«

»

Print this نوشته

“عرف ترافیک تهران” / آیندگان ۳۱ تیر ۱۳۴۹ / داریوش همایون

اکنون هر پیاده رو در خیابان باید رانندگان را کم‌وبیش جانیانی تلقی کند که در قصد جان اویند. و هر راننده عابران و رانندگان دیگر را تسمیه دیوانگانی که در بند جان خود و دیگران نیستند و اصرار دارند خود را به کشتن بدهند. تنها در این صورت است که دو طرف می‌توانند از حرکات یکدیگر نتایج درستی بگیرند که به جلوگیری از تصادف و سانحه بیانجامد. آنچه ما در وسط خیابان می‌کنیم به چشم ناظری ناآشنا با “عرف ترافیک تهران” بی‌تردید بی‌شباهت به حرکات “جانیان و نیمه دیوانگان” نخواهد آمد.

‌ ‌

“عرف ترافیک تهران”

آیندگان ۳۱ تیر ۱۳۴۹

داریوش همایون

ما هر روز تهران را می‌بینیم که در گردباد ترافیک پیچیده‌تر می‌شود. در خیابان‌های مرکزی شهر اندک اندک به جایی می‌رسیم که آمدوشد اتوموبیل‌ها عملاً متوقف خواهد گردید ـ هم‌اکنون در هفته‌هایی از سال چنین حالتی روی داده است. و در خیابان‌های دیگر مسابقه بی‌نظمی میان پیادگان و سواران به اتلاف وقت به مقیاس‌های بسیار بالا و اتلاف جان، پیوسته بالاتر می‌گیرد.

تأثیرات بد چنین وضعی را در اقتصاد شهر، در روحیه مردمان ـ که زیر آفتاب سوزان هرچه بیشتر به خشونت و بی‌ادبی می‌گرایند ـ و در اخلاق اجتماعی تخمین نمی‌توان زد. تهران به مدد ترافیک ناپسند خود شهری هولناک‌تر از آن شده است که شیوۀ معماری زشت و طرح‌های شهرسازی بی‌منطق و عاری بودنش از تسهیلات شهری (پارک واگو و خیابان‌های هموار و فارغ از کندن‌های پی‌درپی) قبلاً اجازه داده و بوجود آورده بود.

اکنون هر پیاده رو در خیابان باید رانندگان را کم‌وبیش جانیانی تلقی کند که در قصد جان اویند. و هر راننده عابران و رانندگان دیگر را تسمیه دیوانگانی که در بند جان خود و دیگران نیستند و اصرار دارند خود را به کشتن بدهند. تنها در این صورت است که دو طرف می‌توانند از حرکات یکدیگر نتایج درستی بگیرند که به جلوگیری از تصادف و سانحه بیانجامد. آنچه ما در وسط خیابان می‌کنیم به چشم ناظری ناآشنا با “عرف ترافیک تهران” بی‌تردید بی‌شباهت به حرکات “جانیان و نیمه دیوانگان” نخواهد آمد.

پیش از آن که کار از دست برود ـ شاید هم‌اکنون از دست رفته باشد ـ باید در پی چارۀ دردهای ترافیک تهران بود. نباید اجازه داد سه میلیون مردم ما هر روز در خیابان‌های پایتخت با خشونت و بی‌ادبی و حق‌کشی و بی‌احترامی و بی‌پروایی و بی‌اعتنایی به هر چه جز خود خوبگیرند و این ره‌آورد شوم را به شهرستان‌های دیگر ببرند که در همه چیز چشم تقلید بر تهران دوخته‌اند.

در این چاره‌جویی تنها از مسئولان شهرداری نباید خواست که در پی گشاده کردن گذرگاه‌ها باشند یا از پلیس راهنمایی و رانندگی که بر پاسبانان و افسران بیافزایند وقتی پای بی‌اعتنایی عمومی به مقررات در میان است، هیچ نظمی را نمی‌توان برقرار کرد. تدبیرهایی که برای آسان کردن کار ترافیک اندیشیده‌اند همه در جای خود درست، ولی عامل اصلی عامل انسانی است ـ سه میلیون تنی که یا نمی‌دانند یا پروایی ندارند. مردمی که حتی در خیابان خلوت بیهوده چپ و راست می‌رانند؛ حتی با وجود پیاده‌رو مناسب از میان خیابان می‌روند و در برابر چراغ راهنمایی کوررنگ‌اند و خلاف برایشان مسئلۀ عادت است نه نفع خاصی مانند صرفه‌جویی در وقت.

با افزودن بر “فضای عبور” و چراغ‌های راهنمایی و پارکینگ‌ها و پل‌های هوایی و راهروهای زیر زمینی می‌توان از ضرورت‌های فیزیکی و مادی خلاف در ترافیک کاست. ولی ضرورت‌های غیرمادی بسیار نیز دست درکار است که ریشه‌اش در روحیۀ مردم شهر جای دارد.

کافی نیست از جلوه‌های پاره‌ای از بدترین ویژگی‌های اخلاقی خود در خیابان‌ها بکاهیم. باید خود این ویژگی‌ها را اصلاح کنیم. بدین جهت است که امر اصلاح ترافیک را باید به خصوص از جهت آموزشی آن توجه نمود.

“آیندگان” در سلسله مقالات موشکافانه‌ای به قلم “ابو فاخر” در پی باز کردن این مشکل و راه‌های درمان آن برآمد و در جلسه‌هایی با مسئولان به چاره‌اندیشی نشست و یک خبرنگار ویژۀ “ترافیک” در هیئت تحریریه خود گماشته است. ولی تمرکز دادن توجه عمومی بر مشکل و تجهیز منابع و نیروهای لازم برای گشودن آن کوشش‌های بیشتری می‌خواهد.

وسایل ارتباط جمعی و مقامات مسئول شهر باید امر ترافیک را به عنوان یک ابتلا یا حتی بلیۀ عمومی تلقی کنند که بر شدت آن همچنان افزوده خواهد شد و نیازمند توجه هرچه بیشتری است.