«

»

Print this نوشته

برگزیده از سخنان داریوش همایون

‌بیست‌ و دوم بهمن قرار بود چهاردهم مرداد را از صفحه تاریخ محو کند. بازگشت به صدر اسلام و پشت کردن به غرب، امت اسلامی بجای ملت ایران، ولایت فقیه بجای مردمسالاری. انقلابی که از آغاز به خود صفت اسلامی داد با آرمان‌های ناسیونالیسم و ترقیخواهی و دمکراسی مشروطه نه تنها بیگانه که دشمن بود. آخوندهایی که بر تخت قدرت نشستند اگر می‌توانستند تا ویران کردن مجلس، حتا تخت جمشید، می‌‌رفتند. ولی انقلاب اسلامی در سرزمین شاهنشاهی و در سرزمین انقلاب مشروطه روی داده بود؛ نه در میان امت اسلامی بلکه در میان ملت ایران که در یک لحظه کوتاه تاریخی به فریبی خود خواسته تسلیم شده بود. روح انقلاب مشروطه زنده ماند و در بیست سال گذشته از انقلاب اسلامی جز پوسته قدرت چیزی نگذاشته است.

D-Homayoun

بیست‌ و دوم بهمن قرار بود چهاردهم مرداد را از صفحه تاریخ محو کند. بازگشت به صدر اسلام و پشت کردن به غرب، امت اسلامی بجای ملت ایران، ولایت فقیه بجای مردمسالاری. انقلابی که از آغاز به خود صفت اسلامی داد با آرمان‌های ناسیونالیسم و ترقیخواهی و دمکراسی مشروطه نه تنها بیگانه که دشمن بود. آخوندهایی که بر تخت قدرت نشستند اگر می‌توانستند تا ویران کردن مجلس، حتا تخت جمشید، می‌‌رفتند. ولی انقلاب اسلامی در سرزمین شاهنشاهی و در سرزمین انقلاب مشروطه روی داده بود؛ نه در میان امت اسلامی بلکه در میان ملت ایران که در یک لحظه کوتاه تاریخی به فریبی خود خواسته تسلیم شده بود. روح انقلاب مشروطه زنده ماند و در بیست سال گذشته از انقلاب اسلامی جز پوسته قدرت چیزی نگذاشته است.

امروز مردم ایران بازگشت به صدر اسلام را آرزو ندارند و با تشنگی بیش از هر زمان در
این صد سال، می‌خواهند امروزی و غربی شوند؛ دنیای اسلام برای آنها همان سرزمین‌های بیگانه‌ای است که همواره بوده است و می‌باید با آن رابطه دوستانه داشت و از آسیب آن ــ به عنوان تنها خاستگاه گرفتاری احتمالی ــ برحذر بود؛ و امروز حتا بیش از روزهای انقلاب مشروطه خواستار کوتاه شدن دست مذهب از حکومت و بازگشت آخوند به مسجد هستند. در واقع انقلاب مشروطه برای تسلط بر دل‌ها و ذهن‌های ایرانیان انقلاب اسلامی را به کمک گرفته است. جامعه مدنی ــ نه جامعه توحیدی و عدل و قسط اسلامی یا دیکتاتوری پرولتاریا ــ دو دهه پس از انقلاب و حکومت اسلامی است که شعار انقلابی و فریاد جنگی مردم شده است.

اینهمه کمترین نیازی به انقلاب اسلامی نمی‌داشت و بی آن زودتر بدست می‌آمد. مشروطه‌خواهان نوین نیز که پس ‌از انقلاب بر گفتمان سیاسی تسلطی یافته‌اند ــ حتا اگر خود را چنان ننامند ـ می‌توانستند منتظر چنان مصیبت تاریخی نمانند. ولی بهرحال این نیز پدیده‌ای پسا انقلابی است درتضاد با آن و تا اندازه‌ای فراآمد آن که به توسعه سیاسی ایران کمک خواهدکرد. دیگر همه‌چیز منتظر برچیدن بساط ولایت فقیه است.