فیروز گوران روزنامهنگار قدیمی دیروز ۳۰ خرداد در تهران درگذشت. یاد او را گرامی میداریم و در یابودش گفتگوی وی با زنده یاد داریوش همایون را به نقل از فصلنامه تلاش شماره ۱۸ بار دیگر در اختیار خوانندگان قرار میدهیم. این مصاحبه برای نخستین بار در روزنامه آیندگان، چهارم دیماه ۱۳۵۲ منتشر شده بود.
گفتگویی با داریوش همایون
“آیندگان“ روزنامه صبح را وارد تصویر مطبوعات کرد
این گفتوگو با داریوش همایون داستانی دارد که آوردن آن در مقدمه بر جاذبه آن خواهد افزود. مصاحبه را فیروز گوران، روزنامهنگار مشهور، سی سال پیش انجام داده و در روزنامه آیندگان روز سهشنبه چهارم دیماه ۱۳۵۲ چاپشده است. گوران میگوید یکی دو ماه بود وارد روزنامه آیندگان شده بودم، کار مشخصی نداشتم و این وضع خوشایند من نبود. یکشب نزد همایون رفتم و گفتم که من به حال روزنامه مفید نیستم و اجازه بدهید مرخص شوم. گفت نه، وجود شما بسیار هم سودمند است. ولی من میدانستم که مفید نیستم و مانده بودم که چه بکنم که سودمند واقع شوم. روز بعد فکر یک مصاحبه با خود همایون به سرم زد و شبهنگام موضوع را با او در میان گذاشتم. پذیرفت. قرار مصاحبه گذاشته شد. در شروع مصاحبه به آقای همایون گفتم تنها شرط من در این گفتوگو این است که هرگاه من سئوالی داشتم که شما نخواستید جواب بدهید، اجازه بدهید سئوال چاپ شود و بهجای پاسخ نوشته شود به این سئوال جواب نمیدهم. بازهم پذیرفت. وقتی مصاحبه انجام شد و آن را نوشتم اسم خودم را چنانکه رسم است در بالا یا پایین مصاحبه نگذاشتم. تصورم این بود که مسئول یا دبیری که آن را میخواند و به چاپ میسپرد، اسم خواهد گذاشت. این به راه و رسم کار و نیز به فروتنی در کار روزنامهنگاری نزدیکتر بود چراکه وقتی دبیری روی نوشتهای اسم نویسنده را میگذاشت به نحوی ارزش آن کار را تأیید میکرد. اما گذشته از ارزشگذاری، در این مصاحبه بخصوص حتماً باید نام مصاحبهکننده ذکر میشد چراکه بدون آن، این معنی را میداد که صاحب روزنامهای با خودش مصاحبه کرده و در روزنامهاش چاپ کرده است. همایون به چنین کارها نیازی نداشت. بههرحال وقتی روزنامه منتشر شد دیدم اسم ندارد. من ناراحت شدم و همایون هم خیلی اوقاتش تلخ شد. مرا خواست که این چیست؟ خیلی بد شده بود. جوابی برای آن نداشتم ولی بلافاصله گفتم آقای همایون امشب اسم میگذارم. گفت تمامش چاپشده است امشب روی چه اسم میگذارید؟ گفتم من درباره آیندگان با چند تن ازجمله عباس مسعودی، مصطفی مصباح زاده، علیاصغر حاج سید جوادی، سالور ( استاندار کرمان ) و … مصاحبه کردهام که در دنباله مصاحبه شما چاپ خواهد شد. خوشش آمد گفت بارکالله و از اوقات تلخیاش کاسته شد. روز بعد آن مطالب با امضای من چاپ شد.
اما گذشته از این حکایت، که درواقع داستان شروع کار فیروز گوران در روزنامه آیندگان است، امروز در بازخوانی مصاحبه، برجستگیهای آن بعد از سی سال نمایانتر میشود. همایون علاوه بر آنکه وضع و موقع روزنامه آیندگان را در آن روزگار مشخص میکند در ارتباط با روزنامه و روزنامهنگاری و رابطه دولت با آن سخنانی بر زبان میراند که هنوز و همچنان درخشان است. سخنانی مانند «برخورد با مقامات و دستگاه حکومتی جزو طبیعت کار روزنامهنگاری زنده و فعال است و از آن نباید هراسید»، «میشود جانبدار بود و بیغرض ماند»، «بزرگترین کمک دولت به مطبوعات باید دادن خبر و اطلاعات باشد و نرنجیدن از مطبوعات»، «مطبوعات ایران آیینه تمام نمای جامعه ایرانی است و بیش از جامعه ایرانی نقطهضعف ندارد» هنوز هم در جامعه ایرانی راست میآید و درست و بجاست. عنوان مصاحبه اشاره به نقش روزنامه آیندگان در عادت دادن خوانندگان به روزنامه صبح دارد که در آن زمان معمول نبود: «آیندگان روزنامه صبح را وارد تصویر مطبوعات کرد».
