بایگانی موضوعی: فلسفه سیاسی

بارِ خارِ خود‌کِشته و پرنیانِ خود‌رشته : / گیتی‌نگریِ فرهنگی از راه ادبیات، آخوندزاده همچون ره‌نما / آرش جودکی

‌  ‌

در روند بازنماییِ شالوده‌های گیتی‌وندی در فرهنگ هم‌روزگار از رهگذر ادبیات، نیاز به درآمدی کوتاه پیش آمد تا فرایافت‌های کلیدی «سیاست» را بازبشکافد. آن درآمد کوتاه، بخش نخست این جستار شد که اکنون پیش روی شماست. بخش دوم که پیرنگ نخستین را به انجام می‌رساند و در شماره بعد بازتاب خواهد یافت

‌  ‌

 

نگاهی به پیوند داستان و تاریخ / آرش جودکی

روزگار ما پیکار روایت‌های گوناگون از تاریخ همروزگار است. هرکس روایت خود را تاریخ واقعی می‌داند و روایت دیگران را داستان. پس باید پیش از هرچیز پرسید رابطه‌ میان داستان و تاریخ چیست؟ نوشته پیش‌رو کوششی است برای پاسخ به این پرسش.

 

چند کلمه درباره‌ «یک کلمه» ـ آرش جودکی

‌نمی‌توان از کشف اهمیت رساله «یک کلمه» سخن گفت، چون اهمیت هر کار و اثری که یا با خود سخن و اندیشه تازه‌ای می‌آورد یا اندیشه و سخن از پیش موجودی را آرایشی دیگر می‌بخشد، چنان است که امکان خوانش‌های دوباره به منظور برجسته کردن اهمیتش را از پیش در خود دارد.

 

جای خالی اصل حاکمیت ملت در رساله «یک کلمه» ـ آرش جودکی

‌ترجمه‌ی نارسای مستشارالدوله از بند سوم «اعلامیه حقوق بشر و شهروند»، و توضیح نابجایی که در پی آن ترجمه‌ی نیم‌بند می‌آورد تمام ساختمان «اعلامیه حقوق بشر» را بهم می‌ریزد. ترکیب‌بندی دوباره پیکره‌ی اجتماعی ـ که سند بنیادین انقلاب فرانسه آن را به گرد سه محور: فرد، ملت و قانون پایه می‌ریزد ـ در رویکرد مولفِ «یک کلمه» از هم می‌پاشد و درک اندیشه سیاسی نوپای ایرانی را از سکولاریزاسیون ناکارآمد می‌کند.

 

پیشگفتار کتاب «بیرون از سه جهان ـ گفتمان نسل چهارم» / آرش جودکی

‌تعهد به نیاخاک هیچگاه نزد همایون از تعهد به مردمی که در آن می‌زیند جدا نیست. چون «مردم آن زمینی هستند که همه چیز بر آن می‌روید.»(ص۸۲) نبضِ پایبندی و دلبستگی به ایران‌ و ایرانیان در این پرسش می‌زند: «مصلحت این ملت و این کشور چند هزار ساله در چیست؟»(ص۴۷). پاسخ کوتاهی که در همانجا می‌آید (اول در این است که بماند و نه دیگران بر آن بتازند، نه مردمان‌ش به جان هم بیفتند)

 

در قیمومت یک “روشنفکر دینی” / آرامش دوستدار

سی سال است عبدالکریم سروش در “قبض و بسط” سکنا گزیده و به تفاریق در آن اظهار وجود می‌کند، بی‌آنکه بتواند چیزی قبض کند یا بسط دهد. کار او تکرار خودش است در طرح‌هایی که در این زمینه نمی‌ریزد و انجام نمی‌دهد. این همان حرفه‌ای است که “روشنفکر دینی” نام گرفته است

 

ترجمه از فارسی / آرش جودکی

‌متن حاضر ترجمه‌ی آزادی‌ست از متنِ فرانسویِ پیشگفتارِ ترجمه شاعران همروزگار ایرانی به زبان فرانسه. از آنجا که این متن در ابتدا برای چاپ در کادری دیگر در نظر گرفته شده بود، پوبلیک خاصی را مخاطب قرار می‌دهد که با مباحث تئوریک در بابِ شعر و فلسفه در زبانِ فرانسه آشنا، اما با شعر و زبان فارسی بیگانه است. پس خواننده‌ فارسی زبان در اینجا‌ با دو گونه اطلاعات روبه رو خواهد شد. دسته‌ای شاید به نظرش نامربوط بیایند، و دسته‌ای دیگر جزو بدیهیات.

‌‌  

وزنِ شعر احمدرضا احمدی، آرش جودکی

‌اگر وزنی که در شکل شعرهای احمدرضا احمدی است را دریابیم، میان ادعای او که، حتی در معنای دقیق نیمایی‌شان هم، هیچگاه دنبال وزن و قافیه نرفته است، و آن خطِ نامه‌اش به فروغ ـ من اکنون هم در اندیشه‌ی وزن هستم ـ تناقضی نخواهیم یافت. و نه آن تکذیب این خواهد بود، و نه این دلیلی بر بی‌اعتباری آن

 

شعر، زبانِ تاریک ـ تأملاتی در حاشیه‌ شعری از رویایی / آرش جودکی

تأملاتی که اینجا بر حاشیه این شعرِ رویایی نوشته می‌شود نه به قصدِ به تحلیل بردن شعر در سخنی فلسفی، که مدد جستن از اینگونه سخن برای گوش سپردن به صدایِ شعر در خوانشی است که شعر به آن نه چندان نیازی دارد، و نه به آن وابستگی‌‌ی.

