ نسخهها بر ما یقین شد که این عناوین را شیخ سعدی ننوشته و اگر هم چیزی نوشته غیر از این بوده است چنان که در بارۀ اتابک ابوبکر و پسر او که هنگام تصنیف کتاب زنده بودهاند و سعدی گلستان را به نام ایشان موشح ساخته است «رحمةالله علیه» و مانند آن نوشتهاند و در نسخۀ بسیار کهنهای که متأسفانه یک ورق از آن بیشتر باقی نمانده بود در جایی که معمولاً «سبب تألیف کتاب» عنوان کردهاند چنین عنوان دیده شد: «پند از پشیمانی خوردن از دنیا» و در هر حال چون این عنوانها اهمیت و فایده ندارد و یقیناً از قلم شیخ نیست حذف آنها را سزاوار دانستیم.
***
اینک چند کلمه از نسخههای مهم که در دست داشتهایم و دوستانی که در این باب مساعدت کردهاند مینگاریم:
نسخۀ اصفهان که متن این گلستان قرار داده شده متعلق بود به آقای ابوالحسن بزرگزاد و ایشان بیمضایقه نسخۀ نفیس خود را مدتی مدید به ما تفویض کردند و توفیق یافتن ما در تنظیم این کتاب به مساعدت ایشان آسان گردید.
پس از نسخۀ آقای بزرگزاد نسخهای که از همه صحیحتر به نظر میآمد متعلق به آقای مجدالدین نصیری که به قاعده باید در مائه هشتم نوشته شده باشد. ولیکن متأسفانه آن نسخه مانند نسخۀ اصفهان هم ناقص بود هم دستخوش تصرف و تحریف شده و بسیاری از کلمات و عبارات آن را تراشیده و عوض کردهاند.
پس از آن بهترین نسخه آن بود که از روی نسخۀ کتابخانۀ ملّی پارس عکس برداشته شده و پیش از این مذکور داشتیم.
آقای صادق انصاری عضو وزارت معارف هم یک نسخۀ کلیات خطی به اختیار ما گذاشتند که در ۷۹۴ نوشته شده و با این که ناقص و مغلوط بود از آن استفاده کردیم.
نسخهای که در کتابخانۀ سلطنتی به خط بسیار خوش و تذهیب عالی و جلد گرانبها موجود است و رقم یاقوت مستعصمی دارد نیز مورد استفادۀ ما گردیده است و در چگونگی این نسخه تحقیقاتی هست که چون مفصل میشود به موقع مناسبتری محول مینماییم.
آقای اسمعیل امیرخیزی که از عاشقان گلستاناند و در مراجعه به نسخ قدیم اهتمام بسیار ورزیدهاند راهنماییها کرده و یک نسخۀ گلستان که بالنسبه کهنه و صحیح بود نیز به اختیار ما گذاشتند.
در ضمن این که مشغول تهیه این نسخه بودیم آگاهی حاصل شد که دو نسخه از گلستان در لندن موجود است بسیار کهنه و ممکن است مورد استفاده باشد. برای این که عمل خود را تکمیل کرده باشیم دستور عکس اندازی از آن دو نسخه هم داده شد و مقارن اتمام کتاب آن عکسها رسید.
یکی از آن دو نسخه در سال ۷۲۰ نوشته شده و متعلق به لرد کرینوی انگلیسی بوده و جزء متروکات او میباشد. نسخۀ دیگر در سال ۷۲۸ نوشته شده و متعلق به کتابخانۀ ادارۀ هند است.
مشاهدۀ این هر دو نسخه عقیدهای را که در صدر این مقدمه اظهار داشتهایم که گلستان از اوایل امر دستخوش تصرفات گردیده، تأیید کرد زیرا هر چند اولی کمتر از سی سال و دومی کمتر از چهل سال پس از وفات شیخ سعدی نوشته شده آن دو گذشته از غلطها و سهوهای کتابتی با آن که فقط هشت سال از یکدیگر فاصله دارند با هم و با نسخههای کهنۀ دیگر اختلافاتی دارند که جز تحریف و تصرف عمدی محمل دیگری برنمیدارد.