***
گفتگویی با داریوش همایون
“آیندگان“ روزنامه صبح را وارد تصویر مطبوعات کرد
“آیندگان“ وارد هفتمین سال فعالیت مطبوعاتیاش شده است. زمان چه زود میگذرد. انگار همین دیروز بود که میگفتند: “یک روزنامۀ جدید باهدف و برنامه جدید قرار است منتشر شود، و امروز هفت سال از آن زمان که این شایعه در محافل مطبوعاتی حاکم بود میگذرد.
سرانجام “آیندگان“ منتشر شد و تا به امروز هم دوام کرده است درحالیکه برنامهها و هدفها برای آیندهاش دارد.
یکوقت بود که توی مملکت ما هرکس که سواد خواندن و نوشتن داشت و صدالبته اگر “نفوذ“ هم داشت میتوانست امتیاز “روزنامه“ بگیرد و حالآنکه همین فرد سالها میگذشت تا میتوانست روزنامهنویس بشود. اما بعدها این وضع دیگر گون شد و گرفتن امتیاز روزنامه کار آسانی نبود. “آیندگان“ در چنین دورانی صاحبامتیاز شد و منتشر گردید. همین مسأله و همین موقعیت حرفها و بحثها و سئوالهایی پیش کشید که هنوز هم کموبیش ادامه دارد.
در این شش سال “آیندگان“ چه کرده است؟ چه هدفی داشته و چه آرمانهایی را میخواهد تعقیب کند. من جدیدترین عضو تحریریه آیندگان هستم که در آستانه هفتمین سال عمرش به بچههای قدیمی اضافه شدم.
مثل فلان کارمند و فلان دانشجو که “روزنامه“ میخوانند ـ میخواهند آیندگان بخوانند یا روزنامۀ دیگر. سئوالهای متعددی برایم مطرح است که چطور شد “آیندگان“ منتشر شد. تا به امروز چه کرده و فردا چه میخواهد بکند؟
مینشینم پای صحبت داریوش همایون بنیادگذار آیندگان ـ و همهکاره امروزِ آیندگان ـ به این امید که به سئوالهایم پاسخ دهد و صریح هم پاسخ بدهد.
***
ــ شما ابتدا “نویسنده“ بودید و نه “ناشر“ چه انگیزهای باعث شد که در جرگه ناشران در بیائید؟ـ (البته منظورم انتشار روزنامۀ آیندگان نیست بلکه میخواهم جواب بدهید که چطور شد تصمیم گرفتید “ناشر“ باشید)
داریوش همایون ـ دو دلیل داشت. یکی اینکه مرا از نویسندگی بیرون کردند و جائی برایم باقی نگذاشتند و دیگر اینکه دیدم با انتشار یک روزنامه بیشتر میتوانم به هدفهائی که در نویسندگی آنها را تعقیب میکنم خدمت کنم. خاصه که ناشر بودن آسیب زیادی به کار نویسندگیام نمیزند.
ــ آیا اتفاق افتاد که درگذشته ـ آن زمان که نویسنده بودید ـ نوشتههائی از شما نه بخاطر محدودیتهائی خاص بلکه صرفاً بخاطر سلیقه یا منافع ناشر چاپ نشود ولی امروز نظائر همان نوشته را چون ناشر هستید چاپ کنید؟ اگر چنین موقعیتهائی امروز در مقام “ناشر“ برای شما وجود دارد با چه سیاست و روشی آیندگان را منتشر میکنید؟
داریوش همایون ـ با آنکه در دوره نویسندگی از آزادی قابل ملاحظهای برخوردار بودم بهرحال اختلاف نظرها و سلیقههائی بود که برد نویسندگی مرا محدود میکرد. در شش سال آیندگان مقالات بسیار نوشتم که اطمینان دارم در هیچ روزنامه مهم دیگری نمیتوانستم آنها را انتشار دهم و همین نکته دوم از جهت نشان دادن روش و سیاست آیندگان بسیار پرمعنی است.
ـ میخواهید بگوئید محدودیت بود اما نه آنقدر ـ یعنی ناشر بنابر مقتضیات خاص خودش کم یا زیاد میکند؟
داریوش همایون ـ تا آنجا که به من و طرز تفکر من ارتباط دارد میتوانم بگویم این محدودیتها بیشتر ناشی از خود مطبوعات است. ممکن است نویسنده دیگری باشد که محدودیت دیگری داشته باشد ولی من کمتر احساس کردم.
