تصدیق میفرمایید که ابن اثیر در مقابل موضوع شعری شاعر عرب را «تاریخ العرب» ننامیده است زیرا به دلایلی که در مقاله توضیح دادهام، عرب به عنوان یک قوم مطرح نبوده است. البته باید تاکید کنم که اینجانب اصراری بر درستی دریافت خود یا نادرستی دریافت جنابعالی ندارم، زیرا مهم این است که هر دو (به خلاف آقای انصاری) قبول داریم که عبارت ابن اثیر نیازمند تفسیر است، هرچند «جهت» تفسیری هر یک از ما متفاوت است.
پاسخ به نقد الحایر / مصطفی نصیری
جناب الحایر سلام و سپاس از نظری که ابراز فرمودهاید. جنابعالی هم تصدیق میفرمایید که ابن اثیر میخواهد در ضمن آن عبارت ساده، نکتهای را بیان کند. فعلا کاری نداریم که آن نکته همانی است که دکتر طباطبایی دریافته یا نکتهای است که مد نظر جنابعالی است. پس هر دو اذعان داریم که ادعای آقای حسن انصاری درست نیست که مدعی است ابن اثیر نکته سادهای را بیان کرده است. اما با این نکته که مطلب «اساسا هیچ ربطی به توانایی و برتری فرهنگ و تمدن ایرانشهری ندارد» موافق نیستم زیرا ابن اثیر به صراحت زبان عربی را برتر از زبان فارسی معرفی کرده و علاوه بر آن هیچ چیزی در باره توانایی خاص فردوسی نیز نگفته است، اما بهخلاف این دو مورد، موضوع شعر شاعر عربی و شاعر فارسی را توضیح داده است. از توضیحی که در باره موضوع شعری دو شاعر داده است به روشنی میتوان دریافت که برتری شاعر فارسی در موضوع و دستمایه شعری او نهفته است که شامل «تاریخ الفرس» بوده و از موضوع شعری شاعر عربی بکلی متفاوت است. تصدیق میفرمایید که ابن اثیر در مقابل موضوع شعری شاعر عرب را «تاریخ العرب» ننامیده است زیرا به دلایلی که در مقاله توضیح دادهام، عرب به عنوان یک قوم مطرح نبوده است. البته باید تاکید کنم که اینجانب اصراری بر درستی دریافت خود یا نادرستی دریافت جنابعالی ندارم، زیرا مهم این است که هر دو (به خلاف آقای انصاری) قبول داریم که عبارت ابن اثیر نیازمند تفسیر است، هرچند «جهت» تفسیری هر یک از ما متفاوت است.