در هر حال نسخۀ لرد گرینوی از نسخ گلستان که تاریخ کتابتش معلوم است کهنهترین نسخهایست که تا کنون به نظر این جانب رسیده و هر چند نه خالی از غلط کتابتی است و نه اطمینان میتوان داشت که از تحریف و تصرف عمدی بری بوده باشد از جهت نزدیک بودن به قلم شیخ سعدی تقریباً در عرض نسخۀ آقای بزرگزاد است و بنا براین از اختلافاتی که با این نسخه دارد آن چه را قابل توجه دانستیم معترض شدیم.
نسخۀ کتابخانۀ هند با آن که یکی از قدیمترین نسخهها است این حیثیت را ندارد و از آن کمتر استفاده کردیم و چون این هر دو نسخه موقعی به دست ما آمد که چاپ کتاب نزدیک به اتمام بود نسخه بدلهایی را که از این دو کتاب اختیار کردیم جداگانه به آخر کتاب ضمیمه نمودیم تا مورد استفاده عموم گردد و اگر این کتاب به تجدید طبع رسید آن اختلافات را هم در پاورقی به نسخه بدلهای دیگر ملحق خواهیم ساخت.
از این نسخه بدلهایی که اختیار کردهایم هر کدام در نسخههای متعدد یافت شده ذکر آنها را لازم ندانستیم و در آنچه اختصاص به نسخۀ کتابخانۀ سلطنتی داشت علامت «س» گذاشتیم و در آنها که نسخۀ پاریس در آن متفرد بود علامت «پا» گذاشتیم و در نسخههای دیگر وجوهی که اختصاصی و قابل تعرض باشد نیافتیم.
چون منظور ما از تنظیم این نسخه فقط نزدیک شدن به حقیقت گلستان بود و به صورت چندان توجه نداشتیم در رسمالخط اهتمامی نورزیدیم و هر چه امروز معمول است به کار بردیم و البته اهل فضل میدانند که در کتابهای فارسی در مائه هفتم و هشتم میان دال و ذال تفاوت میگذاشتند و «پ» و «چ» یکسان، و «که» و «چه» را «کی» و «چی» مینوشتند و بعضی شیوههای دیگر از این قبیل در تحریر داشتند که به شرح آنها حاجت نیست. چیزی که قابل ذکر میدانیم این است که در نسخۀ اصفهان «توانگر» همه جا «تونگر» نوشته شده چنان که نمیتوان ساقط بودن الف را بر غفلت و غلط کتابتی حمل نمود.
دیگر این که کاتب در کلماتی مانند (هوی) و (مجری) مقید به رسمالخط عربی نشده و (هوا) و (مجرا) نوشته است. چون کتاب فارسی است این روش را بیضرر دانسته پیروی کردیم و چون این نسخه متن کتاب ما قرار داده شده یک صفحه از آن را عکس انداخته عیناً به این مقدمه ملحق ساختیم و تکمیل آگاهی را میگوییم که آن نسخه به صورت بیاض است.
به توضیح مشکلات و ایراد تحقیقات و تنظیم فهرستها و مانند آن نیز دست نبردیم چه منظور ما تنظیم متن گلستان بود و بس و آن کارها را که البته مفید و لازم است دیگران بهتر از ما کرده خواهند کرد فقط از آقای یغمایی خواهش کردیم تحمل زحمت نموده فهرستی از اسامی اعلام که در گلستان مذکور است ترتیب دادند و آن را به آخر کتاب ملحق ساختیم.
در خاتمه برای ادای حق مینگاریم که سپاسگزاری ما در انجام این امر شاید خدمتی به ادبیات ایران باشد اول به جناب آقای وزیر معارف است که در واقع مؤسس شدند و اسباب فراهم کردند سپس نسبت به بزرگوارانی که اسم ببردیم و به تسلیم نسخههای خود ما را در این کار یاری نمودند.
اول اردیبهشت ماه جلالی ۱۳۵۶ مطابق ۱۳۱۶ شمسی
تصحیح
در این مقاله دو اشتباه به نظر رسید تصحیح شود.
ص ۱۴۱ س ۷ مقامات درست است.
ص ۱۴۴ س ۲۰ مرجح درست است.
منبع: مقالات محمدعلی فروغی