ـ بدون هیچ برخوردی؟
داریوش همایون ـ مقصودتان از برخورد چیست؟
ــ مثلاً، مطلبی را بشود نوشت و صلاح هم باشد ولی نویسنده یا ناشری با وجود اعتقادش صرفاً باین خاطر که مبادا مسألهای را پیش بیاورد یعنی برخوردی بوجود بیاورد از انتشارش جلوگیری کند.
داریوش همایون ـ بنظر من شخص باید وضع خود را چه برای خودش و چه دیگران صددرصد روشن کند. در آنصورت آزادیهائی خواهد یافت که در شرایط دو دلی و ابهام و نگهداشتن همه جوانب بدان نخواهد رسید. من خیال میکنم ما در آیندگان موضع خود را بخوبی روشن کردهایم از این رو گفتارمان از صراحتی برخوردار است که شاید در همه جا مانند نداشته باشد.
ــ چطور شد که به فکر انتشار “روزنامه“ افتادید و نه نشریۀ دیگری مثل “مجله“ یا “ماهنامه“ وو…؟
داریوش همایون ـ آنچه مورد نظر من بود یک نشریه فراگیرندۀ همه جنبههای زندگی جامعه ایرانی در رتبه اول و گسترش دادن فضای فکری مردم از طریق آشنا کردنشان با تحولات دنیای خارج در رتبه دوم بود. پیداست که چنین وظیفهای از یک روزنامه بهتر ساخته است تا نشریات دیگر. من در پی حداکثر ارتباط جامعه خود بودم و روزنامه این ارتباط را بهتر از یک مجله و یا نشریه دیگر تأمین میکند ـ اگر بپذیریم که اشکال عمده فرهنگی جامعه ایرانی کم بودن اطلاعات است، روزنامه را بهترین وسیله اطلاعاتی خواهیم شناخت.
ــ با چه مقدار سرمایه “آیندگان“ را پیریزی کردید؟
داریوش همایون ـ ۱۰ میلیون ریال
ــ میتوانم بپرسم این سرمایه را از کجا آوردید؟ البته قصد طرح از کجا آوردهای ندارم! ـ در آن زمان، یعنی شش سال پیش و حتی امروز، هیچ نویسندهای که اسیر ناشر است چنین سرمایهای نداشت و ندارد.
داریوش همایون ـ ما شرکت تشکیل دادیم و این ۱۰ میلیون ریال هم در طول چندین ماه بتدریج پرداخت شد که قسمتی از آن از محل حقوقهائی بود که مدیران شرکت دریافت نکردند و به حساب سرمایه گذاشتند.
ــ اینکه شش نفر آنهم در آنزمان طی چند ماه بتوانند ۱۰ میلیون ریال جمع کنند برای من قانع کننده نیست.
داریوش همایون ـ چطور ممکن است پنج شش نفر دور هم جمع شوند و نتوانند یک میلیون تومان تعهد کنند؟
ــ از این مسأله میگذرم سئوال دیگری را طرح میکنم. در اولین روزهای انتشار آیندگان و حتی هفتهها قبل از تدارک انتشار “روزنامه“ در محافل مطبوعاتی شایع بود که یک روزنامه رقیب برای روزنامههای پرسابقه عصر میخواهد منتشر شود. آیا هدف چنین رقابتی بود؟ در اینصورت و یا بهرحال چرا “صبح“ را برای انتشار آیندگان انتخاب کردید؟ توجه دارید که مردم ما عادت دارند یا عادت داده شدند که “عصر“ روزنامه بخوانند.
داریوش همایون ـ ما به قصد رقابت با اطلاعات و کیهان انتشار نیافتیم. اگر چنین قصدی در میان بود میبایست آنها را الگوی کار خود کنیم. قصد ما انتشار روزنامهای بکلی متفاوت بود از جمله از نظر ساعت انتشار. برای ما این حالت غیر طبیعی بود که مطبوعات ایران، مطبوعات عصر باشد و صبح روزنامه نداشته باشد.
اما، صبح با طبیعت روزنامه ما هم سازگارتر بود. روزنامه صبح معمولاً جدیتر است. روزنامه بحث و اظهار نظر و تحلیل است زیرا فرصت بیشتر دارد. این خاصیتی است که در همه جای دنیا روزنامه صبح در برابر عصر دارد. با این استدلال، انتخاب صبح برای ما کاملاً طبیعی بود هر چند همۀ امکانات مطبوعاتی ایران در طول دههها متوجه روزنامههای عصر و نیازهای آنها شده بود.
