پيشگفتار
نوشتن ستون منظمی برای کيهان لندن (دو هفته يکبار) که از سه سالی پيش آغاز شد با شرطی از دو سو همراه بود ــ اينکه اندازه آن مقالات در حدود هزار واژه باشد. نوشتن ستون column با دو محدوديت ــ يکی آنکه اشاره رفت ــ همراه است. محدوديت دوم بسته بودن به رويدادهای روز است، برخلاف رساله essay که میتواند از هردو ديوار بگذرد.
تنش هميشگی ميان محدوديتهای ستون و بیآرامی انديشه را به آسانی نمیتوان برطرف کرد. من، به گرايش طبيعی، تنها چاره را در فشرده کردن هرچه بيشتر نوشته و موضوع يافتهام که هيچ معلوم نيست بهترين بوده باشد. تنها اميدوارم که خوانندگان دنباله آنچه را که در نوشته پوشيده است بگيرند. اما محدوديت دوم ستون (بستگی به رويداد روز) چاره ناپذير است، مگر آنکه رويدادها را نه به عنوان اصل موضوع بلکه بهانهای برای پرداختن به پايهها و ريشهها سازيم که در بيشتر ستونها شده است. در اين “گلچين“ (که هيچ نمیبايد به معنای لفظی آن گرفته شود و گلی درميان نبوده است) و مقالات تا پايان 2006 را دربر میگيرد آنها که تاب همين چند ساله را نيز نياوردهاند به کناری گذاشته شدهاند. آنچه مانده است اشاره به رويدادهای روز بهانهای برای پرداختن به گرفتاریهای درازمدت سياسی و فرهنگی ماست که بدبختانه کهنه نشدنی است ــ هنوز چنين است. چنانکه در جای ديگری نيز گفتهام ما کوتاهمدت و درازمدت نداريم.
شرط هزار واژه مانند بسا شرطهای عملی ديگر طبعا همواره رعايتپذير نبوده است و من بارها از آن درگذشتهام. اما انتشار “گلچين“ نوشتههای بلندتر سالهای گذشته را به زمان ديگری میگذارم؛ همچنانکه دنباله ستونهای کيهان را تا آنجا که روزگار بگذارد.
گردآوری و انتشار اين “گلچين“ را مرهون تلاش صميمانه و سختگيرانه آقای علی کشگر هستم که درکنار خانم فرخنده مدرس “تلاش“ را در صورتهای نوشتاری و الکترونيک خود به چنين پايگاه درخوری رساندهاند و حقی فزاينده بر نوشتههای من دارند.
د.ه.
لوس آنجلس، مه 2007




















