«افسوس که آن گنج روان رهگذری بود» حافظ
استاد محمدابراهیم باستانی پاریزی (۳ دی ۱۳۰۴ ، پاریز – ۵ فروردین ۱۳۹۳ ، تهران) تاریخدان، پژوهش گر، شاعر، و استاد دانشگاه تهران
«افسوس که آن گنج روان رهگذری بود» حافظ
«برخی نام ها تداعی کنندۀ یک فرهنگ اند، تداعی کنندۀ پونه و ریحان و اطلسی ها و یاس و گل محمدی. بدون تردید نام باستانی پاریزی برای ما حرمتی را به وجود می آورد که تمام قد به احترام او بایستیم و تعظیم کنیم به آن همه شرافت و کرامت و دانش. باستانی پاریزی بود و « هست » که بیش از نیم قرن ما را با زوایای پنهان و ناگفتۀ تاریخ ایران آشنا کرد. دکتر باستانی پاریزی در آثارش در زبان فارسی مکتبی را در تاریخ نگاری ایجاد کرد که می توان گفت « تاریخ نگاری مردم ایران » نام دارد.
همراه با گام های قلم دکتر باستانی ما به روزگار بعد از حمله مغول رفتیم. همراه با او در میان کوچه و بازار به میان مردم رفتیم و با بخش هایی از تاریخ آشنا شدیم که تا کنون در هیچ کتابی نخوانده بودیم . آثار دکتر باستانی پاریزی در طی بیش از نیم قرن پیوند ما را با ریشه ها و هویت تاریخی مان حفظ کرد. به قلم همین استاد است که ما به پایندگی و جاودانگی سرزمینمان در طول هزاره هایی بودیم . دکتر باستانی با آثارش به ما آموخت که این سرزمین را دوست داشته باشیم. آنچه که به نثر دکتر باستانی برمی گردد حکایتی جداگانه است . نثر ویژه دکتر باستانی یکی از شیرین ترین و خوش خوان ترین نثرهای فارسی معاصر است که کمتر کسی است که کتابی از دکتر باستانی بخواند و علاقمند به ادامه مطالعه آثار او نباشد … از دیگر خصوصیات باستانی پاریزی، ادب ذاتی و فروتنی ذاتی وی است . آن چنان این مرد شریف و مهربان است که بی اختیار ما را یاد سلوک عرفانی بزرگانمان می اندازد…» علی دهباشی، دی ۱۳۹۰، روزنامه شرق
«به نظر من باستانی پاریزی یکی از مهمترین مورخین تاریخ ایران است که توانست تاریخ را از حالت خشک و غیرجذاب دربیاورد و به میان مردم ببرد.باستانی پاریزی با توانایی که در پرداختن به موضوعات تاریخی ایران داشت توانست جامعه غیردانشگاهی را با تاریخ آشنا کند. به شهادت چاپهای مکرر کتابهایش، آثار او در میان مردم نفوذ بسیاری داشت و باستانی پاریزی مورخ تاریخ مردم ایران است. او به شخصیتهایی میپرداخت که هرگز در کتابهای تاریخ به آن صورت که باید اهمیت نداشتند و او به آنها این اهمیت را داد و من درگذشت او را به همه دوستدارانش تسلیت میگویم.» علی دهباشی، فروردین ۱۳۹۳، ایسنا