ــ گفتید روزنامههای صبح معمولاً جدیتر است. میشود بیشتر و رساتر توضیح بدهید؟ مقصودتان از جدیتر چیست؟
داریوش همایون ـ جدیتر از یک نظر باین معنی که میکوشد به مطالب همانقدر اهمیت بدهد که واقعاً دارند. “حس انداز“ بیشتری دارد و کمتر در پی سرگرم کردن است.
ــ من فکر میکنم این چیزی نباشد که روزنامههای عصر نتوانند از عهده انجام آن بر بیایند. توضیح بیشتری میخواهم.
داریوش همایون ـ چطور ـ یعنی روزنامههای عصر به راهی غیر از روزنامههای صبح رفتهاند. در غرب که روزنامهنگاری از آنجا برخاست، روزنامههای صبح ۲۰۰سالی برتری داشتند و وقتی روزنامههای عصر پیدا شدند بازار خود را در میان خوانندگان متفاوتی، تودههائی که انقلاب صنعتی به صحنه آورده بود جستجو کردند و آن تودهها بیشتر سرگرمی میخواستند و به روزنامههای صبح که بطور سنتی جدیتر بودند کمتر توجه داشتند. در ایران، ایران ۵۰سال پیش همین رویاروئی میان روزنامههای صبح و عصر وجود داشت. اما روزنامههای صبح آن دوران در برابر رقیب عصر خود دوام نیاوردند، مطبوعات ایران ماند و یک روزنامه عصر که سلیقه و برداشت خود را به روزنامه عصر رقیب خود که سالها پس از آن آغاز به انتشار کرد به وام داد. روزنامههای عصر در ایران تا مدتها همه مطبوعات روزانه فارسی بودند و ناگزیر کوشیدند همه چیز برای همه کس باشند.
ما از همان آغاز کار سعی در برگزیدن گروههای خوانندگان خود کردیم. گروههائی که در شماره محدودترند و محدودتر خواهند ماند ولی ما میل داریم آن گروهها را مخاطب خود داشته باشیم.
ــ آقای همایون، بقول معروف حرف توی حرف آمد. من قبلاً سئوال کرده بودم که با چه سیاست و روشی “آیندگان“ را انتشار دادید و دنبال کردید؟ هنوز جوابم را نگرفتم.
داریوش همایون ـ در همان سئوال پنج باین مسأله پاسخ دادم. جوابم را اگر با دقت مرور کنید متوجه
میشوید. نیازی به توضیح بیشتر نیست.
ــ چرا در “آیندگان“ سرمایهگذاری نمیکنید با توجه باین نکته که ما امروز در مملکتی زندگی میکنیم که اگر بخواهیم هرکار “آزاد“ را شروع کنیم احتیاج به سرمایهگذاری سنگین داریم وگرنه میرویم توی شکم “رقیب“ که سرمایه بیشتری دارد.
داریوش همایون ـ گفتم ما با ۱۰ میلیون ریال کارمان را شروع کردیم. بعد برای پایهگذاری چاپخانهمان قرض کردیم و چون سرمایه اولیه روزنامه در همان یکسال اول از بین رفت و روزنامه تا مدتها ضرر میداد ما به وام گرفتن ادامه دادیم تا جائی که سه سال پیش میزان وامهای ما به ۲۵میلیون ریال رسید. از آن به بعد ما بیش از آنکه در فکر گسترش روزنامه باشیم به بازپرداخت وامها پرداختهایم. و امروز در حدود یک سوم بدهیهای ما باقی مانده که مهمترین مانع را در سر راه سرمایهگذاریهای تازه تشکیل میدهد.
ــ ارزش فعلی “آیندگان“ چقدر است؟
داریوش همایون ـ میشود گفت ۵برابر سرمایه اولیهاش.
ــ چطور با این سرمایه توانستید در چنین شرایطی که سرمایهگذاریهای سنگینی در دیگر مطبوعات شده است مقاومت کنید؟
داریوش همایون ـ ما کمی سرمایهمان را با گذاشتن وقت و نیرو و زندگی خودمان جبران کردیم و همچنان داریم میکنیم.
ــ آیندگان در گذشته چه مشکلات مالی داشت یا هم اکنون دارد. این مشکلات اثری در انتشار و موقعیت روزنامه گذاشت؟
داریوش همایون ـ ما زمانی بود که چهار ماه حقوق کارکنان آیندگان را نتوانستیم بدهیم و بالاخره هم در برابر بدهی به کارکنان سفته دادیم و همکاران ما، اکثریت بسیار بزرگشان ، در چنان شرایطی تحمل کردند و به همکاریشان ادامه دادند و اگر جبرانی وجود داشت برای مشکلات مالی ما همین صمیمیت همکاران آیندگان یود.