 

دینخویی: منشِ مسلط در فرهنگ دینی ـ به مناسبت هشتاد سالگی آرامش دوستدار / آرش جودکی

از دیدگاه دوستدار، با توجه به تنیدگیِ دینخویی در روزمرگیِ ما، مایِ دینخو خود ماییم، همان خودی که عجالتاً و در بیشتر اوقات هستیم. اما همیشه در ما آن توانایی هست که آنچه هستیم نباشیم و آنچه نیستیم باشیم.

 

زنان، مردان و حجاب اجباری / آرش جودکی

کشمکش سی ساله بر سر شکل و رنگ پوشش اجباری تنها گوشه کوچکی از پیکار دلاورانه و روزانه زنان با جمهوری اسلامی بر سر پاسداری و گسترش حقوق‌ اجتماعی‌شان است. که اوج آن را باید از یکسو در کمپین یک میلیون امضا که از پنج شهریور ۱۳۸۵ به راه افتاده است دید و از سوی دیگر در نقش ویژه‌ای که زنان در پویایی جنبش سبز ایفا می‌کنند.

 

جنبش سبز، رستاخیز بر ضد زور و دروغ ـ آرش جودکی

انگار در همیشه می‌رفت که بر این پاشنه بچرخد و این باور ناامیدانه می‌رفت جا بیفتد که جمهوری اسلامی از انسان ایرانی موجودی ساخته پست که با هر ساز او خواهد رقصید. که ناگهان مردم در برابر دروغ به پا خاستند آن هم درست در لحظه‌ای که گمان می‌رفت چیزی بجز آن را نه می‌جویند  نه می‌گویند. آزرم مشترک درست هنگامی که انتظارش را نمی‌رفت در وعده‌گاه بود و حتا در نزد شماری از فوتبالیست‌ها. پلاکارد ساده‌ و ساده‌دلانه‌‌ی «دروغ ممنوع» که در روزهای تبلیغات انتخاباتی به چشم می‌خورد حاکی از پدیداری دوباره‌اش بود.

 

ایران را چرا باید دوست داشت؟ / محمد علی فروغی( ذکاء الملک)

‌گر مهر من نسبت به وطن تنها از آن سبب باشد که خود از آن مرز و بوم هستم و بخواهم این عنوان را وسیله ی مغایرت خویش و بیگانه قرار داده و از اختلاف و نفاق بین مردم برای خود استفاده کنم، این وطن پرستی نیست، خود پرستی است و مانند تعصب دینی آن جماعت از ارباب ادیان که اختلاف دین و مذهب و نفاق بین مردم را وسیله ی منافع و اعتبارات شخصی و فرقه ای قرار می دادند، مذموم است و باید مردود باشد.

 

توده‌ای‌ها و مسلمانی ـ آرش جودکی

در چهارم خرداد ۱۳۵۸ هفته‌نامه تهران مصور گفت‌وگویی با احمد شاملو را چاپ کرد که عنوانی غافلگیر کننده داشت. نه اینکه رازی نهان با آن فاش شده باشد یا حقیقت نهفته‌ای به واسطه‌اش نمایان. به برکت همان «چنگِ تیزْ پاسخِ احساس» شاید، شاعر توانسته بود پیشاپیش حدس هنوز مبهمی که آغاز فعالیت‌ دوباره حزب توده پس از انقلاب برانگیخته بود و هنوز باید زمانی می‌گذشت تا به یقین بدل شود را از محدوه‌ی گنگِ احساس برهاند و آگاهانه در قالب یک حکم بیانش کند. …

 

بررسی پیوند دوران رضاشاه با جنبش مشروطه از خلال دیدگاه داریوش همایون ـ آرش جودکی

‌‌‌

پس جنبش مشروطه فقط همه آنچه بود نیست، بلکه هر آنچه نبود، هرآنچه خواست باشد و نتوانست بشود هم هست چرا که همچون رخدادی تقلیل‌ناپذیر به آنچه روی داد، دگرگشت سرنوشت ما که با او و از پی‌اش می‌آید سرشت‌اش را هربار روبروی او و رو‌در‌روی ما می‌گذارد. آگاهی به این امر را در رویکرد همایون به جنبش مشروطه می‌یابیم، رویکردی که ریشه در شناخت برنامه تجدد تقی‌زاده و همسویی با آن دارد.

 

دموکراسی: سلطنتِ حرف / آرش جودکی

و حرف باید که حرف بیاورد تا کسی نباشد که حرف آخر را بزند: گردش آزادِ حرف در دهان. دهان‌هایی ‌که آزادی را فریاد می‌زنند با چنین گردشی آغاز می‌کنند و آن را فرجام فریادشان می‌خواهند. اینجاست که شکلِ حرف زدن، شکلِ سلطنتِ حرف می‌شود. و سلطنتِ حرف هم یعنی دموکراسی. که گردش بی‌دلیل کلماتی است که پیوسته بی‌دلیل پهلوی همدیگر در دهان همان مردمی قرار می‌گیرند که این حرفها در ابتدا برای دهانشان بی‌دلیل قلمداد می‌شد.

 

خیابان: از گذرگاه مردمان تا جلوه‌گاه مردم ـ آرش جودکی

گه‌گاهی که ندرتش شاید از آن یادگاری همیشگی بسازد، خیابان گذرگاهی دیگرگونه می‌شود: جلوه‌گاهِ سپهر همگانی و جایگاه مردم که حاصل جمع مردمان نیست.

 

« نوشته‌های قدیمی‌تر