احسان یارشاطر
داریوش همایون از افراد بسیار نادری است که چه پس از انقلاب و چه پیش از آن با عزمی راسخ و قلمی استوار به روشن ساختن مسائل ملی و تنویر افکار عمومی پرداخته است. در نظر من بزرگترین خصوصیتی که در آثار او نمایان است انصاف علمی و خردپسند و دوری از هرگونه تعصب است، و این خصوصیت در کشور ما که در آن خردورزی کمتر رایج است و پیشداوری و پیروی از احساسات و منافع فردی در اندیشهها شایع، از گوهرهای گرانبهاست.
انقلاب آرامش خاطر بسیاری از ایرانیان را، از جمله آنها که کشور را ترک گفتند و در دامن کشوری بیگانه پناه جستند، از میان برد و تشویش و خشم و نگرانی و گاه امید سرابگونه را در دلها نشاند و داوریهای سنجیده و خرد شعار را کمیاب کرد. در این بحبوحه همایون با ذهنی تیزبین و پویا و قلمی توانا به نقد اوضاع کشور و دنیا پرداخت و خوانندگان آثار خود را به دریافت بهتر و درستتری از احوال عالم و ایران راهنما شد. در همه سالهای پس از انقلاب همایون دامن روشنگری را رها ننمود. با نظری وسیع به روشن ساختن موقعیت ایران در دنیا و تأثیر تجدد و لوازم آن و برخورد آن با سنت و سابقه و بسیاری مسائل دیگر که از نظر جامعهشناس و مردمشناس بصیری پنهان نمیماند پرداخت. هرچند گاه یکبار کتابی تازه و یا مجموعهای از مقالات خود را در دسترس خوانندگان قرار داد.
از مزایای آثار همایون یکی نیز کمکی است که به توسعه زبان فارسی و وضع کلمات و عبارات نوین برای بیان مفاهیم تازه انجام داده است. سبک او در نگارش نه مانند برخی از سرهنویسان دشوار فهم است و نه فقط در بستر لغات و عبارات مألوف و معهود آرمیده است. آثار او نه تنها از لحاظ اندیشهها و مفاهیم، بلکه از حیث سبک نگارش نیز ذهن خواننده را به کوششی مطبوع میخواند. برای همه اینها باید سپاسی ژرف و پایدار از او داشت.