ــ رابطه “آیندگان“ با مردم و کسانی که این روزنامه را میخوانند چطور است؟ با دولت و دستگاههای مملکتی چه رابطهای دارید؟
داریوش همایون ـ همان است که همه روزنامههای دیگر.
ــ آیا به مواردی برخورد کردید که از نظر چاپ مطلب یا خبر یا مقالهای دچار مخاطراتی بشوید یعنی به نوعی و به نحوی از انحا با مقام یا دستگاهی از دستگاه حکومتی مملکت برخورد داشته باشید؟
داریوش همایون ـ چه بسیار. با تقریباً همه ارکانهای اجرائی حکومت و سازمانها و موسسات مختلف مواردی پیش آمده است که مطالب آیندگان یا سوءتعبیر شده است و یا بر آن مقامات خوش نیامده است. این جزو طبیعت کار روزنامهنگاری زنده و فعال است و از آن نباید هراسید. واکنشهای دستگاهها و مقامات نیز همیشه در حدی بوده که لازمه کار روزنامهنگاری در جامعهای مانند ایران است.
ــ میگویند روزنامهنویس در بازگو کردن خبر باید بیطرف باشد. آیا چنین چیزی امکان دارد؟ آیا در همۀ کشورها و در همۀ موقعیتها این امکان هست و اگر نیست یا نباشد نقش یک روزنامهنویس ـ مثلاً در آیندگان ـ چیست؟
داریوش همایون ـ بیطرفی محض نه در روزنامهنگاری و نه در سیاست امکانپذیر است. همیشه محدودیتهای سیاسی یا مالی یا ملاحظات شخصی هستند که بیطرفی شخص و بیطرفی روزنامهنگار را کم و بیش محدود میکنند.
هنر و توانائی روزنامهنگار مسئول در آن است که از میان همه این محدودیتهای ناگزیر راهی هرچه بیطرفانهتر بیابد. ما بسهم خود در آیندگان میکوشیم از هدف بیطرف بودن بمعنی بیغرض بودن دور شویم. اما بیطرف بودن بمعنی بیتفاوت بودن را نمی پذیریم. ما بویژه در مسایلی که کمترین ارتباط با منافع ملی ایران دارد بشدت جانبدار هستیم. اما میشود جانبدار بود و بیغرض ماند.
ــ در مقام یک روزنامهنویس و نیز ناشر مسئول نسبت به احزاب فعلی مملکت چه نظری دارید؟
داریوش همایون ـ من طرفدار حزبی کردن سیاست ایران بودهام و هستم. من با پارهای احزاب که در ایران بوجود آمدهاند سخت مخالف بودم و نقش حزب بعنوان چهار چوبی برای بسیج سیاسی تودههای مردم ایران لازم است.
روزنامه آیندگان بیآنکه وابستگی به هیچ حزب و دسته و جمعیتی داشته باشد کوششهای سازنده همه احزاب را پشتیبانی میکند و از انتقاد نقطههای ضعف و نارسائیهای آنان نیز روگردان نیست. احزاب نیز مانند مطبوعات وسایل حتمی پرورش سیاسی جامعهاند.
ــ آیا گرایشی به هیچیک از احزاب دارید ـ با توجه باین مسأله که احیاناً ممکن است باریکبینیها و سیاستهائی خاص یکی داشته باشد و دیگری فاقد آن باشد؟
داریوش همایون ـ من در برابر احزاب کم و بیش بیطرف هستم و منتظرم احزاب به پایهای از تکامل و پیچیدگی برسند که تفاوتهای میانشان آشکار شود و اگر در این راه از آیندگان خدمتی ساخته باشد بیتردید خدمتی است که با میل انجام خواهد داد.
ــ نظرتان در مقام یک روزنامهنویس مسئول در باره دولت چیست؟
داریوش همایون ـ حکومت کنونی بهترین حکومتی است که من در ۳۰ساله آشنائیها و آگاهیهای سیاسی خود شناختهام. حکومتی است برخوردار از درجه بالائی از دوام و استمرار با منابع بیمانندی در اختیارش که سهم بزرگی در اجرای برنامههای انقلاب اجتماعی ایران داشته است و اکنون بحق از میوههای کوششهای گذشته بهرهمند میشود.
روند عمومی این حکومت بربالا رفتن سطح مدیران و مسئولان بوده است در طول تغییرات و ترمیمهای بیشمار استعدادهای تازهای بحکومت جلب شدهاند و این گرایش است که احتمالاً باید ادامه یابد و تشدید شود شخص رئیس دولت یکی از برجستهترین استعدادهای سیاسی سالهای اخیر ایران است و اطمینان شاهنشاه و قدرت کار یک دستگاه حکومتی گسترش یافته و پشتیبانی سازمانی بزرگترین حزب سیاسی کشور را با خود دارد. از این مجموعه کارهای بزرگ برخاسته است و برخواهد خاست. ولی ما در شرایطی هستیم که هر چیز را میتوانیم و باید بسیار بهتر کنیم.
ــ در مورد حزب “مخالف“ چه نظری دارید؟
داریوش همایون ـ من به حزب مخالف یا اقلیت در صورت کنونی آن بسیار امیدوارتر از گذشتهام. حزب مردم تا کنون بخود فرصت نداده بود که بصورت یک حزب مخالف واقعی درآید. مقصود من از حزب مخالف واقعی حزبی است که بالقوه جانشین باشد و بالفعل انتقاد کننده و راهنمای حکومت. اکنون بنظر میرسد دارند به حزب مردم این فرصت را میدهند که به چنان صورتی درآید. من امیدوارم حزب مردم در این راه موفقتر از گذشته باشد.
وجود یک حزب نیرومند مخالف برای سلامت نظام سیاسی جامعه سودمند است و کار حکومت را در نهایت امر بهبود خواهد داد. ما در ایران لازم نیست پیکارهای تلخ و بنیانکن حزبی پارهای جامعههای دیگر را تجربه کنیم و در نظام سیاسی ایران چنین تجربهای ممکن بنظر نمیرسد ولی درجهای از رقابتهای حزبی به گسترش سیاسی ایران کمک خواهد کرد.
ــ مطبوعات مملکت در چه سطحی هستند؟
داریوش همایون ـ مطبوعات ایران آئینه تمامنمای جامعه ایرانی هستند. ما چهره خود را در مطبوعات میبینیم و آن را نمیپسندیم و شاید بهمین جهت زیاد در آن نمینگریم. مطبوعات ایران بیش از جامعه ایرانی و بیش از قشرهای گوناگون جمعیت ایران نقطه ضعف ندارند.
باید امیدوار بود همپای تکامل و تعالی جامعه ایرانی مطبوعات شایستهتر و بهتری نیز داشته باشیم.
ــ معمولاً ناشران ـ تیراژ روزنامهشان را فاش نمیکنند. به چه علت نمیدانم ـ شما اگر حساسیتی در این مورد بخصوص ندارید میتوانید تیراژتان را اعلام کنید؟
داریوش همایون ـ ما به ۳۰هزار نسخه در روز رسیدهایم.
ــ این تیراژ در طی ۶سال گذشته نوسان زیادی نداشت؟
داریوش همایون ـ مسیر پیشرفت ما پیوسته بود ولی گاه تندتر رفتهایم. در مورد یک روزنامه خبری معمولاً دورههای پرهیجان خبری با پیشرفتهای نمایانتر همراه میشود. ما در ۶سال گذشته چند دوره پرهیجان خبری داشتهایم که آخرین آن جنگ اکتبر خاورمیانه بود.
ــ میشود قیاس نسبی از ۳۰هزار تیراژ آیندگان با تیراژ کثیرالانتشارترین روزنامه مملکت بکنید؟
داریوش همایون ـ من از تیراژ واقعی روزنامههای دیگر اطلاع ندارم ولی میدانم که روزنامههای دیگری با تیراژ بسیار بیش از آیندگان انتشار مییابند.
ــ نمیتوانید بگوئید که از نظر تیراژ در میان روزنامهها در چه نسبت و موقعیتی قرار دارید؟
داریوش همایون ـ ما باید سومین روزنامه کشور باشیم.
ــ اولین شماره آیندگان با چه تیراژی منتشر شد؟
داریوش همایون ـ اولین شماره آیندگان حدود ۵هزار فروش رفت.
داریوش همایون ـ من پرسیدم با چه تیراژی منتشر شد شما گفتید ۵هزار فروش رفت!
داریوش همایون ـ تیراژ روزنامه را باید همان دانست که به فروش میرود نه آن که منتشر میشود.
ــ آیا “آیندگان“ را روزنامه موفقی میدانید؟ ـ موفق به معنی “واقعی“ کلمه نه اینکه فرضاً بگوئید چون تیراژش ۶برابر شده موفق است. در این صورت ممکن است کسی بگوید اگر با سیاست و روش دیگری منتشر میشد تیراژش ۶۰برابر میشد.
داریوش همایون ـ آیندگان در وظایفی که برای خود قرار گذاشت چنانکه انتظار داشتیم موفق نبوده ولی ما بیش از اندازه خوشبین بودیم و مطابق معمول مشکلات را دستکم میگرفتیم. با توجه به امکانات روزنامه میتوان آن را موفق دانست. انتشار آیندگان بیخودستائی یکی از نقطههای برگشت تاریخ مطبوعات فارسی به قلم خواهد رفت. ما نه تنها بار دیگر روزنامه صبح را وارد تصویر کردیم. شیوه تازهای از روزنامهنگاری ارائه دادیم که هم در روزنامههای موجود تأثیر کرد و هم از روزنامههائی که پس از آیندگان آمدهاند و میآیند.
در آنچه مربوط به پرورش و گسترش سیاسی جامعه ایرانی میشود تصور میکنم آیندگان بیش از امکانات خود خدمت کرده است و سهم داشته است.
در زمینۀ فرهنگی آیندگان بیتردید از همۀ روزنامههای دیگر هم بیشتر کوشیده است و هم بیشتر سودمند بوده است. با توجه باین سرجمع، من و همکاران دیگر آیندگان از ۶سال گذشته خود ناراضی نستیم.
ــ پارهای معتقدند که آیندگان در ماههای اول انتشار و حتی سال اول درخشانتر از امروز بود. عقیده شما در این مورد چیست؟
داریوش همایون ـ آیندگان در نخستین ماههای خود چنان برداشت تازهای عرضه کرد که ناگزیر تأثیر ذهنی تند آن تا به امروز مانده است. امروز مردم همان برداشت را در آیندگان تازه نمییابند و آن تأثیر ذهنی را به اکنون انتقال نمیدهند.
ممکن است که آیندگان در طول سالها پارهای تندیها و تیزیهای خود را از دست داده باشد ولی در برابر آن جامعیت و تجربه و بینش عمیقتر بدست آورده است. از نظر فن روزنامهنگاری شک ندارم که آیندگان امروز در سطحی بالاتر از گذشته خود قرار دارد.
ــ آیا دولت میتواند و باید برای تقویت و رشد مطبوعات تسهیلاتی بوجود بیاورد که تا کنون نیاورده است و نمیآورد؟
داریوش همایون ـ میتواند یک دستگاه پخش مرکزی بوجود بیاورد برای اینکه ما یک توزیع مطبوعات نداریم و هر روزنامه ناگزیر است برای خود یک دستگاه پرهزینه و ناکارآمد توزیع برپا کند و این کاری است که تنها از دولت برخواهد آمد.
دولت تا کنون در این مورد کاری نکرده است و ما با همان شیوههای عقب مانده و ناکافی توزیع سروکار داریم. بدون یک توزیع درست، مطبوعات ایران نخواهند توانست از امکانات موجود بازار بهره برداری کنند و این امکانات را گسترش دهند.
ــ من منظورم در این قسمت نبود. با این وجود فکر نمیکنید چنین مشکلی را خود مطبوعاتیها، یعنی سرمایهگذاران رشته مطبوعات با سرمایهگذاری سنگینتر در زمینه مطبوعات بتوانند حل کنند؟
داریوش همایون ـ راهحل سالم مشکل پخش مطبوعات همین است ولی ما هنوز سالها با دورانی که در آن مردمان نفع شخصی هوشمندانه خود را بشناسند فاصله داریم.
ــ در اینصورت فکر نمیکنید پیشنهاد شما در مورد کمک دولت به امر توزیع مطبوعات اگر گوشهای از مشکلات را حل کند مسایل دیگری را بوجود بیاورد؟ ـ یعنی برای خود مطبوعاتیها؟
داریوش همایون ـ امکان آن هست ولی سودی که از توزیع درست و کارآمد بهره مطبوعات خواهد شد بیش از هر زیان احتمالی خواهد بود.
ــ اخیراً گرانی کاغذ، ماشین چاپ و لوازم دیگر، مطبوعات را دچار مخاطراتی کرده است و حتی “پارهای“ مدیران مطبوعات را به آستانه ورشکستگی کشانده است. آیا شما هم در آیندگان با چنین مسایلی مواجه هستید؟ در این صورت چه باید کرد؟ (چون شنیدم پارهای مدیران مطبوعات در نظر دارند برای حل این مشکل بهای تکفروشی روزنامه را اضافه کنند).
داریوش همایون ـ گرانی کاغذ و لوازم چاپ و بالا رفتن دستمزدها تا کنون فشار تحملناپذیری بر آیندگان وارد نکرده است. قطع کمکهای دولت بهیچ روی در آیندگان موثر نیفتاده است زیرا کمکی در میان نبوده ولی بنابر تازهترین اطلاع کارخانهها و واردکنندگان کاغذ، نرخ کاغذ دوبرابر افزایش یافته است و این ضربهای نیست که هیچ روزنامه با مقیاسهای آیندگان یا بالاتر از آن بتواند تحمل کند. تنها راهی که برای ما مانده است افزودن بر بهای آگهیهای تجارتی و تکفروشی روزنامه است که در مورد آیندگان تقریباً نه دهم درآمد روزنامه را تشکیل میدهد.
ــ آگهی در روزنامه ظاهراً نقش اساسی دارد و این طبیعی است. اما باعتقاد بعضی از نویسندگان، نقش آگهی دهندگان تا بحدی است که گاه نظرشان را برروزنامه و سیاست روزنامه تحمیل میکنند و حتی بعضی مواقع از انتشار مطالبی جلوگیری میکنند. شما با این مسائل چگونه مقابله میکنید؟
داریوش همایون ـ به این پرسش در پاسخ سئوال دیگری جواب دادم.
ــ متوجه جوابتان بودم و هستم ولی در مورد آگهی بخصوص، و فشارها و محدودیتهائی را که گاه باعث میشود به هرحال یک ناشر مسئول چه نوع باید مبارزه کند؟
داریوش همایون ـ ما چون هنوز آگهی زیادی نمیگیریم در برابر فشارهائی که از آن نام میبرید کمتر آسیب پذیریم با این ترتیب معلوم نیست باید آرزومند آگهیهای بیشتری باشیم یا نه؟
ــ دائماً میشنویم که بعلت عدم تحرک کافی در مطبوعات و نیز نبودن ضابطه معین جهت معیشعت نویسنده و خبرنگار، مطبوعاتیها به تدریج از کار کناره میگیرند و جلب و جذب دستگاههای دولتی و بخش خصوصی میشوند. با توجه به اینکه ادامه این وضع لطمه شدید به مطبوعات میزند چگونه باید این مشکل را حل کرد؟
داریوش همایون ـ تحرک در مشاغل ویژگی یک جامعه زنده و اقتصاد شکوفنده است. نمیتوان انتظار داشت کارکنان یک دستگاه همیشه پایدار بمانند. آیندگان تا کنون کارکنان بیشماری را به موسسات مطبوعاتی دیگر، دستگاههای دولتی یا موسسات خصوصی تجارتی باخته است و کارکنان بسیاری را نیز از جاهای دیگر به دست آورده است.
ما به ضرورت بالا بردن سطح زندگی روزنامهنگاران کاملاً آگاهیم و تا مرز توانائی خود در این راه کوشیدهایم در دفتر آیندگان خبر از هیچگونه تجمل و تزئینات نیست و چاپخانه آیندگان بصورت موزه ماشینهای چاپ در نیامده است. ما تنها ضرورت حتمی را برای کار خود فراهم داشتهایم و هر چه از آن بیشتر بوده به کارکنان خود دادهایم. بین نصف تا دوسوم هزینههای آیندگان هزینههای پرسنلی است.
ــ من منظورم این بود که نویسنده و خبرنگار در موسسه مطبوعاتی که کار میکند هیچ تضمینی برای کارش نیست و تأمین ندارد؟ تأمین و تضمینی که بهر حال فلان کارمند در ادارهاش و وزارتخانهاش دارد.با این مسأله چه باید کرد؟
داریوش همایون ـ ما نخستین موسسه مطبوعاتی بودیم که با نویسندگان خود قرارداد کار بستیم. (انگار کیهان بود؟ ـ نه ما قرارداد را امضا کردیم). و از هنگامی که صندوق بیمه نویسندگان و خبرنگاران مطبوعات تأسیس شده هر ماه درصدی از درآمد آگهیهای دولتی خود را به آن صندوق میپردازیم. با افزایش امکانات مالی روزنامه پس از پرداخت بدهیهای گذشته ما بیش از بیش در رفاه کارکنان خود سرمایهگذاری خواهیم کرد. این دینی است که من به همکاران آیندگان دارم.
ــ بهر حال نگفتید چه ضابطهای از همان ابتدا باید بین نویسنده و ناشر و صاحب موسسه مطبوعاتی باشد و دولت چه نقشی میتواند یا باید داشته باشد؟
داریوش همایون ـ بزرگترین کمک دولت باید دادن خبر و اطلاع باشد و نرنجیدن از مطبوعات.
ــ متشکرم، دیگر سئوالی ندارم.